سرویس سیاسی بی باک (حامی احمدی نژاد): یادش بخیر دوران دبستان! آنجا که وقتی برخی دانش آموزان در قبال منطق و اظهارات همکلاسی های خود پاسخشان را آماده نمی دیدند، راه چاره را یا در گریه می دیدند و یا در قرائت فحشنامه ای که از بچه های کوچه و بازار آموخته بودند.
یادش بخیر دوران دبیرستان! آنجا که برخی دانش آموزان آنقدر با هم به اصطلاح دل و قلوه بودند که برای دفاع از همدیگر هیچ منطقی برایشان کارآیی نداشت و تنها همان چاقو و زنجیر تو جیبشان بهترین راه تسویه حساب با دشمنان خود محسوب می شد.
چقدر آرزو داشتیم که بزرگ شویم و به دانشگاه و مراکز بالاتر علمی و فرهنگی برویم تا با آدمهای نائل شده به بلوغ فکری و فرهنگی روبرو شویم و دیگر چنین صحنه های زشت و زننده ای شاهد نباشیم.
گذشت و گذشت. دانشگاه که چه عرض کنم در جاهای بالاتر فکری و فرهنگی دیگری که شاید آن روزها فکرش هم نمی کردیم پا گذاشتیم. کم کم متوجه شدیم هر چه ماها بزرگتر می شویم ؛ کودکان فحشنامه خوان دوران دبستان و چاقو کشان دبیرستانی هم علاوه بر رشد جسمی، ابزار و آلات فحاشی و قداره کشی شان را توسعه داده اند و اعصاب خوردیها و مصیبتهایشان کم نشده که هیچ بلکه بیش از گذشته هم بسط و گسترش پیدا کرده است.
حالا همه آن دانش آموزان دیروز بزرگ شده اند و با ژست و لباسی به ظاهر دیپلماتیک بر صندلی های زیبا و رنگارنگ تکیه زده اند و قرار است که مثلا برای مردم الگو شوند!
از دوران دبستان اسفندیار رحیم مشایی اطلاعاتی موثق و مستند در دست ندارم اما بگمانم که مرد حاشیه ساز این روزهای دولت از جمله افرادی بوده که در دوران کودکی تخصصش بر تحریک دیگران برای بروز منش دوران نوجوانی و جوانی شان بوده است. به نظر می آید مشایی از آن جمله افرادی بوده که حتی زمانی که به فحاشی روی می آورده است، فحاشی هایش را با رنگ و لعاب نوینی مطرح می کرده است که فردا روزی هم بتواند قیافه اخلاقی به خود بگیرد. مشایی کلا خیلی خوب دیگران را به فحاشی وادار می کند و خود دیپلماتیک فحش می دهد. البته بعضا فحش هایش به اسلام و انقلاب بسیار چندش آور می باشد و در قالب هیچ بسته زیبا و نوینی پنهان نمی شود.
مشایی دستگاه محرک فحاشان علیه دولت خدمتگزار را چند سالی است که رونمایی کرده است و انصافا خوب توانسته خدمات گسترده دولت را از چشم مردم بیندازد. البته بدیهی است که دستگاه مشایی همه جا کارآیی نداشته است و بسیاری از بزرگان و دلسوزان نظام صرفا با بیان اظهارات علمی و منطقی به نقد وی و دولت می پردازند اما چه کنیم که بسیاری از همان دبستانی های فحاش سالهای قبل این روزها حسابی بزرگ شده اند و لباس ها و القاب و عناوینشان حسابی زیبا شده است.
محصولی و لاریجانی دو یار دیروز احمدی نژاد در دولت نهم از جمله شخصیت های متینی هستند که رفتار امروزشان نشان می دهد که از آن دسته دانش آموزان فحاش دبستانی و زنجیر بدست دبیرستانی نبوده اند.
