افزایش قتل‌های خانوادگی موضوع جدید اجتماعی

روزنامه اعتماد: افزایش قتل‌های خانوادگی در سال‌های اخیر در ایران به میزانی بوده است که می‌توان آن را به عنوان یک مساله یا موضوع اجتماعی جدید بررسی کرد. آنچه افزایش قتل‌های خانوادگی را شگفت‌انگیز می‌سازد ماهیت و کارکرد خانواده و فلسفه وجودی آن است که به نظر می‌رسد با قتل که شدیدترین نوع خشونت و جرم محسوب می‌شود کاملا در تعارض است. خانواده‌یی که افراد به طور داوطلبانه اقدام به تشکیل آن می‌کنند و در ابتدا نیز در ذهن همه آنها بنای جایگاهی امن برای حفظ اعضای آن و برآوردن نیازهای زیستی آنان است، وقتی به صحنه قتل و خشونت تبدیل می‌شود، ذهن را به این قضاوت می‌کشاند که خانواده جدید در اجرای کارکردهای خود ضعیف شده است. به طوری که دیگر قادر نیست نیازهای حیاتی و زیستی اعضای خود را به نحو مطلوب تامین کند. لذا سرخوردگی و عدم ارضای نیازهای اعضای خانواده منجر به تنش و نهایتا قتل می‌شود. آمار افرادی که جسم‌شان در خانواده کشته می‌شود موجود است اما متاسفانه آمار مقتولان روحی و روانی خانواده قابل دسترسی نیست و اگر در جایی این آمارها ثبت می‌شد شاید این میزان قتل‌های جسمی در مقایسه با آنها چندان عجیب و زیاد به نظر نمی‌رسید.

با توجه به ضرورت و حساسیت قتل‌های خانوادگی توصیفی بر قتل‌های خانوادگی می‌تواند مقدمه‌یی بر تحقیقات عمیق در این زمینه باشد.

هدف تحقیق

این تحقیق دو هدف زیر را در نظر داشته است:

۱- بررسی و توصیف قتل‌های خانوادگی در ایران

۲- مقایسه قتل‌های خانوادگی و غیرخانوادگی در مواردی که این مقایسه جهت فهم بیشتر قتل‌های خانوادگی لازم بوده است.

روش تحقیق و شیوه جمع‌آوری اطلاعات

روش این تحقیق توصیفی و منبع اطلاعاتی آن روزنامه اعتماد است. صفحه حوادث روزنامه اعتماد روزانه شرح نسبتا مفصلی از کلیه جرایم اتفاق افتاده در کشور را چاپ می‌کند، گزارش‌های مربوط به قتل و شرح مواردی از دادگاه‌های آن از جمله مطالب این صفحه است. برای جمع‌آوری داده‌ها ابتدا پرسشنامه‌یی تنظیم سپس این پرسشنامه براساس گزارش‌های هر قتل تکمیل شده است. به این ترتیب هر گزارش قتل به عنوان یک case در نظر گرفته شده است.

مدت بررسی و تعداد نمونه

مدت بررسی یک سال بوده است، از اواسط دی ماه ۱۳۸۵ تا اواسط دی‌ماه ۱۳۸۶ که مجموعا با حذف تعطیلات، ۲۵۰ شماره روزنامه اعتماد منبع اطلاعاتی این تحقیق است. البته در طول این مدت برخی قتل‌های مربوط به قبل از سال ۱۳۸۵ نیز گزارش شده، لذا سال ۱۳۸۲ به عنوان سال شروع بررسی وقوع قتل‌ها انتخاب شده است. در مواردی گزارش قتل در یک شماره بیش از یک مورد بوده و گاهی هیچ گزارشی وجود نداشته است. با توجه به این نکته ۴۶۲ واقعه قتل به صورت تمام شماری اعم از خانوادگی و غیر خانوادگی بررسی شده است. این تعداد شامل قتل‌هایی می‌شود که قاتل به جرم خود اعتراف کرده (حتی مقدماتی در مرحله بازجویی) یا جرمش اثبات شده. مواردی که فرد متهم به قتل بوده یا ابهاماتی در ایراد اتهام به او بوده در نظر گرفته نشده است. ضمنا قتل‌هایی که بین افاغنه رخ داده نیز حذف شده‌اند.

