روزنامه مردمسالاری: ايران با داشتن آثار جاذبههاي توريستي متنوع از جمله آثار تاريخي و طبيعي، در بين 10 کشور اول جهان قرار گرفته است و در زمينه تنوع و جذابيت اکوتوريسم پنجمين کشور دنيا شناخته ميشود. بزرگترين درياچه جهان، چشمههاي آب معدني، بيابانهاي پهناور، هزاران گونه پرنده و پستاندار، صدها گونه خزنده و آبزي، درختان کهنسال، جنگلهاي انبوه و آثار تاريخي بيشمار با بيشاز 5 هزار سال سابقه تمدني، ثروت عظيمي است که با برنامهريزي دقيق و کارشناسانه ميتواند باعث رونق اين صنعت شود. صنعت گردشگري امروزه در رديف صنايع پاک، پردرآمد و کم هزينه دنيا جاي گرفته است. اشتغالزايي و ارزآوري، گردشگري را به سومين صنعت بزرگ جهان بدل کرده که اهميتي فوقالعاده در مناسبات فرهنگي و اقتصادي کشورها دارد. براساس آمار سازمان جهاني جهانگردي تا سال 2010 ميلادي، 43 درصد فرصتهاي شغلي دنيا در ارتباط با صنعت گردشگري به وجود آمده است. براساس آمارهاي بينالمللي، ايران در قعر جدول رقابت با ديگر کشورهاست، يعني صنعت گردشگري ايران، از لحاظ فضاي کسب و کار، زيرساختهاي سفر و توريسم، وضعيت فرهنگي و انساني و ذخاير طبيعي و زيستمحيطي، از ميان 140 کشور جهان، در رديف صد و چهاردهم قرار دارد. نبود تبليغات وسيع در صنعت گردشگري، بزرگترين مشکل اين صنعت است. ايران در نمايشگاههاي بينالمللي، که ميتواند تاثير به سزايي در جذب و ارائه اطلاعات مفيد به گردشگر داشته باشد، تقريبا هيچ فعاليتي ندارد. بررسيها نشان ميدهد کشورمان در تبليغ براي جذب گردشگران چندان موفق نبوده است. در واقع با شيوههاي تبليغاتي که براي جذب گردشگر انجام ميدهيم. نبايد خيلي انتظار موفقيت داشته باشيم و ميتوان گفت از مهمترين مشکلات جذب گردشگر در ايران در کنار زيرساختها، ضعف صنعت تبليغاتي است. در منطقه خاورميانه رقباي سرسختي مانند لبنان و اردن در کنار ترکيه و امارات عربي متحده، در حال تصاحب جايگاه ايران در گردشگري منطقهاند. کافي است بدانيم در کشور لبنان سهم بخش گردشگري از توليد ناخالص داخلي با 6/37 درصد رشد روبهرو بوده، درحالي که اين رقم براي ايران 9/3 درصد است. اما اسفبار اين است که پيشبينيها نشان ميدهد در 10 سال آينده، ايران در رتبههاي آخر اين ردهبندي و تنها بالاتر از سوريه ميايستد. در سال 2010 ميلادي سهم بخش گردشگري از کل توليد ناخالص داخلي با رقم 5751 ميليارد دلار، به 2/9 درصد رسيد و طبق پيشبينيهاي شوراي جهاني سفر و گردشگري در سال 2020، توليد ناخالص داخلي جهان از گردشگري بيش از 11 هزار ميليارد دلار خواهد بود که نسبت به سال 2010 ميلادي، رشد سالانه 4/4 درصدي دارد. اين بخش پس از بخش کشاورزي، بزرگترين کارفرماي جهان شناخته شده است. براساس آخرين آمار شوراي جهاني سفر و گردشگري، در حال حاضر از هر 3/12 شغل در سراسر دنيا يک شغل مربوط به صنعت جهانگردي و 1/8 درصد از کل مشاغل جهان به اين صنعت اختصاص دارد. به بيان ديگر، يکي از ويژگيهاي بارز صنعت گردشگري، تاثير مستقيم و غيرمستقيم اين صنعت در اشتغالزايي است. پيشبينيهاي اين سازمان براي 10 سال آينده نشان ميدهد که 303 ميليون شغل مرتبط با گردشگري به وجود ميآيد. وقتي اشتغالزايي و درآمد ارزي در يک کشور رو به گسترش برود، سطح زندگي مردم را نيز بهبود ميبخشد. از اين رو است که توسعه گردشگري به ويژه در کشورهاي توسعه نيافته، عامل موثري براي مقابله با فقر و افزايش درآمدهاي قشرهاي مختلف محسوب ميشود که در نتيجه، بهبود کيفيت زندگي مردم و افزايش رفاه اجتماعي را نيز در بر دارد. در نظر سازمان جهاني جهانگردي، مذهب به عنوان يکي از اصليترين انگيزههاي سفر در دنيا شناخته شده است و به تازگي اين سازمان اعلام کرده که هر ساله نزديک به 600 ميليون سفر مذهبي – زيارتي داخلي و خارجي در سراسر جهان صورت ميگيرد. در اين ميان، سهم اروپا 40 درصد و آسيا حدود 50 درصد است. ايران سالانه 120 ميليون زائر غالبا داخلي دارد، اما نکته مهمي که بايد به آن توجه کرد، بحث جذب گردشگران مذهبي خارجي است. ايران به عنوان پايگاه تشيع و با وجود حدود 300ميليون شيعه در جهان، موقعيت ممتاز و جايگاهي خاص در گردشگري مذهبي جهان دارد، به شرط آنکه به اين فرصت به درستي پرداخته شود. از هشت هزار بقعه شناسايي شده در سراسر کشور، بيش از هزار و 200 بقعه به دليل ويژگيهاي معماري، فرهنگي و تاريخي، در فهرست آثار ملي به ثبت رسيدهاند، اما جز تعداد معدودي از اماکن مذهبي در مشهد و قم، که توسعه گردشگري مذهبي در اين مناطق خودجوش بوده، در ديگر مناطق ايران، توريسم و جذب گردشگري مذهبي پيشرفت چنداني نداشته است.
براساس آمار ارائه شده توسط سازمان جهاني گردشگري، تعداد گردشگران بينالمللي در سال 2020 بيش از 1/6 ميليون نفر پيشبيني شده است. اما سهم ايران از اين ميزان چقدر خواهد بود؟ شايد گردشگري ايران هم قرباني اقتصاد تکمحصولي شده است، زيرا به نظر ميرسد درآمد سرشار نفت، حس نيازمند نبودن کشور به درآمدهاي ارزي حاصل از اقتصاد گردشگري را در برخي از مسوولين به وجود آورده است. در نهايت براي توسعه گردشگري ايران و قرار گرفتن در رديف يکي از قطبهاي گردشگري منطقه و جهان در مرحله نخست، بايد نگاه دولت را به اين صنعت تغيير داد و سپس براي تامين امکانات و زيرساختها و همچنين پيادهسازي يک الگوي موفق گردشگري در کشور گام برداشت. با قرار دادن گردشگري در رديف کالاهاي صادراتي غيرنفتي و توجه به اين صنعت در برنامهريزي و سياستگذاريهاي کلان اقتصادي ميتوانيم به کسب درآمد اقتصادي از گردشگري اميدوار باشيم.
2004- 2024 IranPressNews.com -