دستبافتههای ایران دیگر در جایگاه نخستین جهان قرار ندارند. هند و چین گوی رقابت را بردهاند و نقشها و رنگهای ایرانی پشت دارهای قالی به دار آویخته شدند. هنرمند ایرانی هم دیگر ذوقی ندارد نه فروشی دارد نهصادرات درست و درمانی. میماند پژوهش که آن هم گویی در ایران حرفی برای گفتن ندارد.
خبرگزاری میراثفرهنگی ـ گروه صنایعدستی ـ خبر ثبت سنت فرشبافی قرقیزستان در فهرست آثار نیازمند حمایت اضطراری یونسکو هنوز داغ است و شرایط نابسامان حفاظت از هنر فرشبافی ایران داغی است بزرگتر بر دل هنرمند ایرانی.
قالی گل ابریشم هنوز در منازل مردم مرفه دیده میشود اما از گلیم و گبه و نمد خبری نیست. فرش حریف آذربایجان هم که روزگاری شهره عام و خاص بود دیگر بافته نمیشود. میگویند زمانی که سکنه روستای حریف فکر زندگی شهری به سرشان افتاد حتی فرش حریف و آن همه شهرهاش هم نتوانست حریف روستاییان شود. حالا دستبافتههای ایرانی ماندهاند و رقیبهای تازه بهدوران رسیدهای که از راه نرسیده ادعای مالکیت دارند.
کارشناسان اما علل عقب ماندن دستبافته های ایرانی از رقابتهای جهانی را نبود پژوهش های لازم در این زمینه میدانند. «حبیب شهبازی» کارشناس دستبافتههای ایرانی و معاون سابق صنایعدستی استان فارس در اینباره به CHN میگوید: دستبافتههای ایرانی به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از اهمیت بهسزایی برخوردارند چراکه طبق آمارهای موجود 2 میلیون نفر در حوزه دستبافتهها مشغول به فعالیت هستند و نزدیک به 8 میلیون نفر نیز از این هنر و صنعت ایرانی ارتزاق میکنند.
بهگفته شهبازی، با اینکه دستبافتههای ایرانی دارای تاریخچه کهن و جزو میراث فرهنگی محسوب میشوند اما تحقیقات کاربردی و پژوهشهایی که قابلیت اجرایی داشته باشند وجود ندارد. بسیاری از تحقیقات دانشجویی در بایگانیها خاک میخورند بدون آنکه نظارتی بر آنها صورت بگیرد.
این درحالی است که «مهدی خانکه» آغاز پژوهشها و تحقیقات دستبافتههای ایرانی و هنرهای سنتی را مربوط به قرن 18 و 19 میداند.
او معتقد است، گروه اول مستشرقانی چون شارپن، گیرشمن و پوپ بودند که بیشتر اقدامات پژوهشی انجام میدادند.تحقیقات آنها کلی و بسیار جامع بود. درحالحاضر پژوهشهایی که از آن دوره باقی مانده فرمالیستی و همراه با تحلیلهای هندسی بسیار جالب بود.
اما خانکه در ادامه به گروه دوم پژوهشگران خارجی اشاره میکند و میافزاید: تحقیقات گروه دوم با اینکه علمی است اما از کیفیت محتوایی لازم برخوردار نیست و بیشتر کمی است. تحقیقات این پژوهشگران اواخر قاجار و اوایل پهلوی شکل گرفت و بااینکه خالی از برداشتهای شخصی نبود اما بهطور کلی دارای اعتبار و مرجعی برای دانشجویان امروز است.
در این میان محققان ایرانی با سفر به اروپا و دسترسی به هنرهای مدرن به تحلیل دانش و هنر ایرانی میپرداختند. پرویز تناولی و سیفالله کامبخش از جمله این افراد بودند. هر چند پژوهشهای کامبخش در حوزه سفال هنری و معناگرا نبود اما بهخوبی نقشهای سفالها را آنالیز میکرد.
خانکه معتقد است پژوهشگران مدرن سعی کردند از منظر ایرانی به هنرهای سنتی نگاه کنند اما اینکه یونسکو مجوزهای ثبت معنوی میدهد آن هم بهاین سرعت باید کمی تامل کرد چراکه قرقیزستان ریشه خاصی در دستبافتهها ندارد و تاکنون اقدام قابلتوجهی انجام نداده است.
این درحالی است که بهدلیل نبود پژوهشهای کافی دستبافتههای ایرانی کم کم از زندگی مردم خارج میشوند. مردم هنوز از نمد و گلیم و گبه استفاده نمیکنند. شاید به همین دلیل است که کارشناسان اعتقاد دارند ثبت معنوی آثار بههیچ وجه نمی تواند احیا کننده آثار باشد. صنایعدستی و هنرهای سنتی دغدغه آخرین مردم است.
اما خانکه میگوید: بصنایعدستی از لحاظ ساختاری دغدغه ملی است و ضرورت دارد بهعنوان عنصر اقتصادی با استفاده از کارشناسان در روستاها سرمایهگذاری شود.
2004- 2024 IranPressNews.com -