این البته اولین بار و آخرین باری نبود که اصلاح طلبان افراطی، درست در جهت عکس آن چهره ای که از خود نشان می دهند عمل می کنند. از این ماجرا بدتر، ماجرای توهینی بود که سیدمحمد خاتمی به مردم عزیز آذری زبان ما کرد. ماجرا چنین بود که...گروه سیاسی ـ یکی از خصوصیاتی که اصلاح طلبان افراطی و به وجودآورندگان فتنه 88 دارند، خصوصیت نفاق و دو رویی آنها در محافل خصوصی و عمومی است.

به گزارش بولتن نیوز، یکی از مثال هایی که می توان برای صدق گفتار بالا بیان کرد، ماجرای جنجالی کاریکاتوریست اصلاح طلب فراری، مانا نیستانی در روزنامه ایران است. مانا نیستانی یکی از افرادی است که بعد از ماجرای انتخابات 88، به شدت فعال شده و علیه جمهوری اسلامی اقدام به تولید تصویر و کاریکاتور کرده است.

اما این، همه سابقه این کاریکاتوریست اصلاح طلب نیست. در سال 1385، مانا نیستانی در روزنامه ایران، کاریکاتوری چاپ کرد که تا چندین روز اوضاع کشور را به التهاب کشاند.

ماجرا از آن قرار بود که در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۵، در هفته نامه «ایران جمعه» ویژه نامه روزهای جمعه روزنامهٔ ایران، و در صفحهٔ کودک و نوجوان، کمیک استریپی با عنوان «چه کنیم که سوسک‌ها سوسکمان نکنند» منتشر شد. در این کمیک استریپ به زبان طنز دربارهٔ چگونگی مقابله با سوسک‌ها در قالب دو شخصیت سوسک و یک پسر نوجوان پرداخته شده بود. در تمامی کاریکاتورها سوسک به زبان فارسی سخن می‌گوید؛ اما در یکی از بخش‌ها در پاسخ به پسر نوجوان از کلمه ترکی «نمنه» (چی یا چه می‌گویی؟) استفاده می‌کند. در متنی که در کنار کاریکاتور و تحت عنوان «گفتمان» آمده نوشته شده: «... مشکل اینجاست که سوسک زبان آدم حالیش نمی‌شه. دستور زبان سوسکی هم آن قدر سخته که هشتاد درصد خود سوسکهام بلد نیستن و ترجیح می‌دن به زبانهای دیگه حرف بزنن. وقتی سوسکا زبون خودشونو نمی‌فهمن شما چه جوری می‌خواین بفهمین؟!...»

توهین این کاریکاتوریست اصلاح طلب به قوم عزیز و غیور آذری زبان کشورمان، موجب اعتراض های گسترده در تبریز، نقده، ارومیه، مشکین شهر و... شد.

دامنهٔ اعتراضات علاوه بر شهرهای مختلف آذربایجان به تهران و سایر شهرهای داخلی ایران نیز کشیده شد. شماری از دانشجویان دانشگاه تهران از ساعت ۲۱ و ۳۰ دقیقهٔ نیمه‌شب سه‌شنبه ۲ خرداد ۱۳۸۵ خورشیدی تا ساعت ۵ صبح روز بعد در برابر درب اصلی کوی دانشگاه تهران تجمع کرده بودند که این تجمع در ساعت ۲۳ نیمه‌شب سه‌شنبه به اوج خود رسیده بود. دانشجویان آذربایجانی نیز با راهپیمایی در مقابل دانشکده‌های مختلف دانشگاه تهران، این اقدام روزنامهٔ ایران را محکوم کرده بودند.

در پی تظاهرات گسترده در تبریز و در دیگر شهرهای ترکزبان کشور، هیات نظارت بر مطبوعات تشکیل جلسه اضطراری داد و روزنامه ایران را توقیف موقت و پرونده آن را را به دادسرا فرستاد. روزنامه ایران ۳۱ اردیبهشت عذرخواهی و اعلام کرده بود که مانا نیستانی را اخراج کرده‌است.

مانا نیستانی نیز که با افتضاح به وجودآورده، جایی برای خود در ایران نمی دید، فرار را بر قرار ترجیح داد و به هنرمند روزمزد سایت های وابسته به امریکا و انگلیس و فرانسه تبدیل شد و بیش از پیش ماهیت نفاق گونه خود را نشان داد.

جالب آنکه وی، پس از گذشت شش سال، چندی پیش با ویژه برنامه ای که صدای آمریکا برایش ساخته بود، در رابطه با آن کاریکاتور با این شبکه به گفتگو نشست و درصدد تطهیر خود برآمد.

