نماينده حقوقي مالباختگان که همگي آنها داراي وابستگي خانوادگي و خويشاوندي نيز هستند، در اظهارات خود عنوان داشت: «موکلين بنده در جلسات عمومي خانوادگي، به صورت هفتگي با يکديگر ملاقات کرده و متهمه نيز در همين جلسات ضمن طرح آشنايي و دوستي، با مشکلات شخصي و خانوادگي آنها آشنا و به بهانه فال‌گيري و رمالي و رفع مشکلات، اقدام به گرفتن پول از آنها کرده است « .

با تشکيل پرونده مقدماتي با موضوع کلاهبرداري و به دستور شعبه سوم بازپرسي دادسراي ناحيه 7 تهران، پرونده جهت رسيدگي تخصصي در اختيار کارآگاهان پايگاه سوم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت .

با ارجاع پرونده به پايگاه سوم پليس آگاهي، کارآگاهان به تحقيق از مالباختگان و شکات پرونده پرداختند؛ در جمع بندي بدست آمده از اظهارات مالباختگان، کارآگاهان در جريان دقيق شيوه و شگرد کلاهبرداري از سوي متهمه قرار گرفتند .

برابر تحقيقات بعمل آمده، خانمي به هويت «سودابه . ذ» (متولد 1350) با طرح دوستي و حضور در جلسات هفتگي مالباختگان که همگي از اعضاي خانواده و بستگان يکديگر هستند، با آنها رابطه دوستي برقرار کرده و پس از بدست آوردن اطلاعات متفاوت از مالباختگان و بيشتر اطرافيان آنها اعلام مي‌کرد که اين افراد جادو شده و نياز به باز کردن طلسم و جادو دارند؛ لذا به بهانه بازگشايي مشکلات، شکات را ترغيب به پرداخت پول مي‌کرد . مالباختگان در ادامه اظهارات خود عنوان داشتند که متهمه بعضا مدعي شده که طريقه ابطال برخي از جادو و طلسم ها را نداشته و بلد نيست اما افرادي را مي‌شناسد که آنها قادر به شکستن طلسم هاي سنگين هستند و به همين بهانه وجوه متعددي از مالباختگان دريافت کرده؛ حتي بعضا و با وجود رفع نشدن مشکلات افراد، متهمه مدعي مي‌شد که طلسم ديگري براي فرد مورد نظر وجود دارد که مجددا با طرح اين موضوع، وجوه ديگري از افراد دريافت کرده است . مالباختگان در ادامه اظهارات خود و در خصوص نحوه پرداخت وجوه درخواستي متهمه عنوان مي‌کردند که مبالغ را يا به صورت نقدي و يا از طريق واريز به شماره حساب بانکي پرداخت کرده‌اند؛ بعضا، در مواردي نيز که قادر به تهيه پول مورد درخواست متهمه نمي‌شدند، طلا و جواهرات خود را به متهمه داده‌اند .