کتاب ‌فروشی‌ها به بانک تبدیل می‌شوند

ایلنا: از دیرباز کتاب‌فروشی در ایران به عنوان شغلی شناخته شده که فقط دل صاحبش را خشنود ساخته، نه جیبش را و کتاب‌فروش از داشتن این شغل به دنبال چیزی بیشتر از پول بوده است. با این‌حال این شغل هم مثل سایر مشاغل، باید درآمدی داشته باشد که چرخ اقتصادی‌اش را بچرخاند و سودی را نصیب صاحبش کند.
از چند سال پیش که بحث معافیت مالیاتی کتاب‌فروشی‌ها در عمل نقض شد، زمزمه‌های وجود بحران اقتصادی در این صنف شروع شد و در خلال سال‌های گذشته، هر سال چندین کتاب‌فروشی در تهران و شهرهای مختلف کشور کار خود را تعطیل می‌کردند. روند کج‌دار و مریز کتاب‌فروشی‌ها تا امسال ادامه پیدا کرد و آن‌ها به هر شکل ممکن، خود را سرپا نگه داشتند. در یک سال اخیر و علاوه بر مشکلات اقتصادی که تمام اصناف با آن دست به گریبان شدند، صنف نشر با بحران جدی و عمیقی در زمینه‌ی کاغذ روبرو شد. در این میان همواره بر وجود مشکل در حوزه‌ی نشر تاکید شد و کمتر نامی از کتاب‌فروشی‌ها به عنوان حلقه‌ی ارتباطی ناشران با مخاطبان برده شد.

ریزش اصلی در کتاب‌فروشی‌ها سال آینده ایجاد می‌شود

کتاب جزء نیازهای اولیه‌ی خانواده‌های ایرانی نیست، یعنی حداقل در بین ۵ نیاز اولیه جایی ندارد و مردم ترجیح می‌دهند درآمد خود را صرف همین نیازهای اولیه کنند. این‌ها را «محمدعلی صحرانورد» (مدیر کتاب‌فروشی جیحون) می‌گوید و معتقد است که میزان فروش کتاب در سال‌های اخیر روند نزولی زیادی داشته و شیب این روند در ۲ سال اخیر، به دلیل تورم و مشکلات اقتصادی بیشتر از قبل شده است. او میزان کاهش فروش را به نسبت سال‌های قبل حداقل ۲۵ درصد می‌داند و بر کلمه‌ی حداقل تاکید می‌کند.
این کتاب‌فروش تنها دلیل کاهش فروش کتاب را مشکلات اقتصادی نمی‌داند و توضیح می‌دهد به دلیل اینکه هم کتاب‌فروش است و هم ناشر، با ابعاد دیگری از این قضیه هم برخورد داشته است. او می‌گوید: در اوائل دهه‌ی ۸۰، تیراژ کتاب‌ها به طور متوسط ۳۰۰۰ نسخه بود، اما امروز به طور متوسط زیر ۱۵۰۰ نسخه است. بخشی از این مساله به این دلیل است که نسل کتاب‌خوان ما در حال انقراض است، چون عمده‌ی منابع نسل جوان امروز در اینترنت است و مطالب مورد نیاز خود را به سادگی از این منبع به دست می‌آوردند. این قضیه در رویکرد نسل جوان به کتاب هم مشهود است و آن‌ها بیشتر در پی کتاب‌هایی هستند که مطالب را به صورت کوتاه و مختصر و زود بازده عرضه کند. به هر حال نسل جدید خیلی در پی مطالعه‌ی کتاب نیست و نسل کتاب‌خوان قبلی هم در حال کم شدن هستند.
صحرانورد انتهای مسیری که کتاب‌فروشی‌های ایران در آن قرار دارند را چندان روشن نمی‌داند و می‌گوید: به مرور تعداد کتاب‌فروشی‌ها کمتر و کمتر می‌شود. بعد از مدتی آن‌هایی که قدیمی‌ترند و تجربه‌ی بیشتری دارند می‌مانند، اما آن‌ها هم تا جایی توان ادامه دادن دارند، زیرا بخشی از مشکلات را می‌توان با راه‌هایی مثل استفاده از چک‌های طولانی مدت و تجربه و... حل کرد و این سرنوشت، خواه ناخواه گریبان آن‌ها را هم خواهد گرفت.
او ادامه می‌دهد: در هر سال حداقل ۷-۸ کتاب‌فروشی تعطیل می‌شوند. این آمار برای سال‌هایی است که شرایط حوزه‌ی کتاب و نشر به این شدت بحرانی نشده بود. به نظر من هنوز بحران‌های شدید صنعت نشر و مشکلاتی مثل کاغذ به کتاب‌فروشی‌ها منتقل نشده است. ریزش اصلی در کتاب‌فروشی‌ها، در سال آِینده اتفاق می‌افتد.
مدیر کتاب‌فروشی جیحون در توضیح این مساله می‌گوید: هنوز بخش مهمی از کتاب‌های موجود در کتاب‌فروشی‌ها مربوط به زمانی است که قیمت‌گذاری‌ها براساس کاغذ با قیمت بندی ۲۰ یا ۲۵ هزار تومان انجام شده است. هنوز کتاب‌های قیمت پائین در دسترس مردم است. وقتی که تمام کتاب‌های داخل کتاب‌فروشی‌ها گران قیمت شوند، ریزش اصلی کتاب‌فروشی‌ها رخ می‌دهد. در هر شکل با قطعیت نمی‌توان اظهار نظر کرد و شاید اقتصاد‌دان‌ها بهتر بتوانند پیش‌بینی کنند، اما تحلیل من این است که در سال آینده مشکلات بسیار بیشتر خواهد شد.