کارنامه محصولی در ایام دفاع مقدس و بعد از جنگ آنقدر درخشان و واضح است که هیچ منصفی نتواند به آن خرده بگیرد اما اینکه از "منصف" سخن به میان می آوریم با اعتماد به فهم مخاطبان و خوانندگان عزیز است. خدایی نکرده آن دسته از قاریان فحشنامه های دبستانی و زنجیر بدستان دبیرستانی را وارد دایره نکنید.
لاریجانی هم کارنامه علمی، اخلاقی و مدیریتی اش تا قبل از ایام فتنه آنقدر درخشان بوده است که حتی حرف مفت زنها هم نتوانند به آن دورانش خرده بگیرند اما انتقادات وارده به وی پیرامون عملکردش در ایام فتنه و بعد از آن قابل بررسی و دقت می باشد که آنهم باید با رویکردی منصفانه و حق محورانه بررسی شود نه با قلم گرفتای در باتلاق بازی های سیاسی و جناحی.
این دو یار سابق دولت این روزها مسیرشان به دلایلی از هم جدا شده است. طبیعتا صف حامیانشان هم از یکدیگر تفکیک گردیده است. محصولی در جبهه پایداری انقلاب اسلامی و لاریجانی در فراکسیون رهروان ولایت مورد احترام اعضا و حامیان خود هستند.
حال نکته اصلی اینجاست که به عقیده نگارنده، جریان انحرافی اختصاص به دولت احمدی نژاد نداشته و ندارد و احتمال نفوذ حاشیه سازها در همه جریانات سیاسی و فکری را باید داد. خدایی نکرده اوج مصیبت آنجاست که برخی افراد و گروهها مشایی ها را که چه عرض کنم بلکه دانش آموزان فحاش و چاقو بدست بزرگ شده را هم نشناسند و از روی غفلت و یا تسامح به آنها میدان بدهند.
محصولی و لاریجانی هر دو برای مردم و نظام محترمند و اگر اتهام و انتقادی گریبانگیر هر یک از این دو می باشد باید از مجرای آن صورت بگیرد. انتقادات اگر به گونه ای باشد که حتما باید از طریق مراجع قضایی پیگیری شود، طبق بدیهیات شرعی و عقلی راه دیگری برای مطرح کردن آن نیست و متوسلین به شیوه های دیگر قطعا باید به کارنامه خود در دوران دبستان و دبیرستان مراجعه کنند. بخصوص وقتی که اخیرا مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای صریحا اتهام زنی به دیگران و فاسد خواندن فرد و یا قوه ای بدون اثبات در مراجع قضایی را شدیدا مذمت و نهی کردند؛ راه هیچ بهانه و توجیهی برای سالکان این طریق باقی نمی ماند.
بگذریم؛ این روزها اسفندیار آنقدر حاشیه ساز شده که حتی نامش هم به خودی خود خبرساز است. چند روزی است که نحوه معرفی رحیم مشایی به احمدی نژاد سوژه رسانه ها شده است.
صادق محصولی عضو شورای مرکزی جبهه پایداری با حضور در جمع بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت مدرس، در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان در خصوص مشائی گفت: بنده مشائی را اولین بار در دولت نهم دیدم، حتی در شهرداری نیز او را نمیشناختم، چه برسد به اینکه برخی به دروغ گفتهاند محصولی و مشائی در ارومیه با هم بودهاند، البته آقای علی لاریجانی به بنده گفت که ایشان مشائی را به آقای احمدی نژاد معرفی کرده و گفته که او به درد کار های فرهنگی شهرداری میخورد.
همین اظهار نظر محصولی در مورد "اسفندیار دولت" کافی بود که رسانه ها حرف های صادق محصولی را در صدر اخبار قرار دهند و واکنش ها شروع شود.
این خبر تا بعد از ظهر 3 اردیبهشت همچنان معتبر و علی لاریجانی زیر سوال بود، که روابط عمومی مجلس شورای اسلامی به خبر مربوط به اظهارات صادق محصولی واکنش نشان داد و آن را تکذیب کرد.