اشکالات تحقیق

قبل از اینکه به نتایج تحقیق اشاره شود لازم است به برخی اشکالات که استفاده از روزنامه به عنوان منبع اطلاعاتی و داده‌های تحقیق ایجاد می‌کند، اشاره شود:

۱- مسلما این تعداد قتل شامل کلیه موارد قتل نمی‌شوند. همچنین برخی از قتل‌ها ممکن است گزینش شده باشد و روزنامه قتل‌هایی را که جذابیت ژورنالیستی بیشتری دارند گزارش، یا حتی مواردی را بزرگ‌نمایی کرده باشد.

۲- اطلاعاتی که در روزنامه درج می‌شود، به نحوی نیست که بتواند تمام متغیرهای لازم را پوشش دهد، لذا باید به همان اطلاعات موجود بسنده می‌شد.

۳- گزارش‌ها احتمالا بیشتر شامل قتل‌هایی می‌شود که در تهران اتفاق افتاده است.

با وجود این نقایص چون در این بررسی قصد تعمیم وجود نداشته و صرفا مقایسه قتل‌ها در طول سال‌ها مورد نظر بوده به نظر نمی‌رسد این اشکالات چندان تاثیری در نتایج داشته باشد. ضمن اینکه در انجام مطالعه در این زمینه می‌باید به یافته‌ها و مقدورات توجه کرد و این منبع در دسترس‌ترین منابع برای انجام تحقیق در این زمینه است. تعمیم نتایج را باید با توجه این محدودیت‌ها لحاظ کرد.

تعریف واژه‌ها

قتل: هر فعل که با قصد قبلی موجب کشته شدن دیگری شود یا در صورت فقدان قصد قبلی ارتکاب عملی که نوعا کشنده هم باشد قتل محسوب می‌شود. بنابراین قتل‌های غیر عمد در این حوزه قرار نگرفته‌اند. این تعریف مطابق قانون مجازات اسلامی است.

قتل خانوادگی: قتل خانوادگی در این تحقیق شامل قتلی است که قاتل و مقتول هر دو از یک خانواده و شامل یکی از موارد پدر، مادر، فرزند، زن و شوهر، خواهر، برادر، پدر بزرگ و مادر بزرگ و نوه است.

قتل غیر خانوادگی: شامل قتل‌هایی است که هیچ رابطه‌ خانوادگی درجه اولی بین قاتل و مقتول وجود نداشته باشد. همچنین قتل‌های فامیلی مثل دخترخاله و پسرخاله یا دخترعمو و پسرعمو و کلیه بستگان دیگر جزو قتل‌های غیر خانوادگی قرار گرفته‌اند.

متغیرهای تحقیق

با توجه به اهدافی که قبلا ذکر شد و اطلاعات موجود متغیرهای زیر بررسی شده‌اند:

۱- مشخصات قتل؛ شامل نوع قتل، منطقه قتل، سال وقوع قتل

۲- مشخصات فردی؛ شامل جنسیت قاتل و مقتول و سن قاتل

۳- شیوه عملی قتل؛ شامل مشارکت در قتل، قصد و نیت قبلی، آلت و وسیله قتل، محل قتل، وضعیت جسد

۴- اطلاعات قاتل و مقتول؛ شامل تعداد قاتلین و مقتولان، رابطه قاتل و مقتول و کودکان مقتول

۵- انگیزه قتل

نتایج تحقیق

۱- مشخصات قتل

الف‌- نوع قتل

همانطور که گفته شد اطلاعات ۴۶۲ گزارش قتل استخراج شده که به تفکیک دو نوع قتل خانوادگی و غیر خانوادگی در جدول زیر آمده است.

از مجموع گزارش‌های قتل حدود ۴۳ درصد آن خانوادگی و ۵۷ درصد غیر خانوادگی هستند. همانطور که گفته شد ممکن است قتل‌های خانوادگی به علت جذابیت داستانی آن بیشتر گزارش شده باشد که اگر درصدی را به عنوان خطا در نظر بگیریم، آمار قتل‌های خانوادگی نزدیک به میزانی می‌شود که از طرف معاونت نیروی انتظامی رسما اعلام شده است یعنی ۳۸ درصد که رقم بالایی را نشان می‌دهد (روزنامه اعتماد) . در پژوهشی که در سال ۱۳۶۷ یعنی حدود ۲۰ سال پیش براساس نمونه‌گیری در مراکز استان کل کشور انجام شده قتل‌های خانوادگی ۷/۱۵ درصد قتل‌ها را تشکیل داده است. (عبدی، ۱۳۶۷، ص ۱۲۹) یعنی در طول دو دهه قتل‌های خانوادگی به حدود ۵/۲ برابر رسیده است. البته بخشی از تفاوت آمارها می‌تواند ناشی از تعریف قتل‌های خانوادگی و محدوده‌یی که برای خانواده در نظر گرفته می‌شود، باشد. اما تفاوت بیش از مقداری است که به این دلیل توجیه‌پذیر باشد.

