متهم زورگیری: برای عمل مادرم احتیاج به پول داشتم

اظهارات متهم ردیف اول پرونده زورگیری

برای عمل مادرم احتیاج به 4 میلیون تومان پول داشتم

نخستین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده 4 متهم به زورگیری، قاضی‌صلواتی از متهم ردیف اول این پرونده خواست تا در جایگاه قرار گیرد.

به گزارش ایسنا،‌ متهم نیز در جایگاه قرار گرفت و قاضی از او پرسید که متولد چه سالی هستی؟

متهم گفت: متولد 1368

قاضی پرسید: چند سال سابقه داری؟

متهم پاسخ داد: 3 یا 4 سال

قاضی پرسید: چه شغلی داری؟

متهم پاسخ داد: موتور فروش هستم.

قاضی صلواتی در ادامه خطاب به متهم ردیف اول گفت: بر اساس کیفرخواست صادره شما متهم به محاربه و افساد فی‌الارض از طریق سرقت مسلحانه و ایجاد رعب و وحشت با سلاح سرد و ایراد جرح عمدی نسبت به شاکی هستید از خود دفاع کنید.

متهم در دفاع از خود گفت: من مادرم مریض بود، قبول دارم که جرمی را انجام دادم ولی برای عمل مادرم احتیاج به 4 میلیون تومان پول داشتم. زندگی سختی داشتیم، پدر من مرده و مادرم در خانه‌های مردم کار می‌کرد و تحت پوشش کمیته امداد بودیم، کمیته امداد به ما وام داد که ما از طریق آن وام، خانه‌ای را برای خودمان، یعنی من و خواهر و مادربزرگم و مادرم بخریم. مادرم نمی‌توانست سر کار برود، من به او گفتم، تو نگران نباشد برای عملت من این پول را جور می‌کنم. در واقع من مجبور شدم به خاطر فقر این کار را انجام دهم.

قاضی از متهم ردیف اول، خواست که حادثه را تعریف کند.

متهم پاسخ داد: من قهوه خانه نشسته بودم که یکی از دوستانم (متهم ردیف دوم) پیش من آمد و ماجرا را به او گفتم. او به من پیشنهاد داد که بیا با هم برویم و دور بزنیم. گفت من شاکی دارم و می‌توانم رضایت شاکی‌ام را بگیرم تا از این طریق پولی برای تو به دست آوریم. من هم پول نیاز داشتم وسوسه شدم و با هم رفتیم.

این متهم ادامه داد: دوستم به دوستان دیگرمان (متهم ردیف سوم و چهارم) زنگ زد. ما یک چاقو داشتیم، یک چاقوی دیگر نیز از شوش تهیه کردیم و همگی با هم مشغول دور زدن بودیم که این آقا (با اشاره به شاکی پرونده) را دیدیم. زمانی که از کوچه رد می‌شدیم، دیدیم کوچه هم خلوت است، همین که آقا جلو خانه رسید، پیاده شدیم و یک چاقو من به او زدم، که قصدم ضربه زدن نبود و اموال او را گرفتیم. در واقع زمانی که درخانه باز شد و می‌خواست به خانه برود کاپشنش به اشتباه دست دوستم ماند، چرا که او کیفش را نمی‌داد.

قاضی خطاب به متهم گفت: مدارک او چه شد؟

متهم پاسخ داد: از همان کوچه که می‌خواستیم بیرون برویم در کیف را باز کردیم و پول را برداشتیم و مدارک را در کوچه‌ای انداختیم.

قاضی به متهم گفت: چرا حلقه‌ی او را می‌خواستید درآورید؟

متهم پاسخ داد: ما نمی‌خواستیم حلقه‌اش را درآوریم، ما می‌گفتیم دستش را باز کند ولی او امتناع می‌کرد، مبلغی هم که ما از کیف او برداشتیم 70 هزار تومان بود.

قاضی خطاب به متهم گفت: مدارکی که اینجاست نشان می‌دهد که سوابق شما خیلی زیاد است.

متهم گفت: نه، یکی دو تا بیشتر نبوده یکی اتهام دعوا و دیگری به اتهام مزاحمت بوده است.

قاضی خطاب به متهم گفت: پس کیف قاپی چی؟

متهم پاسخ داد:‌ از آن اتهام تبرئه شدم.

قاضی خطاب به متهم گفت: در فیلم نشان می‌دهد که سلاح شما چاقو نبوده، بلکه قمه بوده است.

متهم پاسخ داد: نه آقا! چاقو بوده است.

قاضی از متهم پرسید: چند فقره به این شکل انجام دادید؟

متهم گفت: من متوجه انجام این جرایم نشده‌ام و تازه (این کار را) شروع کرده‌ام. ولی یک هفته بعد از آن ماجرا دوباره به صورت چهار نفری اقدام به سرقت کردیم که مبلغ دریافتی از آن سرقت 40 هزار تومان بود که در آن ماجرا من گاز اشک آور داشتم و دوستم چاقویی داشت.

قاضی خطاب به متهم گفت: مورد دیگری هم در شریعتی و تجریش از شما گزارش شده است.

متهم پاسخ داد: من نبوده‌ام.

قاضی با تاکید خطاب به متهم گفت: شاکی این پرونده الان در دادگاه حضور دارد، چرا امتناع می‌کنید؟

متهم پاسخ داد: آن روز هم شاکی این پرونده در آگاهی آمد و گفت که من نبوده‌ام.

قاضی گفت: ولی شاکی آن پرونده هم همین الان در دادگاه است.

قاضی صلواتی در ادامه از متهم پرسید که انگیزه تو از ارتکاب چنین اقداماتی چه بود؟ که متهم پاسخ داد: فقر!

قاضی گفت: هر کسی فقر داشت باید قمه بگیرد و مردم را سرکیسه کند؟

متهم پاسخ داد: پول حرام از گلوی کسی پایین نمی‌رود.

قاضی گفت: پس چرا این کار را کردی؟

متهم گفت: می‌خواستم کمک حال مادرم شوم، بی‌پولی مرا مجبور به چنین کاری کرد.

قاضی صلواتی از متهم پرسید: پس امنیت جامعه چه می‌شود؟

متهم گفت: اشتباه کردم.

قاضی از او پرسید: پدرت زنده است.

متهم گفت: نه پدرم به علت ناراحتی قلبی فوت کرده است.

قاضی پرسید: اگر کسی با خودت چنین کاری کند، انتظارات از دستگاه قضایی چیست؟

متهم پاسخ داد: نمی‌دانم! شاید من هم از او شکایت می‌کردم.

قاضی خطاب به متهم گفت: انتظار چه مجازاتی دارید؟

متهم گفت: نمی‌دانم من را عفو کنید و به من تخفیف بدهید تا اشتباهاتی که کردم را جبران کنم.

شنبه، 9 دی ماه 1391 برابر با 2012-12-29 ساعت 10:12
خبر بعدی : وضعیت اسفبار گمرک شلمچه و 15 ساعت سرگردانی
خبر قبلی : 19 نوجوان در مسجد دچار گازگرفتگی شدند


برگ نخست
سرویس تازه: فيلم برای موبایل

2004- 2024 IranPressNews.com -