در توضیحات روابط عمومی مجلس آمده است: طبق اظهارات خودشان ارتباط آقایان احمدی نژاد و مشایی به سالهای دور و زمان حضور آقای احمدی نژاد در آذربایجان غربی برمی گردد و مشخص نیست آقای محصولی با چه نیتی این اظهارات را بیان کرده است.
در این اطلاعیه تصریح شده است: آقای احمدی نژاد در زمانی که شهردار تهران بودند، از آقای لاریجانی به عنوان رئیس وقت صداوسیما درخواست کردند که آقای اسفندیار رحیم مشایی که در آن زمان کارمند رادیو و تلویزیون بودند، به شهرداری تهران منتقل شود که با انتقال ایشان موافقت شد.
روابط عمومی مجلس در پایان اظهار امیدواری کرده است: سیاسیونی که می خواهند در عرصه انتخابات فعال باشند، در نقل مطالب دقت نمایند و رسانه ها نیز در انتقال صحیح مطالب دقت کافی را داشته باشند.
اما این ماجرا به همین جا ختم نشد و صادق محصولی به تکذیبیه دفتر رئیس مجلس واکنش نشان داد و گفت: زمانی که آقای لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود طی جلسهای خودش به بنده گفت: من زمانی که مشایی مسئول یکی از شبکههای رادیویی -احتمالاً رادیو جوان بوده است- وی را به احمدینژاد پیشنهاد دادم.
محصولی ادامه داد: اما اگر آقای لاریجانی میگوید که من مشایی را معرفی نکردهام ما نیز فرض را بر صحت نظر ایشان میگذاریم اما خداوند در روز قیامت درباره صدق و کذب این خبر قضاوت خواهد کرد.
وی در پایان یادآور شد: زمانیکه آقای لاریجانی ریاست سازمان صدا و سیما را برعهده داشت، آقای مشایی رئیس یکی از شبکههای رادیویی بود.
تا اینجای کار، دو طرف بدون توهین و فحاشی علیه یکدیگر و انحراف از مسیر و توصیه های ولایت، صرفا نظرات و دیدگاه های خود را بصورت وزین و متین مطرح می کنند تا اینکه برخی از افراد و رسانه ها که ادبیاتشان به هیچ یک از دو طرف اصلی این نزاع نمی خورد وارد میدان شدند.
یکی از نمایندگان مجلس قبل از اثبات اتهام ادعایی خود علیه محصولی که این سالها فقط در رسانه های بداخلاق داخلی و ضدانقلاب مطرح شده است، صرفا به بهانه دفاع از رئیس مجلس شروع به فحاشی و اتهام زنی به محصولی می کند و موضوعی را مطرح می نماید که گذشته از صحت و کذب آن، تنها راه پیگیری چنین ادعاهایی در مراجع قضایی و قانونی کشور می باشد.
با اینکه چنین شیوه های زشت و زننده و مذمومی اخیرا به صورت صریح مورد نهی و مذمت ولی امر مسلمین قرار گرفته است و حداقل انتظار از مدعیان ولایتمداری عمل به آن فرمایشات صریح واضح می باشد و بسیار جای تعجب است در شرایطی که حتی بداخلاق ترین افراد برای حفظ آبروی خود و تظاهر به ولایتمداری به چنین رفتارهایی روی نیاوردند چگونه برخی مسئولین و رسانه ها اینگونه سخنان صریح ولی امر مسلمین را زیر پا می گذارند.
پر واضح است که هر کجا کوچکترین زوایه ای با فرمایشات مقام معظم رهبری از فرد یا جریانی مشاهده شود، آغاز انحراف می باشد و قطعا جریان انحرافی به دولت دهم اختصاص ندارد بلکه همه کسانی که فرمایشات مقام معظم رهبری را پشت گوش اندازند، سالکان مسیر انحرافی و عضو جریان انحرافی هستند.