ب‌ـ منطقه قتل

در کل ۳/۵۹ درصد قتل‌ها در تهران و حومه و ۷/۴۰ درصد در سایر شهرها و روستاها رخ داده است:

۵/۵۶ درصد قتل‌های خانوادگی در تهران و ۵/۴۳ درصد آن در شهرهای دیگر و روستاها اتفاق افتاده است. ظاهرا تفاوت چندانی از حیث نسبت قتل‌های خانوادگی در تهران و سایر نقاط وجود ندارد.

ج- سال وقوع قتل

اگر قتل‌های سال ۱۳۸۴-۱۳۸۲ مورد مقایسه قرار نگیرد به دلیل اینکه بررسی روزنامه در محدوده زمانی ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۶ بوده، طبیعی است که تعداد قتل در این سال‌ها کم ثبت شده باشد، مقایسه درصدها افزایش قتل‌های خانوادگی را از ۵/۴۱ درصد به ۷/۵۱ درصد کل قتل‌ها طی سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۶ نشان می‌دهد در حالی که از قتل‌های غیرخانوادگی در این فاصله حدود ۱۰ درصد کاسته شده است.

۲- مشخصات فردی

از مشخصات فردی، جنسیت قاتل و مقتول و سن قاتل در گزارش‌ها وجود داشته است:

الف‌- جنسیت قاتل

در ۸/۱۷ درصد از قتل‌های خانوادگی جنسیت قاتل زن است که اگر مواردی را که با مشارکت مرد مرتکب قتل شده اضافه کنیم می‌توان گفت زن‌ها در انجام ۳۰ درصد از قتل‌های خانوادگی حضور مستقیم یا مشارکت داشته‌اند. این میزان در قتل‌های غیر خانوادگی ۶/۹ درصد است.

ب‌- جنیست مقتول

درباره جنسیت مقتول نیز نتایج نشان می‌دهد که زن‌ها در خانواده بیشتر قربانی می‌شوند تا خارج از خانواده. به طوری که ۶/۳۸ درصد مقتولان خانوادگی زن هستند در حالی که میزان مقتولان در خارج از خانواده ۸/۱۴ درصد است. باز هم اگر مواردی را که قاتل از هر دو جنس قربانی گرفته به درصد فوق اضافه شود درصد قربانیان زن به ۷/۴۷ درصد می‌رسد. بنابراین زن‌ها در مقایسه با قتل‌های غیر خانوادگی در خانواده هم بیشتر مقتول واقع می‌شوند و هم بیشتر در جایگاه قاتل قرار می‌گیرند. اما در مقایسه بین قاتل و مقتول، درون خانواده بیشتر مقتول هستند تا قاتل (۷/۴۷ درصد در مقابل ۳۰ درصد). این مطلب نشان می‌دهد برخلاف تصور، زنان در خانواده از امنیت کمتری برخوردار هستند تا خارج از خانواده.

