آيا عادت همزيستي با زلزله را ترک خواهيم کرد؟

روزنامه خراسان: هنگامي که زمستان سال گذشته براي تهيه گزارش از منطقه زلزله زده زهان به خراسان جنوبي رفته بودم با تعجب تمام زلزله زدگاني را ديدم که عزادار نزديک ترين کسان خود بودند اما به جاي اين که از امکانات فراهم شده براي ساخت مسکن مقاوم استفاده کنند در حال ساختن خانه هاي خود با خشت و گل بودند گويي همزيستي با زلزله و زخم هاي آن به يک عادت تاريخي در کشور ما تبديل شده است عادتي که تاکنون تلاش درخوري براي ترک آن صورت نگرفته است.

ايران، سرزمين زلزله خيز است که بر روي يکي از دو کمربند بزرگ لرزه خيزي جهان معروف به «آلپا» قرار دارد و بنابراين هر از گاهي شاهد زلزله اي مهيب در گوشه و کنار اين سرزمين هستيم که همه چيز را ويران مي کند و قربانيان زيادي بر جاي مي گذارد. از سال ۱۳۴۰زلزله هاي مختلف و گاه ويران کننده مناطق مختلف کشور را با خسارات فراوان و تلفات جبران ناپذير روبه رو کرده است که آخرين آن، زلزله روز سه شنبه استان بوشهر است قبل از آن نيز زلزله هاي زهان و آذربايجان شرقي در سال گذشته خانواده هاي بسياري را داغدار کرد و خسارات مالي فراواني به بار آورد .بسياري از مردم هنوز به خاطر دارند که زمين لرزه 7.3ريشتري سال ۱۳۶۹ در استان هاي گيلان و زنجان بيش از ۴۰هزار قرباني گرفت و منطقه وسيعي از کشور را با خاک يکسان کرد اين زلزله در عرض چند ثانيه حدود هزار و صدکيلومتر مربع شامل ۲۷شهر و ۱۸۷۱ روستا را ويران کرد.

۴۵۰کشته در شهر لار در سال ۱۳۳۹، ۱۱هزار کشته در ۲۰۰روستاي غرب تهران درسال ۱۳۴۱، سال ۱۳۴۷ ۱۰هزار کشته در خراسان، ۵هزار قرباني در جنوب کشور در سال ۱۳۵۱، ۹۰۰کشته در منطقه اصفهان در سال ۱۳۵۶، سال ۱۳۵۷، ۲۵هزار قرباني در خراسان، ۱۰۲۸کشته در کرمان در سال ۱۳۶۰، ۴۰هزار قرباني در رودبار در سال ۱۳۶۹، ۱۱۰۰کشته در اردبيل در سال ۱۳۷۵، ۱۶۱۳ قرباني دربيرجند در سال ۱۳۷۵ و ۲۵۰ کشته در آذربايجان در سال ۱۳۹۱

اين آمار به اندازه کافي تاسف برانگيز و هشداردهنده هست اما به جز اظهار تاسف چه بايد کرد؟ آيا براي ترک اين عادت تاريخي که زلزله بيايد و برود و خسارات و تلفات به بار آورد و ما به عنوان يک ملت تمام تلاش خود را براي امدادرساني به زلزله زدگان به کار گيريم نبايد به جست وجوي راهي موثرتر بپردازيم آنچنان که مردم ژاپن چنين کردند؟

حقيقت امر اين است که بزرگي زلزله ها در کشور ما بنابر آنچه تاکنون اتفاق افتاده به بزرگي زمين لرزه هاي ژاپن نيست. در ايران بيشترين قربانيان زلزله ساکنان ساختمان هاي غيرمقاوم روستايي هستند. در روستاهاي منطقه زهان هم خانه هاي زيادي ويران شده بود اما در ميان همان ويراني ها واحدهايي هم ديده مي شد که يا کاملاً سالم مانده بود و يا کمترين خسارت را ديده بود آن خانه ها، همان واحدهاي مسکوني مقاوم سازي شده روستايي توسط بنياد مسکن بود که ساکنان آن سالم مانده بودند. شاهدي بر اين مدعا زلزله دشتي بوشهر است که با وجود شدت 6.1 ريشتري علي رغم گمانه هاي اوليه، به علت همت مسئولان و استقبال بخشي از مردم تنها ۳۷ قرباني گرفت که بر اساس اطلاعات اوليه اگر همان خانه ها نيز حداقل استانداردهاي لازم را داشت چه بسا بسياري از قربانيان هنوز در کنار خانواده هاي خود زندگي مي کردند. اگر بنياد مسکن انقلاب اسلامي همتي کند و به بررسي آماري مناطق زلزله زده بپردازد و ميزان خسارات واحدهاي مسکوني روستايي اعم از غيرمقاوم و مقاوم سازي شده را در يک تحقيق علمي جمع آوري کند نتيجه اي که به دست خواهد آمد مسير حرکت به سمت کاهش خسارات و تلفات زلزله را روشن خواهد کرد.

بنابراين راه حل کاهش تلفات زلزله در ايران خيلي پيچيده نيست و يکي از موثرترين راه ها مقاوم سازي خانه هاي روستايي است مقاوم سازي واحدهاي مسکوني روستايي نظير آنچه اکنون در گوشه و کنار کشور شاهد آن هستيم، به طور حتم آمار قربانيان زلزله را به شدت کاهش خواهد داد و زخم زلزله را از چهره اين سرزمين پاک خواهد کرد آيا زمان آن فرا نرسيده است که عادت تاريخي همزيستي با زلزله و زخم هاي آن را ترک کنيم؟

پنجشنبه، 22 فروردین ماه 1392 برابر با 2013-04-11 ساعت 11:04
خبر بعدی : دستمزد کارگران کفاف نان خشک را نمی‌دهد
خبر قبلی : ابهام در آمار تلفات زلزله بوشهر


برگ نخست
سرویس تازه: فيلم برای موبایل

2004- 2024 IranPressNews.com -