سایت الف: ۲۹ فروردین دولت تصمیم دارد با صرف بودجه میلیاردی همایشی با عنوان صنفی و بخشی اما در حقیقت انتخاباتی برگزار کند. تحلیل بسیاری از کارشناسان سیاسی این است که دولت در ماه های پایانی عمر خود تلاش می کند به هر تقدیر در مسند قدرت باقی بماند و برای رسیدن به این مقصود نیز از همه ظرفیت های موجود بهره می برد. در حال حاضر دولت چند ابزار اساسی بر فعالیت انتخاباتی دارد که دیگر کاندیداها از آن محروم هستند.
اول سفرهای استانی و پوشش گسترده آن در رسانه ملی است. رئیس دولت در همین سفرها با قرار دادن مشائی در کنار خود و در کادر عکس های خبری و سخنرانی هایش در میان مردم، به دنبال تثبیت جایگاه وی به عنوان کاندیدای نهائی این جریان است. چه آنکه در تمامی این سفرها بر حضور همه سلایق در انتخابات تاکید یک سویه داشته و تصمیم دارد اینطور وانمود کند که رد صلاحیت مشائی مقابله با حضور همه سلایق در انتخابات و آن نیز مخالفت با توصیه رهبری در سخنرانی نوروزی شان است.
احمدی نژاد در این سفرها و احتمالاً تا آخرین لحظات عمر دولت وعده و وعید می دهد که یارانه ۲۵۰ هزار تومانی و واگذاری زمین و معدن به مردم از جمله آنها است. وعده های احمدی نژاد بازی برد -برد برای اوست. اگر نظام اجازه دهد که این وعده های بدون پشتوانه و غیرقانونی عملی شود، تنها نفع انتخاباتی و سیاسی آن برای این دولت است و دولت آینده را دربند و به گروگان خواهد گرفت و رئیس جمهور آینده زیر دین آن کمرش خواهد شکست. اگر هم مخالفت کند که دولت اینطور وانمود می کند که خواستیم اما نگذاشتند. نمونه آن نیز یارانه ۲۵۰ هزار تومانی است که احمدی نژاد در سفر به سمنان تصریح کرد که اجازه نمی دهند به مردم یارانه دهیم. احمدی نژاد البته نمی گوید و نخواهد گفت که برای تحقق این درآمد، تنها یک قلم آن یعنی بنزین باید حداقل ۲۵۰۰ تومان شود و دیگر کالا ها تا ۸ برابر قیمتشان افزوده شود. این درحالی است که تورم در مرز ۴۰ درصد است.
ابزار دوم دولتی های به کارگیری بودجه و صندوق بیت المال است. پول هنگفتی که از جیب بیت المال در اختیار دولتی ها است، به شکل بی حسابی برای فعالیت های انتخاباتی یا شبه انتخاباتی در حال هزینه شدن است. نمونه آن نیز جشن نوروزی در پایان سال ۹۱ و جشن آخر فروردین ماه است.
ابزار دیگر احمدی نژاد تصمیمات بدون پشتوانه ای است که در این ایام گرفته می شود و بیش از هر چیز دولت را مظان اتهام فعالیت های انتخاباتی قرار می دهد. افزایش غیرقانونی و بدون پشتوانه حقوق ۲۵ درصدی کارمندان و تامین اجتماعی از این دست تصمیمات است. هنوز مجلس برای این برنامه ها نظر نهائی خود را نداده است که دولت با پیش دستی و برای تحت فشار قرار دادن نمایندگان و نظام خبر آنرا علنی کرده است. این قبیل تصمیمات بیش از هر چیز می تواند کارکرد انتخاباتی داشته باشد.
اما جریان انحراف در این انتخابات چه برنامه ای دارد و چطور عمل خواهد کرد؟
آنچه از شواهد و اخبار پیداست، کاندیدای دولت که در جلسات مختلف بصورت رسمی و البته غیرعلنی نیز اعلام شده اسفندیار رحیم مشائی است.