ج‌ـ سن قاتل

میانگین سن برای قاتلین خانوادگی ۴/۳۴ سال و در مقابل برای قاتلین غیر خانوادگی ۴/۲۶ سال است یعنی به طور متوسط قاتلین خانوادگی هشت سال بزرگ‌تر هستند. اگر سن قاتل به گروه‌های سنی تفکیک شود ۳/۲۷ درصد قتل‌های خانوادگی در سنین بالای ۴۰ سال رخ داده در حالی که این میزان در قتل‌های غیرخانوادگی ۹/۶ درصد است. از طرف دیگر ۶/۳۰ درصد قتل‌های غیرخانوادگی در سنین زیر ۲۰ سال اتفاق افتاده اما این میزان برای قتل‌های خانوادگی ۶/۱۴ درصد است. لذا قتل‌های غیرخانوادگی با افزایش سن به‌شدت کاهش می‏یابد اما قتل‌های خانوادگی تقریبا در همه سنین احتمال وقوع آن می‌رود. در سرگذشت‌ها گاهی قاتل ۸۰ ساله‌یی دیده می‌شود که همسر ۷۰ ساله خود را به دلیل سوءظن کشته است یا مرد ۷۰ ساله‌یی که سال‌ها کینه همسرش را در دل داشته و نهایتا تصمیم به کشتن همسر ۶۵ ساله خود می‌گیرد. یا حتی پیرمرد ۹۵ ساله‌یی که با تبر همسرش را کشته است. بنابراین آنچه که در قتل‌های خانوادگی اهمیت دارد این است که احتمال وقوع آن در هر سنی وجود دارد و چندان محدود به گروه خاص سنی نیست. یکی از دلایل این تفاوت سنی ناشی از تفاوت جزییات دو نوع قتل است که در قتل‌های غیرخانوادگی علت ۳۳ درصد از قتل‌ها نزاع دسته‌جمعی، تجاوز به مقتول و رقابت عشقی است که اصولا وابسته به دوران جوانی است و بین سنین ۱۷ تا ۲۵ سال اتفاق افتاده است.

۳- شیوه عملی قتل

الف- مشارکت در قتل

اصولا شیوه مسلط در هر دو نوع قتل خانوادگی و غیرخانوادگی، انجام قتل به تنهایی است. ۸/۷۵ درصد از قتل‌های خانوادگی و ۶۸ درصد از قتل‌های غیرخانوادگی به تنهایی و بدون داشتن همدست انجام شده است. اما حدود یک سوم از قتل‌های خانوادگی که دارای شریک و همدست بوده است با شراکت و همدستی یکی دیگر از اعضای خانواده انجام شده است. (یک سوم از ۲/۲۴ درصد در جدول بالا) مثلا مادر و دختر با همدستی هم پدر خانواده را کشته‌اند یا دو برادر با شراکت خواهر خود را به قتل رسانده‌اند یا دو برادر علیه دو برادر دیگرشان اقدام به قتل کرده‌اند. لذا می‌توان گفت که در خانواده با موضوع همدستی در قتل یا دوقطبی شدن خانواده نیز مواجهیم، چرا که میزان این نوع شراکت تقریبا دوبرابر قتل‌هایی است که دو عضو یک خانواده در قتل‌های غیرخانوادگی با همدستی یکدیگر یک غریبه را کشته‌اند.

نکته دیگر در میانگین سنی قاتلان برحسب شراکت یا فردی انجام دادن قتل است. اگر مشارکت در قتل با سن تحلیل شود، در قتل‌های خانوادگی میانگین سنی گروهی که با همدستی و شراکت مرتکب قتل شده‌اند با کسانی که تنها و بدون همدست بوده‌اند تفاوت قابل توجهی دارد. کسانی که با شراکت مرتکب قتل شده‌اند دارای میانگین سنی ۵/۲۸ سال و کسانی که به تنهایی اقدام به قتل کرده‌اند دارای میانگین سنی ۸/۳۵ سال هستند. اما در قتل‌های غیرخانوادگی تفاوت محسوسی بین میانگین این دو گروه دیده نمی‌شود. (به ترتیب ۵/۲۵ و ۸/۲۶)

ب‌- قصد و نیت قاتل

از نظر قصد و نیت قبلی قاتل تفاوت زیادی بین دو نوع قتل خانوادگی و غیرخانوادگی مشاهده نمی‌شود. اما در قتل‌های خانوادگی کسانی که با طرح و نقشه مرتکب قتل شده‌اند با ۵/۵ سال اختلاف دارای میانگین سنی کمتری هستند.

بنابراین سنین کمتر در خانواده هم با طرح و نقشه اقدام به قتل می‌کنند و هم اینکه دارای شریک و همدست هستند. این اختلاف سن عمدتا مرتبط با زنان جوانی است که به همدستی معشوق، شوهر خود را کشته‌اند.