موسسه‌ی مالی اعتباری به جای کتاب‌فروشی

کتاب‌فروشی «روشن» در خیابان سمیه، حداقل برای بسیاری از آن‌ها که اخبار حوزه‌ی ادبیات را دنبال می‌کردند، نامی کاملآ شناخته شده بود. یکی از مهمترین دلایل این مساله هم نشست‌هایی بود که با اسم «عصر روشن» هر چند هفته یکبار در محل این کتاب‌فروشی برگزار می‌شد و هر بار به بهانه‌ای دوستداران و اهالی ادبیات و شعر را گرد هم می‌آورد.
کمتر از یک ماه قبل به صورت ناگهانی خبر تعطیلی این کتاب‌فروشی از سوی مدیر آن اعلام شد و چوب حراج بر کتاب‌ها و لوازم کتاب‌فروشی زده شد. به سراغ «هرمز همایون‌پور»، مدیر این کتاب‌فروشی رفتیم. او دلیل تعطیلی این کتاب‌فروشی را شرایط کلی بازار کتاب و مشکلات اقتصادی این حوزه یاد می‌کند و می‌گوید: وضعیت اقتصادی خود مردم تعریف چندانی ندارد و کتاب از سبد خرید بسیاری از خانوار‌ها خارج شده است. این‌ها دلایل مهم تعطیلی بودند و ما علاوه بر همه‌شان، یک مشکل دیگر هم داشتیم؛ جواز کتاب‌فروشی ما توسط وزارت ارشاد تمدید نشد.
همایون‌پور می‌افزاید: من از سال ۶۰ در این کار فعالیت می‌کنم و به عنوان مترجم، ویراستار، ناشر و فعال این حوزه، بار‌ها توسط وزارت ارشاد مورد تقدیر قرار گرفته‌ام و جوایز زیادی را از این وزارت‌خانه دریافت کرده‌ام که آخرین آن‌ها در سال اول ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد بود. با تمام این اوصاف در سال گذشته به من گفتند صلاحیت دریافت مجوز کتاب‌فروشی را ندارم و دلیلی هم برای این مساله ارائه نکردند و به نامه‌های ما هم پاسخی داده نشد، گویی ما را دارای شخصیت نمی‌دانند.
از او در خصوص مشکلات مالی که باعث تعطیلی کتاب‌فروشی شدند، می‌پرسیم که می‌گوید: این کتاب‌فروشی نزدیک به ۶ سال پیش تاسیس شد و امید ما در بحث فروش، از ابتدا به نزدیک بودن به دانشگاه تربیت معلم بود، اما همزمان با بازگشایی کتاب‌فروشی، دانشگاه از آن منطقه منتقل شد. به هر حال ما می‌خواستیم با یک تیر دو نشان زده باشیم و انتشارات کتاب روشن پایگاهی باشد برای انتشار و توزیع کتاب، اما از‌‌ همان روز نخست هم فروش چندانی نداشتیم. در کنار این مساله در نظر بگیرید که مکان کتاب‌فروشی اجاره‌ای بود و این مساله هم هزینه‌ی بسیار هنگفتی را به ما تحمیل می‌کرد و اخیرآ که اجاره‌ها بسیار عجیب و غریب شده بود. جمیع این شرایط باعث شده که من دلسرد شوم.
مدیر کتاب‌فروشی روشن در مورد وضعیت سایر کتاب‌فروشی‌ها هم توضیح می‌دهد که همه کم و بیش مشکل دارند و به عنوان مثال از تعطیلی کتاب فروشی «آبی» یاد می‌کند. او شرایط حوزه‌ی کتاب را بحرانی می‌داند و می‌گوید: مشکل کاغذ هم قوز بالا قوز شده است. در کنار این مساله در بحث توزیع کتاب هم مشکل داریم.
او ضمن گلایه از وزارت ارشاد در مواجهه با مشکلات نشر می‌گوید: ارشاد به جای اینکه به مشکلات برسد، در پی این است که در قسمتی از فلان کتاب از کلمه‌ی شراب استفاده شده و باید حذف شود.
سرنوشت مکان کتاب‌فروشی روشن بعد از تخلیه شدن سوال آخری است که پرسیدنش از هرمز همایون‌پور این جواب را با اندکی کنایه در پی دارد: «لابد یا بانک و موسسه‌ی اعتباری در آن‌جا جایگزین می‌شود، یا شرکتی اقتصادی که هنوز فعال است و از خودی‌ها محسوب می‌شود».