اما کاندیداتوری مشائی بلاتردید با واکنش شورای نگهبان مواجه خواهد شد. اعضای شورای نگهبان بارها و بارها تاکید کرده اند که مشائی را به عنوان کاندیدای دولت ردصلاحیت خواهند کرد. آخرین آن نیز مربوط می شود به اظهارات یک عضو شورای نگهبان که تاکید کرده بود هرکس بوی انحراف هم بدهد ردصلاحیت می شود.
اما در چنین شرایطی جران انحراف چه سناریویی را در پیش خواهد گرفت؟ و از حالا چه برنامه ای را در دستور کار قرار می دهد؟
یک راه آن بالا بردن هزینه این تصمیم توسط شورای نگهبان است. دولتی ها از ابتدای امسال بالابردن هزینه ردصلاحیت مشائی را در انتخابات کلید زده اند که بیشتر از هر کس نیز شخص رئیس جمهور چنین نقشی را برعهده دارد.
راه دیگر فشار به نظام بعد از ردصلاحیت است. تحلیل انحرافی ها این است که مشائی تفاوتی با معین در انتخابات سال ۸۴ ندارد و می توانند از طریق رهبری وی را تائید صلاحیت کنند. این درحالی است که موضع رهبری درباره معاون اولی مشائی کاملا روشن است و تردیدی نیست که از این راه نیز به نتیجه نخواهند رسید.
گزینه سوم استفاده از اهرم تائید صلاحیت کاندیداهای اصلاح طلب است. اینطور تحلیل می کنند که اگر نظام مجبور شود کاندیداهای اصلاح طلب را تائید صلاحیت کند بناچار باید راه را برای مشائی هم باز کند. در چنین چارچوبی باید تلاش کرد هم اصلاح طلب ها به میدان بیانید و هم اینکه تائید صلاحیت شوند. ضمن اینکه بهترین فرصت برای انحرافی ها در انتخابات دوقطبی اصلاح طلب- انحرافی است. چه آنکه پیش از این نیز حیات جریان انحرافی در دشمن سازی و دوقطبی ها سیاسی بوده است.
گام دیگر انحرافی ها ساختن چندین مشائی برای انتخابات و معرفی آنها در صورت رد صلاحیت مشائی اصلی است. هرکس که اهل تمکین کردن مقابل خواسته های انحرافیون باشد برای این جریان یک فرصت به حساب می آید. معرفی چند کاندیدا با هدف جایگزین کردن برای مشائی از دیگر سیاست های این جریان در انتخابات پیشرو است.
اما جریان انحرافی این مرحله را بعد از پشت سرگذاشتن همه راه ها خواهد رفت. چرا که تجریه نشان داده است که محبوبیت سیاسی قابل انتقال نیست. هرچند که مشائی در همه نظرسنجی ها از کمترین محبوبیت برخوردار است اما همچنان جریان انحرافی تصور می کند از طریق ابزارهائی که گفته شد در نبرد با اصولگرایان می توانند مشائی را ادامه دهنده راه احمدی نژاد قرار دهند.
اما اگر مشائی رد صلاحیت شود، انحرافی ها تلاش می کنند از طریق هزینه سازی اجتماعی و سیاسی، نظام را تحت فشار قرار دهد. در همین رابطه هوشیاری نهادهای امنیتی بسیار حائز اهمیت است. هیچ بعید نیست فتنه جدید از درون قدرت کلید بخورد. هرچند این جریان پایگاه اجتماعی نخواهد داشت و به تنهائی قدرت موج سازی ندارد اما در این دوره می تواند برای ضدانقلاب و سبزها و گروه های تروریستی یک فرصت محسوب شوند. هیچ بعید نیست که هیزم آتش فتنه گران سرخورده از آشوب ۸۸ ، اینبار از حلقه انحراف تامین شود.
پنجشنبه، 29 فروردین ماه 1392 برابر با 2013-04-18 ساعت 03:042004- 2024 IranPressNews.com -