ج‌- آلت و وسیله قتل

رایج‌ترین وسیله انجام قتل در هر دو نوع قتل چاقو است. تفاوت این دو نوع قتل تنها از این حیث است که در قتل‌های خانوادگی بیشتر از چاقوی آشپزخانه و در قتل‌های غیر خانوادگی از چاقوهای جیبی یا ضامن‌دار استفاده شده است. خفه کردن و خوراندن سم نیز از شیوه‌هایی است که در قتل‌های خانوادگی بیشتر به‌کار رفته است. همچنین کوبیدن اجسام سخت بر سر مثل میله آهنی، تبر و چکش در هر دو نوع قتل یکسان استفاده شده است.

د- محل قتل

نزدیک به ۸۰ درصد از قتل‌های خانوادگی درون خانه و بقیه در خارج از خانه به وقوع پیوسته است. این نتیجه موید نظر گیدنز است که می‌گوید «خانه خطرناک‌ترین مکان در جامعه امروزی است. از لحاظ آماری یک فرد در هر سنی یا از هر جنسیتی به مراتب بیشتر احتمال دارد که در خانه در معرض حمله فیزیکی واقع شود تا در خیابان به هنگام شب.» (گیدنز، ۱۳۷۳، ص ۴۳۸)

ه‍‌ـ – وضعیت جسد

در ۷۳ درصد از قتل‌هایی که در خانه انجام شده قاتلین جسد را در خانه رها کرده‌اند و در ۱۳درصد موارد نیز قاتل شخصا مقتول را به بیمارستان منتقل کرده است و تنها در ۱۸ درصد موارد قاتل با جابه‌جا کردن جسد سعی در پنهان کردن آن داشته است. طبعا یکی از دلایلی که باعث می‌شود در قتل‌های خانوادگی قاتل به سرعت شناخته شود همین عدم اختفای جسد است. چون کشف جسد و آثار و علایمی که روی آن است به شناخت قاتل کمک زیادی می‌کند. همچنین اختفای جسد به نحوی که کشف آن مستلزم صرف وقت زیادی باشد فرصت فرار را به قاتل می‌دهد. هرچند در بیشتر قتل‌های خانوادگی به استثنای وقتی که زنان با همدستی معشوق اقدام به قتل می‌کنند، قاتل انگیزه‌یی برای فرار نداشته و در مواردی نیز دیده شده که قاتل اقدام به خودکشی کرده است.

۴- قاتل و مقتول

الف- تعداد قاتل و مقتول

در قتل‌های خانوادگی میانگین تعداد قاتلین ۳۲/۱ (۱۹۶ مورد)، میانگین مقتولان بزرگسال ۱۰/۱ (۱۷۶ مورد) و میانگین کودکان مقتول ۲۷/۱ (۳۰ مورد) است که اندکی بیشتر از مقتولان بزرگسال است. یعنی در قتل کودکان متوسط تعداد کودکان به قتل رسیده بیشتر از بزرگسالان است و این به دلیل مواردی از قتل‌عام‌های خانوادگی است که مثلا پدری سه کودک خردسال خود را همزمان به قتل رسانده است.

ب‌- رابطه قاتل و مقتول

زنانی که توسط شوهران‌شان به قتل رسیده‌اند بالاترین درصد مقتولان خانوادگی یعنی ۲۷ درصد کل موارد را شامل می‌شوند و شوهرانی که توسط زنان خود به قتل رسیده‌اند نیز ۲/۲۲ درصد هستند. ۳۹ درصد از زنان این مقتولان با همدستی معشوق خود شوهران‌شان را به قتل رسانده‌اند. در مجموع حدود ۵۰ درصد از قتل‌های خانوادگی مربوط به قتل زن یا شوهر است که اگر قتل همسر صیغه‌یی را هم به آن اضافه کنیم، می‌توان گفت ۵۳ درصد از قتل‌های خانوادگی را قتل‌های زن و شوهری تشکیل می‌دهد. فرزندکشی با ۵/۱۵ درصد، کشتن خواهر و برادر با ۹/۱۲ درصد، قتل پدر و مادر با ۳/۱۱ درصد در مراتب بعدی قرار می‌گیرند.

ج‌- رابطه کودکان مقتول با قاتل

در مجموع قتل‌های خانوادگی مورد بررسی ۳۸ کودک زیر ۱۲ سال به قتل رسیده‌اند که برحسب نسبت آنها با قاتل به صورت زیر است:

نزدیک به نیمی از این کودکان توسط پدر به قتل رسیده‌اند، هفت کودک (۱۸ درصد) توسط مادر و بقیه توسط ناپدری و نامادری و خواهر یا برادر به قتل رسیده‌اند. اگر کودکان مقتول برحسب جنسیت قاتل آنها تفکیک شوند در کل ۲۹ نفر (۷۶ درصد) از این کودکان به دست مردان خانواده به قتل رسیده‌اند، که نشان می‌دهد منابع خشونت در خانواده بیشتر مردان هستند.

