رفسنجانی چگونه سیاست‌های اقتصادی تاچر را كپی كرد؟

سیاست‌هایی كه هاشمی رفسنجانی در دوران ریاست‌جمهوری خود بر اقتصاد اعمال كرد موجب شد كه تورم به معضل حاد اقتصاد تبدیل شود و به فقر و اختلاف طبقاتی دامن زده شود.

شفاف نیوز: آیت‌الله اكبر هاشمی رفسنجانی برای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بار دیگر خود را كاندید كرده‌اند. این در حالی‌است كه بسیاری از كارشناسان اقتصادی و استادان دانشگاه نقد‌های گسترده‌ای را به عملكرد 8 ساله ریاست جمهوری ایشان وارد می‌دانند. سیاست‌هایی كه هاشمی رفسنجانی در دوران ریاست‌جمهوری خود بر اقتصاد اعمال كرد موجب شد كه تورم به معضل حاد اقتصاد تبدیل شود و به فقر و اختلاف طبقاتی دامن زده شود. این سیاست‌ها كه برگرفته از مكتب سرمایه‌داری و به طور خاص از مكتب نئولیبرال‌ها گرته‌برداری شده بود موجب شد كه اقتصاد به سمت مصرف‌گرایی افراطی و فقیرتر شدن اقشار مختلف گرایش پیدا كند. برای بازخوانی عملكرد اقتصادی دوران ریاست‌‌جمهوری هاشمی رفسنجانی به سراغ مهدی تقوی كارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه رفته‌ایم.

آنطور كه بسیاری از كارشناسان و استادان دانشگاه می‌گویند بسیاری از معضلات اقتصادی فعلی ناشی از عملكرد اقتصادی دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی‌است. بنابراین این سوال پیش می‌آید كه هاشمی چه سیاستی را در اقتصاد پیش گرفت كه اكنون ما در این وضع قرار داریم؟

شاید اصلی‌ترین و مهم‌ترین دلیل انتقاد از عملكرد اقتصادی هاشمی رفسنجانی در پیش گرفتن سیاست‌های تعدیل اقتصادی در دوران ایشان باشیم. مردمی كه آن دوره را با پوست و استخوان خود حس كرده‌اند به خوبی نتایجی كه سیاست‌های تعدیل برای اقتصاد در پی داشت را می‌دانند. اگر دقت كنیم این روزها هم دقیقا با معضلات و مشكلات آن روزها روبه‌رو هستیم. از یك سو با تورم افسارگسیخته بالای 32 درصدی روبه‌روییم و از سوی دیگر شاهد سیل عظیم جمعیت بیكار جوان هستیم. در این دوره همچنین فاصله تبغاتی و فقر هم بیش از پیش رشد كرده‌است. چنین وضعیتی را ما در دوران آقای هاشمی هم دقیقا تجربه كرده بودیم. یعنی سیاست‌های نادرستی كه هاشمی در اقتصاد در پیش گرفت را احمدی‌نژاد به شكل و فرم دیگری اجرایی كرد و برای همین شاهد شرایط یك‌سانی هستیم.

سیاست‌های تعدیل آقای هاشمی به نرخ تورم دامن زد و در برهه‌ای این نرخ تا 50 درصد هم پیش رفت. تورم 50 درصدی در كشور ما آسیب‌های فراوانی را متوجه قشر متوسط و فقیر جامعه كرد. بی‌اعتمادی اقتصادی و بحرانی بودن فضای اقتصاد یكی از اصلی‌ترین شاخصه‌های دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی بود.

در این میان نباید از نرخ روز افزون بیكاری، از بیكاران جوان گرفته تا جمعیت میان‌سال در دوره ایشان غافل شد. وقتی بیكاری افزایش پیدا كند مسلما ما با جمعیت فقیرتری روبه‌رو خواهیم بود. جمعیت فقیرتر هم بر افزایش خط فقر دامن می‌زند. پس سیاست تعدیل، نرخ تورم افسارگسیخته و بیكاری از اصلی‌ترین مشخصات دوران ریاست جمهوری ایشان است.

موضوع دیگری كه مطرح می‌شود در پیش گرفتن مكتب سرمایه‌داری غربی تام و تمام در دوران ایشان است. در پیش گرفتن چنین مكتبی به صورت تمام قد هم می‌تواند یكی از دلایل بحران اقتصادی در دوران ایشان باشد؟

