روزنامه رسالت:

عاشقان گر ما به ميدان آمديم
چشم دشمن كور با جان آمديم
ما بسيجي‌هاي راه رهبريم
عشقبازان طريق حيدريم
هر زمان از قبل شورانگيزتر
سينه‌هامان بر ملامت‌ها سپر
اي يزيدي‌ها! حسيني بوده‌ايم
رهرو راه خميني بوده‌ايم
در بلاها عهد هرگز نشكنيم
گر شما چوبيد ما از آهنيم
انحرافي‌هاي از خط امام
در نهان داده به شيطان‌ها سلام
با سروش و با كديور يارها
خارج از بستر ولي بيمار‌ها
منحرف از پرتو قرآن شديد
خار چشم مردم ايران شديد
با بسيجي‌ها به جنگ و انتقام
دشمنان را داده از نكبت سلام
ملت ما را ولايت مقتداست
عاشق و دلداده روح خداست
بي‌خميني (ره) هرچه گفتي ياوه بود
دشمني با رستم و با كاوه بود
"از علي جوييم اخلاص عمل
شير حق را دان منزه از دغل"
اي دغلبازان در آن سوي آب
وي گرفتاران به چنگ اضطراب
از جمل جا ماندگان بي‌قرار
كرده از كرب و بلاي ما فرار
من يقين دارم كه آن سو مرده‌ايد
تير از "كيهان" عاشق خورده‌ايد
دشمن كيهان و يار كركسان
از "رسالت" بيم داريد اي خسان؟
سر مقاله‌هاي كيهان عزيز
مي‌كند خصم خدا را ريز ريز
نيست از روح يقين ادراكتان
كه رسالت مي‌كشد بر خاكتان
در 9 دي خشم ما را ديده‌ايد
چون چنان موشي ز ما ترسيده‌ايد
رود رود بهمني مردم هنوز
مي‌كند شب‌هاي عالم را چو روز
ما ز دينار و تجمل رد شديم
گر شما صفريد ما چون صد شديم
"نام احمد نام جمله انبياست
چون كه صد آمد نود هم پيش ماست"
دوستي را عشق خوبان آتش است
سخت مي‌سوزاند اما دلكش است