بررسی دیگری که نویسنده روی کودک‌آزاری با استفاده از اطلاعات روزنامه اعتماد داشته نیز موید نتیجه فوق است. در طول دو ماه ۱۰ مورد کودک‌آزاری حاد منجر به بستری شدن گزارش شده بود که هفت مورد آن توسط پدر و ناپدری و سه مورد توسط مادر و بستگان زن کودک انجام شده بود. با وجودی که زنان مدت بیشتری را در خانواده با کودکان سپری می‌کنند و مشکلات نگهداری از آنان را بر دوش دارند و انتظار می‌رود آنان بیشتر مرتکب قتل و خشونت علیه کودکان شوند اما مردان به طور قاطع خشونت بیشتری علیه آنان اعمال می‌کنند. جان برناردز معتقد است برای کاستن از خشونت و بدرفتاری مردان باید مردان را به زنان شبیه کرد و این شباهت می‌تواند از طریق کنار گذاشتن الگوهای کاری مرسوم و ترغیب مردان به بزرگ کردن بچه‌ها و قرار دادن آنان در جایگاه تربیت فرزندان بوده تا به این طریق بدرفتاری خانوادگی کاهش یابد. (برناردز، ۱۳۸۴، ص ۳۲۳)

۵- انگیزه قتل

۷/۳۳ درصد قتل‌های خانوادگی به دلیل کینه و دشمنی و مسائل ریشه‌یی و بعضا کهنه به وقوع پیوسته است. به همین دلیل میانگین سنی کسانی که با این انگیزه مرتکب قتل شده‌اند ۴۰ سال است و تقریبا نیمی از این قتل‌ها مربوط به قتل‌های زن و شوهری است. قتل به دلیل رابطه نامشروع زن که عمدتا با همدستی معشوق زن انجام شده ۳/۱۵ درصد قتل‌ها را شامل می‌شود. ۳/۱۵ درصد از قتل‌ها نیز با انگیزه سوءظن به همسر و مادر و خواهر و حفظ آبروی خانواده انجام شده است. کسانی که با این انگیزه مرتکب قتل شده‌اند اکثرا مردان خانواده هستند. ۳/۱۱ درصد قتل‌ها نیز تحت تاثیر مواد، مشروبات الکلی و همچنین مشکلات روانی بوده است.

بنابراین اگر قتل‌ها را براساس انگیزه و جنسیت قاتل تفکیک کنیم، در مواردی که زنان به برقراری رابطه نامشروع با مرد دیگری اقدام می‌کنند و دست به کشتن همسر می‌زنند در حقیقت شوهر را مانعی برای ازدواج بعدی خود می‌دانند و از آنجا که پروسه طلاق طولانی و برای زنان بعضا ناشدنی است، لذا قتل شوهر برای زنان به عنوان یک شیوه حل مشکل مطرح است. قتل شوهر راه میانبری است که به سرعت نتیجه می‌دهد. ضمن اینکه آثار و عوارض طلاق را هم ندارد.

اما بخش مهمی از قتل‌هایی که توسط مردان انجام شده است جنبه مجازات خودسرانه برای مقتول را دارد. در مواردی که مرد به دلیل سوءظن به همسر و مادر و خواهر یا به فساد کشیده شدن فرزند اقدام به قتل آنان می‌کند در حقیقت می‌خواهد آنان را به مجازاتی که اعضای خانواده‌اش را شایسته آن می‌داند برساند. مجازاتی که اگر بخواهد از طرق قانونی پیش رود هم به این سرعت نتیجه‌بخش نیست و هم به طور قطع مجازاتی که از طریق قانونی اعمال می‌شود چنین شدید نبوده و نمی‌تواند موجب تسکین و آرامش‌خاطر مجازات‌کننده باشد، مضافا اینکه شکایت و وارد شدن در حوزه قانون خود نوعی بی‌آبرویی محسوب می‌شود. این نوع قتل‌ها بیانگر خصوصیات یک جامعه مردسالار و پدرسالار نیز هست. جامعه‌یی که تنبیه زن و دختر از حقوق پدر، شوهر و برادر تلقی می‌شود. چنان که در فرهنگ و ادبیات عامیانه ایران نیز این حقوق به دفعات به مردان گوشزد شده است.

