روزنامه خراسان: «پرداخت وام ۵ ميليون توماني ازدواج فعلاً متوقف شد».گر چه اين خبر به تازگي منتشر شده است اما در عمل مدت هاست که اين وام پرداخت نمي شود و صدا و بلکه فرياد متقاضيان هم به گوش کسي نمي رسد. اما نکته قابل توجه و تأمل اين که معمولاً متقاضيان اين گونه وام ها افراد متعلق به دهک هاي پايين درآمدي و کمتر برخوردار جامعه و کساني هستند که نه پارتي دارند نه رابطه. افرادي که حتي در موقعي که اين گونه وام ها پرداخت مي شود هم براي پيدا کردن ضامن و طي مراحل اخذ وام که گاه نياز به پوشيدن کفش آهني دارد با مشکلات عديده اي دست و پنجه نرم مي کنند. مشکلاتي که براي برخي دريافت کنندگان وام هاي کلان و ميلياردي وجود ندارد! اگرچه مبلغ اين گونه وام ها مشکل قابل توجهي را از زوج هاي جوان و خانواد ه هايشان حل نمي‌کند اما همين ميزان براي خيلي ها يک نقطه اميد و اتکا براي وارد شدن به عرصه ازدواج و تشکيل خانواده است که متاسفانه اين گونه با بي مهري برخي آقايان تصميم گير و مسئول مواجه شده است. بد نيست و بلکه لازم است آقايان کمي کلاه خود را بالاتر بگذارند و توجه کنند که همين ميزان وام را در شرايطي از دختران و پسران جوان متقاضي وام ازدواج و خانواده آنان دريغ مي کنند که براساس آمار رسمي 23 ميليون و 800 هزار دختر و پسر در سن ازدواج در کشور زندگي مي کنند و براساس همين آمار 11 ميليون و 240 هزار از اين افراد دچار تاخير در ازدواج هستند. با توجه به اين آمار از يک سو و نقش و اهميت بي بديل تشکيل خانواده در استحکام و سلامت فرد و جامعه و اميد به آينده از سوي ديگر و توجه ويژه اي که تمدن و فرهنگ اسلامي ايراني بر تشکيل خانواده و زندگي سالم دارد آيا نبايد يکي از اولويت هاي اساسي در تصميم گيري ها و قانون گذاري ها و برنامه ريزي ها، تسهيل ازدواج جوانان آن هم ازدواج به موقع، آگاهانه و پايدار باشد؟

اولويتي که اگر به صورت کارشناسي و دقيق وجهه همت مسئولان قرار گيرد، علاوه بر اين که از بروز بسياري از مشکلات پيشگيري مي کند خود به تنهايي مي تواند عامل بسيار موثري در کاستن مسائل و حل مشکلاتي که درحال حاضر گريبان جامعه را گرفته ، باشد.آيا واقعا ازدواج آگاهانه، آسان، پايدار و به موقع نبايد به عنوان يک تکيه گاه و همچنين هدف ارزشمندي براي ارتقاء معنوي و مادي جامعه محسوب شود؟ شايد براي برخي از آقايان تصميم گير و برنامه ريز هنوز آنچنان که بايد اهميت ازدواج و تشکيل خانواده آن هم در زمان و موقعيت مناسب روشن نشده باشد که اگر روشن مي بود شايد به اين راحتي همين اندک وام هاي ازدواج از چرخه پرداخت حذف ويا متوقف نمي شد. حالا البته آقايان وعده هايي داده اند که اميدواريم به آن ها عمل کنند. اما مهم تر اين که شايد انجام کار اساسي مانند در نظر گرفتن يک رديف بودجه براي پرداخت وام ازدواج قابل توجه در بوجه کل کشور، که مشکلي از جوانان و خانواده هايشان حل کند بتواند در ترغيب جوانان به ازدواج نقش مهمي ايفا کند. اميدواريم برخي از مسئولان از خواب غفلت بيدار شوند و بحران ازدواج و تاخير ازدواج بيش از 11 ميليون جوان که خود مي تواند زمينه ساز بروز يک زلزله شديد و ويرانگر اجتماعي باشد را جدي بگيرند.