به عقیده نگارنده؛ دشمنان نظام و انقلاب تنها برای زمین زدن احمدی نژاد برنامه نداشته و ندارند بلکه برای تک تک شخصیت ها و جریانات مدافع نظام و انقلاب برنامه های منسجمی را در دستور کار دارند. مسئولین باید هوشیار باشند که هر فرد و گروهی بر خلاف توصیه ها و مسیر مشخص شده از سوی ولی امر مسلیمن اقدامی انجام دهد ولو اینکه آن فرد خود را ارادتمند آن مسئول و یا نظام بداند، همراهی و تائید آن فرد به منزله تائید جریانات انحرافی می باشد.
قطعا دشمنان از طریق برخی افراد نفوذی سعی در کمرنگ کردن خدمات دولت اقای احمدی نژاد داشتند که تا حدی نیز موفق بوده اند و نهایتا بر زمین ماندن دستور صریح مقام معظم رهبری مبنی بر کنار گذاشتن اسفندیار رحیم مشایی، و اصرار و مقاومت رئیس جمهور بر خواست خود، او را از چشم بسیاری از علاقمندان خود انداخت و کارش بجایی کشید که این روزها با همه خدمات و زحمات فراوانی که انجام داده است، برای کشاندن چند هزار نفر به ورزشگاه و خیابانها با مشکل روبرو می باشد.
حال با توجه به تخلف واضح برخی رسانه ها و نمایندگان مجلس از فرمایشات رهبر معظم انقلاب و اتهام زنی اثبات نشده در مراجع قضایی علیه شخصیتی که کارنامه اش برای همگان روشن می باشد، اگر خدایی نکرده رئیس مجلس شورای اسلامی از عملکرد این افراد و رسانه ها حمایت کند و از آنها اعلام انزجار نکند، قطعا به سرنوشت احمدی نژاد گرفتار خواهد شد و این رسانه ها و افراد نیز اگر خطای واضح خود را جبران ننمایند و با عجب و غرور از کنار آن بگذرند و از مردم عذرخواهی نمایند و بر شیوه اتخاذی خود مقاومت نمایند، به سرنوشت جریان انحرافی دولت گرفتار خواهند شد.
روشن است که قصد نداریم ماهیت افراد توهین کننده به محصولی را بصورت قطعی همچون برخی افراد حاشیه ساز در دولت بدانیم و آنها را عوامل دشمن خطاب کنیم اما بر خلاف فرمایشات ولی امر مسلمین حرکت کردن، در همه حال راهی غلط و انحرافی است و سالکان این طریق خواسته یا ناخواسته همان راهی را می روند که منحرفان و معاندان نظام و انقلاب طی می کنند و رئیس مجلس شورای اسلامی نیز نباید بخاطر حمایت های این افراد و رسانه ها از وی، خدایی نکرده دچار اشتباه تائید آنان شود کما اینکه احمدی نژاد در لابلای حمایت های جریان انحرافی از خود، حق مداری، عدالت ورزی و ولایتمداریش گم شد.
این موضوع قطعی نبوده و قابل تحقیق و بررسی است اما به نظر می آید که عده ای نفوذی از ایام فتنه 88 سعی داشتند تا دکتر لاریجانی را از مسیر پرافتخار و شفاف سابقش جدا کنند و علاوه بر احمدی نژاد او را نیز در مقابل ولایت و ملت قرار دهند و برخی اشتباهات رئیس مجلس در سالهای اخیر بویژه در یکشنبه سیاه مجلس نیز شاید از دست آوردهای این جریان انحرافی نفوذی در مجلس می باشد اما به هر حال یا قدرت جریان انحرافی نفوذی در مجلس از جریان انحرافی نفوذی در دولت کمتر بوده است یا اینکه توان مقابله رئیس مجلس با این جریان بیش از رئیس جمهور می باشد که اصل و فرع آن باید بررسی شود.
به گزارش بی باک، صادق محصولي عضو شوراي مركزي جبهه پايداري انقلاب اسلامي در خصوص برخي مطالب و اتهام هاي مطرح شده عليه وي و همچنين واكنش عجيب روابط عمومي مجلس نسبت به مطالب عنوان شده در يك جلسه دانشجويي، توضيحاتي را بيان كردند كه به شرح ذيل آمده است.