و مهم‌تر اینکه قانون هم در این زمینه تا حدودی همسو با فرهنگ حرکت می‌کند. اینکه پدر به هر دلیل اگر مرتکب قتل فرزند شود برخلاف قتل‌های دیگر قصاص نمی‌شود و مجازات محدودی دارد در واقع تاییدی است بر مشروعیت فرهنگ مجازات فرزند توسط پدر.

بخش دیگری از قتل‌های خانوادگی همان‌طور که گفته شد با انگیزه کینه و دشمنی مسائل حاد خانوادگی که می‌توان آنها را قتل‌های انتقام‌جویانه نیز نامید، به وقوع پیوسته است. این قتل‌ها که حاصل انباشتگی و تجمیع کینه و دشمنی طی سال‌هاست، گاهی در یکی از مشاجراتی که دایما در خانواده وجود دارد منتهی به قتل می‌شود. این نوع قتل‌ها را با هیچ انگیزه معین و مشخصی نمی‌توان تفکیک کرد. و اصولا به دلیل بسته بودن راه‌های حل‌اختلاف در خانواده رخ می‌دهد. به طوری که اختلافاتی که امروز در خانواده ایجاد می‌شود لاینحل باقی مانده و به مرور اختلافات و عدم تفاهم‌های دیگر به آن اضافه می‌شود. در چنین خانواده‌یی اصولا مشاجره و بگو مگو دایمی است لذا یکی از این مشاجرات به صحنه جنایت تبدیل می‌شود که حتی ممکن است قصد و نیت قبلی هم وجود نداشته باشد. نمونه آن زنی است که از ابتدای ازدواج مورد ضرب و شتم همسر بوده و طی سال‌ها این خشونت ادامه داشته، سرانجام در یکی از این صحنه‌های خشونت، زن به مقابله با مرد می‌پردازد و او را به قتل می‌رساند. یا دختری که سال‌ها مورد تجاوز پدر بوده تا اینکه تصمیم به قتل او می‌گیرد. در این دو نمونه اگر سازوکارهای رسیدگی به دعاوی و حل‌اختلاف به گونه‌یی بود که موضوع در مراحل اولیه آشکار و حل و فصل می‌شد قاعدتا به این مراحل حاد و لاینحل نمی‌رسید.

دسته دیگری از قتل‌های خانوادگی به انگیزه پوشاندن خطا یا جرم انجام شده و از ابتدا قصد نیتی برای قتل وجود نداشته است. مثل نوه‌یی که برای دزدی به خانه پدربزرگش می‌رود و وقتی شناسایی می‌شود پدربزرگش را به قتل می‌رساند. یا مادری که پس از برقراری رابطه نامشروع وقتی متوجه می‌شود پسر هشت ساله‌اش او را دیده و ممکن است به شوهرش اطلاع دهد او را می‌کشد.

شیوع و گسترش مصرف داروهای جدید اعتیادآور که منجر به آسیب‌های جدی به مغز می‌شود و به آنها داروهای «روانگردان» هم گفته می‌شود موجد بخش دیگری از قتل‌های خانوادگی هستند.

مقایسه آمارها نشان می‌دهد استفاده از این داروها تاثیر خود را بیشتر در ارتکاب قتل‌های خانوادگی گذاشته است تا غیر خانوادگی. از آنجا که اعضای خانواده با فرد معتاد تماس بیشتری دارند احتمال اینکه هر لحظه مورد تهاجم او قرار بگیرند، بیشتر است. به هر حال به نظر می‌رسد این نوع قتل‌ها پدیده جدیدی است که به طور جداگانه باید بررسی شود.

سه شنبه، 15 اسفند ماه 1391 برابر با 2013-03-05 ساعت 11:03
خبر بعدی : افزایش بودجه نهاد ریاست جمهوری و بودجه مجلس
خبر قبلی : واکنش ستاد حقوق بشر اسلامی به گزارش احمد شهید


برگ نخست
سرویس تازه: فيلم برای موبایل

2004- 2024 IranPressNews.com -