وی که درصدد توجیه کاریکاتور جنجالی اش بود، سعی کرد اعتراضات به کاریکاتورش را توطئه جلوه دهد. وی به صدای آمریکا که دائما ملت ایران را به «توهم توطئه» متهم می کند، گفت: «جریان سوسک درست است که ظاهرا با کار من شروع شد؛ ولی به هر حال این قدر مسایل مختلف با آن دخیل شد و در هم گره خورد که تبدیل به چیز عجیب و غریب و بزرگی شد. خیلی از وجوه این ماجرا را نمی دانم. نمی دانم چگونه کار کوچک من در آن صفحه بزرگ زوم شد و آن کلمه دورش خط کشیده شد و چه کسانی با خودکار دور آن را خط کشیدند و آن را بزرگ کردند و پخش کردند.نشریه ای را که ده هزار تا تیراژ هم نداشت، در دویست، سیصد هزار نسخه کپی کردند.»

وی در ادامه افزود: «متأسفانه همیشه نیمه ماجرا گفته می شود. انگار مقاله ای علیه ترک ها یا آذری ها نوشته شده است و کارتونیستی برای آن کارتونی کشیده است و ناگهان وسط روزنامه ایران سر در آورده است. این خیلی عجیب است. در حالی که چنین چیزی نبوده است و من بارها توضیح داده ام.»

این البته اولین بار و آخرین باری نبود که اصلاح طلبان افراطی، درست در جهت عکس آن چهره ای که از خود نشان می دهند عمل می کنند.

از این ماجرا بدتر، ماجرای توهینی بود که سیدمحمد خاتمی به مردم عزیز آذری زبان ما کرد. ماجرا چنین بود که فیلمی کوتاه از خاتمی در بحبوحه انتخابات 88 در فضای اینترنت پخش شد که وی به تمسخر مردم ترک زبان ما پرداخته بود.

در این فیلم سید محمد خاتمی، مجید انصاری، اسحاق جهانگیری و برخی دیگر از بزرگان دوم خرداد در مهمانی محفلی خود به بیان جوک و مطالب طنزآمیز مرتبط با می پردازند. در قطعاتی از این فیلم که بر روی اینترنت قرار داده شد، خاتمی با بازگویی خاطره ای حاضران را به خنده انداخته و با لهجه و بیانی نامناسب به بیان لطیفه می پردازد.

این در حالی بود که میرحسین موسوی قصد داشت در همان ایام به شهرهای آذری زبان سفر کرده و در جلسات خود نیز گفته بود که قصد دارد به زبان غیرفارسی برای مردم سخنرانی کند. اما با انتشار این فیلم و حمایت کامل خاتمی از میرحسین، موجی فراگیر از نارضایتی عمومی نسبت به چنین اقدام و بیان مطلبی از سوی خاتمی، این منطقه را فرا گرفته است.

دانشجویان آذری زبان دانشگاههای تهران، در دانشگاه امیر کبیر در اعتراض به توهین سید محمد خاتمی به آذری تحصن و بیانیه ای صادر کردند.

در این تحصن، دانشجویان متحصن با سر دادن شعار "نصر من الله و فتح قریب، مرگ بر این سید مردم فریب"، توهین خاتمی را محکوم کردند.

در پایان تحصن نیز دانشجویان این موارد را اعلام کردند:

۱ - دادگاه روحانیت باید خاتمی را خلع لباس کند.

۲ - میرحسین موسوی بایستی موضع خود را نسبت به خاتمی اعلام کند در غیر اینصورت از سوی ترکها

طرد خواهد شد.

۳ - شاید اهانت به آذری ها را تحمل کنیم که نمی کنیم ولی اهانت به فاطمه زهرا(س) قابل تحمل نمی

باشد.

۴ - اگر اصلاحات توهین به فاطمه زهرا (س) و قومیت ها است پس مرگ بر اصلاحات.

جمعی از دانشجویان دانشگاه زنجان نیز در اعتراض به توهین محمد خاتمی در محوطه دانشگاه تجمع اعتراض‌‏آمیز برگزار کردند. در این تجمع که چند ساعت‌‏ به طول انجامید، دانشجویان به سکوت اصلاح طلبان و مسوولین کشور در خصوص این توهین اعتراض کرده و شعارهایی را در محکومیت این اقدام سر دادند. تجمعات اعتراض آمیز علیه خاتمی در شهرهای دیگر چون تهران، تبریز، ارومیه، خوی و... برگزار شد.

چنین موضوعی به خوبی نشان داد که خاتمی و دار و دسته اش حتی به حرف و نظریاتی که خود، اعلام می کنند هم پایبند نیستند. خاتمی در شرایطی به یکی از بهترین اقوام ایرانی توهین کرد و آنان را به تمسخر گرفت که سال ها پیش از این، دم از «گفتگوی تمدن ها» زده بود. کسی هم نبود که به او بگوید چگونه می توان دم از گفتگوی «تمدن ها» زد آن هم هنگامی که حتی خودش، توانایی احترام به اقوام گوناگون کشور خود را هم ندارد.