موجب تعجب است كه يك موضوع ساده درپاسخ پرسش دانشجويي، چرا اينقدر باعث برآشفته شدن و برخورد غيرمنطقي روابط عمومي مجلس شده در حالي كه اينجانب اعلام كردم كه فرض را بر صحت نظر آقاي لاريجاني مي گذارم و اگر ايشان به گفته خود يقين داشته باشند (نه روابط عمومي مجلس)، دليلي وجود ندارد كه از قضاوت الهي ناراحت شوند.
حال چند نكته در پاسخ به بيانيه روابط عمومي مجلس شوراي اسلامي قابل ذكر است:
1-پاسخ هاي روابط عمومي مجلس نمي تواند منكر اين باشد كه آقاي مشايي از مديران ارشد سازمان صدا و سيما (يعني رييس يكي از شبكه هاي صدا) در زمان رياست آقاي لاريجاني بوده است.
2-متأسفانه به بهانه دفاع از يك شخص، روابط عمومي مجلس چندين اتهام و افترا عليه اينجانب مطرح كرده اند كه در شأن جايگاه مجلس محترم و روابط عمومي آن نيست و اين تهمت ها و افتراها قابل پيگيرد قانوني است.
3-اينجانب هرگز به اين موضوع كه آقاي احمدي نژاد از چه تاريخي آقاي مشايي را مي شناخته، اشاره اي نداشتم؛ بلكه به موضوع پيشنهاد آقاي لاريجاني جهت بكارگيري آقاي مشايي در امور فرهنگي شهرداري تهران اشاره اي كرده بودم.
4-در مورد زمان حضور بنده در اروميه، جهت اثبات ادعا به جاي حافظه بايد به اسناد تاريخ دار مخصوصا اسناد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مراجعه كرد؛ چرا كه اگر متصديان روابط عمومي مجلس مي دانند بنده در چه تاريخي از اروميه خارج شده ام، حتماآن را اعلام كنند تا معلوم شود كه آقاي مشايي چند سال بعد از خروج بنده از اروميه به آنجا آمده است. لذا اصرار اين آقايان مبني بر آشنايي اينجانب با آقاي مشايي از اول انقلاب ، كذب محض بوده و همانگونه كه عرض شده، بنده براي اولين بار در دولت نهم با اسم و شخص آقاي مشايي آشنا شدم.
5-طبيعي است كه اگر كسي بخواهد به استخدام سازمان صدا و سيما درآيد، اين امر بايد از طريق معاونت اداري، مالي سازمان - كه وي هم منصوب آقاي لاريجاني بوده - صورت گيرد. ولي انتصاب مديران ارشد از جمله مديران شبكه هاي سازمان، بدون تاييد رياست سازمان امكان پذير نيست.
6-موضوع درخواست كتبي براي انتقال وي از سازمان به شهرداري، يا درخواست شفاهي ، مورد بحث نبوده كه در پاسخ روابط عمومي مجلس به آن اشاره شده است.
7-در جمهوري اسلامي فقط مسئولين، محترم نيستند. بلكه تمام آحاد مردم محترم هستند و مي بايست محترم شمرده شوند و برخي افراد نبايست با در اختيار داشتن امپراطوري رسانه اي، انتقادناپذير باشند. خوب است بدانيد كه علت خروج اينجانب از دولت، صراحت بيان اينجانب در مقابله با انحراف مخصوصا در جلسات رسمي دولت و در حضور همه اعضاء حاضر كابينه در رد مباحث انحرافي مانند مكتب ايراني بوده كه در آرشيو مذاكرات دولت مضبوط است.
8-در مورد مصاحبه سراسر دروغ و تهمت نماينده اردبيل نيز از طريق مراجع قانوني پيگيري خواهد شد.
والعاقبه للمتقين
یکشنبه، 8 اردیبهشت ماه 1392 برابر با 2013-04-28 ساعت 08:042004- 2024 IranPressNews.com -