کتاب‌فروشی‌ها مشکل کمبود کتاب دارند

فرشته سنگری مدیر انتشارات «افرا کتاب» است. او کمبود کتاب را مهم‌ترین عامل در کاهش میزان فروش کتاب‌فروشی‌ها می‌داند و می‌گوید: به دلیل گرانی کاغذ و عدم دریافت مجوز نشر بعضی از آثار، بعضی از کتاب‌ها در بازار پیدا نمی‌شوند و خیلی وقت‌ها پیش می‌آید که مشتری کتابی را می‌خواهد که در دسترس نیست.
پائین آمدن قدرت خرید مردم مساله‌ای است که سنگری درباره‌ی آن می‌گوید: اصولآ مشتری‌های کتاب‌خوان همیشه مشکلات مالی دارند و این مساله مربوط به دیروز و امروز نیست، اما همچنان کتاب کالایی است که می‌توان با پرداخت مبلغی اندک، برای مدت زمان زیادی مشغولیت ذهنی ایجاد کرد.
او تصریح می‌کند: البته نمی‌توان منکر این شد که پائین آمدن قدرت خرید بر کاهش فروش کتاب تاثیر مستقیم دارد. امروز شاهد این موضوع هستیم که خیلی از مشتری‌ها مجبور می‌شوند از بین دو کتاب، یکی را برای خرید انتخاب کنند. من همچنان بر پائین بودن تنوع کتاب‌های جدید تاکید می‌کنم، مثلآ پارسال انتشاراتی مثل چشمه وجود داشت که در یک ماه ۸-۹ عنوان کتاب جدید منتشر می‌کرد، اما امروز این ناشر کجاست؟
از مدیر کتاب فروشی افرا کتاب درباره‌ی میزان فروش می‌پرسیم که پاسخ می‌دهد: یکی از کارهای ما پیدا کردن کتاب‌های قدیمی‌تر و فروش آن‌هاست، زیرا همچنان استقبال خوبی از آن‌ها می‌شود. اصولآ کتاب‌فروشی نه در ایران، بلکه در هیچ جای دنیا جز مشاغل پرسود و اقتصادی نبوده و ما هم از این قضیه مستثنی نیستیم. به هر حال قیمت پشت جلد آثار به نسبت قبل بیشتر شده و با در نظر گرفتن این مساله، فروش ما برابر با سال گذشته است که البته باید مساله تورم را هم در آن منظور کرد.

یکشنبه، 3 دی ماه 1391 برابر با 2012-12-23 ساعت 07:12
خبر بعدی : دانشگاه شریف در فهرست تحریمهای اتحادیه اروپا
خبر قبلی : لاریجانی: قرائت جوابیه هاشمی در دستور کار نیست


برگ نخست
سرویس تازه: فيلم برای موبایل

2004- 2024 IranPressNews.com -