قطع و یقین بدانید كه در پیش گرفتن مكتب غربی و وابستگی به مكتب نئولیبرال پیش آور تمام این بحران‌ها بود. اگر هاشمی رفسنجانی به كارشناسان نئولیبرال اعتماد نمی‌كرد و افسار اقتصاد و تصمیمات خود را دست مریدان این مكتب نمی‌داد كه ایشان سیاست تعدیل اقتصادی را در پیش نمی‌گرفتند. سیاست تعدیل بنیادی‌ترین و اصلی‌ترین آموزه مكتب سرمایه‌داری نئولیبرال است. بدون سیاست تعدیل اقتصادی به آن شكل و فرمی كه دیدیم نمی‌توان اقتصاد نئولیبرال را متصور شد. ایشان هم علاقه زیادی به این مكتب داشتند و همین مكتب به اعتماد و علاقه مردم به ایشان ضربه زد. عده‌ای كارشناس نئولیبرال در آن دوران ذهن ایشان را مخدوش كردند و ایشان هم سر سپرده مكتب سرمایه‌داری شد. بنابراین در اواخر دوران ایشان نرخ تورم بالا و بالا رفت تا به مرز 50 درصد رسید، بیكاری بالا رفت، فقرا بیشتر شدند و شاكله اقتصاد به طور كلی به هم ریخت.

سوال این است كه چطور شد آقای هاشمی رفسنجانی مكتب نئولیبرال را سرلوحه تصمیمات سیاسی خود قرار دادند؟

ببینید، در آن دوران موج اقتصاد نئولیبرال برخی كشورهای غربی را در پی گرفته بود و بود و به اصطلاح تب نئولیبرالی بالا گرفته بود. یكی از اصلی‌ترین افرادی كه مكتب نئولیبرال‌ها را در پیش گرفت مارگارت تاچر در انگلیس بود. او هم دقیقا سیاست‌های تعدیل اقتصادی را در پیش گرفت و تورم و فقر و بیكاری در انگلیس را به طور چشم‌گیری افزایش داد. هاشمی هم برنامه و سیاست‌ اقتصادی خود را از تاچر كپی كرد و آن را عینا در اقتصاد ایران اجرا كرد و تبعاتش هم عینا به اقتصاد ایران وارد شد. شاید بتوان مارگارت تاچر و ریگان را پیش‌قراولان مكتب نئولیبرال دانست و هاشمی هم به طور دقیق آموزه‌ها و اقدامات این دو رو كپی كرد. این در حالی‌است كه اقتصاد ایران نه كشش چنین سیاست‌هایی را داشت و نه اصولا چنین سیاست‌هایی به درد اقتصاد ایران می‌خورد.

عموما گفته می‌شود كه سیاست‌ها تاچر و ریگان در انگلیس و آمریكا جواب داد و نتایج مثبت به بار آورد. شما به چنین امری معتقدید؟

نخیر، اصلا اینطور نیست. بنده در دورانی كه تاچر در انگلیس روی كار آمد در این كشور دانشجوی اقتصاد بودم و در این كشور درس می‌خواندم. اقتصاد انگیس تا پیش از تاچر در دست حزب كارگر بود. این حزب از سرمایه‌داران بزرگ و ثروتمندان مالیات می‌گرفت و به قشر پایین‌دست سوبسید می‌داد. این امر از سویی هم اقتصاد را پویاتر كرده بود هم فقیر و نیازمندی در انگلیس دیده می‌شد. زیرا سیاست‌های حزب كارگر به خوبی اقتصاد را سامان داده بود. با ورود تاچر به صحنه نخست وزیری اما به كلی این سیاست‌ها كنار گذاشته شد و به جای آن مكتب نئولیبرال، با سیاست‌های تعدیلش روی كار آمد. بنده به خوبی به یاد دارم پس از اعمال این سیاست‌ها وقتی در متروهای انگلیس تردد می‌كردید جلوی ورودی مترو زنان و مردان جوانی را می‌دیدید كه از شدت فقر جلوی در مترو كاسه‌ای جلوی خود گذاشته بودند و گدایی می‌كردند. اگر تاچر موفق بوده پس چرا پس از سیاست‌های تعدیل این كشور با فقر گسترده و چشم‌گیر روبه‌رو شد و جوانان را به گدایی انداخت؟

این معضلات دقیقا همان معضلاتی بود كه آقای هاشمی رفسنجانی متوجه كشور، مردم و اقتصاد كرد. ما هم پس از این سیاست‌ها شاهد افزایش فقیران در كشور و گدایی بودیم. اگر یك‌بار دیگر چنین سیاست‌هایی با قدرت در كشور ایجاد شود قطعا و یقینا چیزی از اقتصاد باقی نمی‌ماند. چه بسا كه اكنون هدفمندی یارانه‌ها كه به صورت نادرست در كشور اجرا شد هم چنین نتایجی در بر داشته است.

آدينه، 27 اردیبهشت ماه 1392 برابر با 2013-05-17 ساعت 23:05
خبر بعدی : روایت ناگفته‌ از نقش رفسنجانی در قائم مقامی منتظری
خبر قبلی : توزیع بروشور علیه رفسنجانی در نماز جمعه قزوین


برگ نخست
سرویس تازه: فيلم برای موبایل

2004- 2024 IranPressNews.com -