با پدیده زورگیری دانشگاهی و تورم آموزش عالی آشنا شوید
«در دانشگاه ما امروز زورگیری حاکم شده است؛ زورگیری دو طرفه؛ به این صورت که من استاد میخواهم از دانشجو مقاله بگیرم، دانشجو میخواهد از من نمره بگیرد...»
به گزارش خبرآنلاین، چهل و چهارمین شماره کتابِ هفته «نگاه پنجشنبه» که آخرین شماره سال 91 نیز هست همراه با یک ویژه نامه طنز و یادداشت ها و گفتارهایی از «محمدعلی کشاورز، محمدرضا لطفی، فریده مهدوی دامغانی، پوران درخشنده، مرضیه برومند، خسرو معتضد، افشین یداللهی، سالار عقیلی، علی معلم، احمد دهقان، ابوالفضل زرویی نصرآباد، سعدی افشار، محمدعلی علومی، مازیار میری، علیرضا قربانی، ابولفضل جلیلی، اکبر اکسیر، نصرالله قادری، امیرحسین مدرس، محمود حکیمی و....منتشر شد. در این شماره همچنین اشعاری منتشر نشده از شاعران کشور در بخش «هوای تازه» منتشر شده است.
در بخشی از این شماره، یادداشتی شفاهی از دکتر محمدامین قانعی راد،دانشیار گروه علم و جامعه مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور و رئیس انجمن جامعهشناسی ایران، درباره این روزهای فضای دانشگاهی کشور درج شده که در ادامه بخشی از آن را می خوانید:
«بحرانی که امروز در دانشگاهها با آن مواجه هستیم دو لایه دارد؛ یکی لایهبیرونی است که از آن تحت عنوان رشد علمی و پیشرفت علمی یاد میشود و دیگری لایه درونی است که ما با نگاهی نقادانه داریم میبینیم که ما با زوال علمی به ویژه در زمینه اخلاق علم و روح علم و تعاملات علمی مواجه هستیم. یعنی یک جسم دارد خیلی بزرگ میشود ولی از آن طرف از داخل دارد پوک و پوچ میشود. حالا اگر این را بخواهیم مقایسه کنیم، آیا نمیشود با رشد سرطانی آن را مقایسه کرد؟ دقیقا رشد سرطانی چنین وضعیتی دارد. یعنی از یک نظر شما دارید میبینید که جسمی حالت ارگانیک هم دارد و دارد رشد میکند اما وقتی دقیقتر میشوید میبینید که به دلیل فقدان پیوند ارگانیک با بدن، این رشد نقش مثبتی را بازی نمیکند پس یک رشد سرطانی است و به یک نحوی باید فکری برای آن کرد.
از یک طرف شما شاهد رشد مقالات، رشد ISI، رشد تعداد دانشجو، رشد تعداد دانشگاه و بزرگشدن آموزش عالی هستید، از یک طرف هم، بیمحتوا شدن و دچار زوالشدن این قضیه است.
این پدیده را از نگاهی دیگر میتوان «تورم آموزش عالی» نامید. غربیها یک اصطلاح تودهای شدن آموزش عالی یا Massification دارند، اما این تودهای شدن ارتباطی با بخشهای مختلف جامعه دارد؛ از جامعه نیرو میگیرد و به جامعه خدمت میرساند، و تودهای شدن برای خودش جایگاه مناسبی دارد، اما دانشگاههای ما دچار تورم شده است، این تورم مثل هر تورم دیگری منجر به کاهش ارزش میشود. همین جور که تورم اقتصادی، ارزش (پول) را کاهش میدهد، اینجا هم ما شاهد هستیم که ارزشهای دانشگاهی، مسئله اخلاق دانشگاهی و مسئله روح دانشگاهی دارد دچار نوعی بیارزشی میشود، ارزشهای علم دارد جایگاه خودش را از دست میدهد.
تورم دانشگاهی یک واقعیت عینی است که دارد رخ میدهد. افزایش جمعیت ورودیهای آموزش عالی به عنوان یک پدیدهعینی است. در این وضعیت دیگر مشکل شما این نیست که دانشجو زیاد است یا دانشجو بیسواد است، بلکه مشکل این است که شما استاد ندارید که این دانشجویان را تربیت کند. یعنی دروس را شما چگونه و با کدام استاد میخواهید پر کنید؟
من گاهی به شوخی یا حتی جدی به دانشجویان دکتریام میگویم: «من دانشجوی غلامحسین صدیقی و دانشجوی احسان نراقی بودم، این شدم؛ شماها چی میخواهید بشوید که دانشجوی من هستید؟ و کسانی که دانشجویان شما خواهند بود، چه چیزی خواهند شد؟ باز ما یک جاهایی یک مقدار به کُر متصل بودیم.»
گفتمان بوروکرات، مفاهیمی را به جامعهدانشگاهی تحمیل کرده است که با روح علم سازگار نیست؛ مفاهیمی نظیر بهرهوری اعضای هیئت علمی، تولید دانش، کارایی دانشگاه. اینها مفاهیمی هستند که مربوط به شرکت هستند و مربوط به یک سازمان کاری هستند و مربوط به ادارهاند که بر حسب محصولش اندازهگیری میشود یعنی گفتمان knowledge Production دارد بر دانشگاههای ما حاکم میشود.
این پژوهشی شدن که در دانشگاهها حاکم شده است، دارد تولید مشکل میکند. دانشجوی من الان میگوید من 6 تا مقاله ISI دارم. دانشجویی داشتهام که مجلهای مقالهاش را –که با اسم من، دو نفری بوده- پذیرش کرده و این دانشجو الان با من قهر است، چون من اجازه ندادم آن مقاله چاپ شود. به این دلیل که مقاله بیمحتوا بود و اصلا چیزی نداشت. گفتم اسم مرا بردار و چاپ کن. گفت استاد پذیرش دادند. مجله هم مجله نسبتا معتبری بود. الان چیزی باب شده که دانشجویان به دنبال چاپ مقاله هستند و استادان هم از این فرایند بدشان نمیآید چون به ارتقای آنها کمک میکند و این، مجموعه معضلاتی را ایجاد میکند.
...در دانشگاه ما امروز زورگیری حاکم شده است؛ زورگیری دو طرفه. این واژه یک مقدار خشن است اما ته آن، چیزهایی هست. هدفم اغراق کردن نیست. امروزه بهترین کانون اخلاقی در جامعه ما دانشگاه است. امروزه دانشگاه یکی از سالمترین نهادهای زندگی ماست اما در عین حال انتظارات ما را برآورده نمیکند. از نظر علم و اخلاق، دانشگاه باید بازخوانی شود. این زورگیری به این صورت است که من استاد میخواهم از دانشجو مقاله بگیرم، دانشجو میخواهد از من نمره بگیرد؛ دانشجوی دکترایی که به منزل شما زنگ میزند و میگوید اگر شما این ترم نمره مرا ندهید من 3 میلیون تومان در این ترم ضرر میکنم و معذورات متعددی را مطرح میکند که نمره را از شما بگیرد.»
سه شنبه، 22 اسفند ماه 1391 برابر با 2013-03-12 ساعت 11:032004- 2024 IranPressNews.com -