در حالی كه لایحه حمایت از كودكان و نوجوانان در مجلس هنوز نهایی نشده است، گزارش متاثركننده دیگری از كودكآزاری منتشر شد. روز گذشته خبر وقوع یک کودک آزاری دیگر كه به قتل «امیرعلی» 5ساله منجر شد، احساسات عمومی را جریحه دار كرد. آمارهای منتشر شده از سال گذشته نشان میدهد كه بهطور میانگین هر روز 20 مورد كودك آزاری در كشور گزارش میشود كه 50درصد آن در خصوص آزار جسمی كودكان است. 5/ 48 درصد از كودك آزاریها به وسیله پدران و 8 /23 درصد از این موارد به دست مادران انجام میشود.
به گزارش تهران امروز ؛ از سوی دیگر گفته میشود كه 85 درصد كودك آزاریها به وسیله والدین معتاد انجام میشود. هرچند این نخستین باری نیست كه ایرانیها از شنیدن خبر كودك آزاری متاثر میشوند اما انگار با هر بار انتشار خبری درباره كودكآزاری نه فقط زخمی كهنه سر باز میكند و دردی عمیق بر جان ایرانیها مینشیند، بلكه چشمها به سوی مجلس شورای اسلامی بازمیگردد و انتظار تصویب لایحه حمایت از كودكان و نوجوانان بار دیگر جان میگیرد. به گفته محمدعلی اسفنانی، سخنگوی كمیسیون قضایی مجلس.«پس از آنكه لایحه مصوب شد، شورای نگهبان ایراداتی به آن گرفته و لایحه را به كمیسیون قضایی بازگردانده است. كمیسیون نیز این لایحه را به كمیته حقوق خصوصی ارجاع كرده و با حضور كارشناسان مركز پژوهشهای مجلس، قوه قضائیه و بهزیستی آخرین اصلاحات صورت گرفته است.» اما حسن موسوی چلك، رئیس انجمن مددكاران اجتماعی معتقد است: «با وجود اهمیت این لایحه و نقش بازدارنده آن در كودك آزاری و مرگ كودكان در پی آن، این لایحه طی یك ماه گذشته در دستور كار كمیسیون قضایی مجلس نبوده است.»
قانون و آگاهی، حلقههای مفقوده
اگرچه آسیبشناسان میگویند نمیتوان بدون در دست داشتن آمارها تعیین كرد كودك آزاری بیشتر در چه نوع خانوادههایی اتفاق میافتد اما دكتر مریم كیاستی، آسیبشناس دراینباره به تهران امروز میگوید: «بیشتر در خانوادههایی شاهد چنین مواردی هستیم كه آسیبزده هستند و پدر یا مادر در آن دچار اختلالات روانی باشند.»او در ادامه میگوید: «اعتیاد والدین سبب بروز اختلالات روانی و دو قطبی شدن شخصیتها میشود. به ویژه اگر مادر دچار این مشكل باشد و مدام در حال طی كردن سیكل نشئگی و خماری!» او میگوید: «افسردگی یكی از مواردی است كه به وضوح در كودكآزاری نقش دارد. گاهی نیز ممكن است پدران برای رسیدن به اهداف خود و همراه كردن مادر با خواستهها، كودك را تحت فشار قرار دهند چرا كه عموما مادران روی كودكان حساسیت بیشتری دارند.» دكتر كیاستی به نقش نهادهای حمایتی در جامعه اشاره كرده و میگوید: «بدون شك این نهادها چه در سطح دولتی و چه غیر دولتی علاوه بر داشتن قدرت حمایتی میتوانند با دادن آگاهیهای لازم بازدارنده باشند. در جوامعی كه امروزه آمار كودك آزاری در آن كاهش یافته است...این اطلاعرسانی از دوران بارداری برای مادر آغاز میشود و در كنار حمایتهای قانونی، مادر و بهدنبال آن كودك از حقوق خود آگاه است. از سوی دیگر نظارت دقیق و جدی نهادهای مسئول انجام میشود كه متاسفانه این خلأ در كشور دیده میشود.»
فریادهای بیپاسخ امیرعلی
اگرچه پزشكان 24 ساعت برای زنده ماندن امیرعلی تلاش كردند اما جدال امیرعلی با آثار به جا مانده از ضربات كابل بر بدنش ناموفق بود و او سرانجام پس از ساعتها دست و پنجه نرم كردن با مرگ بر اثر ضربه مغزی جان باخت. وقتی امیرعلی جان میباخت نه پدری بر بالینش بود و نه مادری. او كه تاهمین چند روز پیش هیچكس صدایش را نمیشنید و پشت درهای بسته خانهای پر از وحشت تنها پاسخی كه برای نالههایش دریافت میكرد كتك بود و ضربات كابل، حالا در صدر اخبار رسانهها قرار گرفته است! حسن موسویچلك رئیس انجمن مددكاران اجتماعی ایران در این باره به تهران امروز میگوید: «كودك آزاری جسمی تنها موردی از انواع كودك آزاری است و ماجرای امیرعلی از معدود اتفاقاتی است كه رسانهای شده و به گوش مردم میرسد.» او موارد كودك آزاری كه از رسانهها منتشر میشود را به مثابه قطرهای در برابر اقیانوس میداند.
بنابر اظهارات شیرین صدرنوری، مددکار و عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان، «امیرعلی» 5 ساله به وسیله ناپدریاش در یک کودکآزاری منجر به قتل کشته شد. او میگوید: «روز چهارشنبه 24 آبان «امیرعلی» توسط مادرش و در حالی که آثار ضرب و جرح شدید روی بدنش مشخص بود، از درمانگاه 12 بهمن به بیمارستان فیاضبخش کرج منتقل شد و در حالی که مادرش بیمارستان را ترک کرد، پس از گذشت 24 ساعت، امیرعلی بدون حضور پدر و مادر بر بالینش، صبح پنجشنبه 25 آبان، به علت ضربه مغزی فوت کرد.» به گفته وی، پس از فوت امیرعلی در صبح پنجشنبه تا بعدازظهر آن روز، مادر و اعضای خانواده هیچ سراغی از امیرعلی نگرفته و پیکر وی برای کالبد شکافی به پزشکی قانونی منتقل شد. این در حالی است كه اكنون ناپدری متواری است و مادر امیر علی در پشت میلههای زندان. صدر نوری میگوید: «زمانی که مسئولان بیمارستان از مادر «امیرعلی» پرسیدند که چرا اجازه دادی ناپدری تا این حد کودکت را آزار دهد، عنوان کرده که زورش به همسرش نمیرسیده و چارهای هم نداشته.»
لایحه از آغاز تا امروز
هرچند در قانون مدنی قوانینی در باب اطفال آمده است اما در صورت نهایی شدن و ابلاغ لایحه حمایت از كودكان و نوجوانان، این لایحه نخستین قانونی خواهد بود كه بهطور مشخص حمایت از كودكان و نوجوانان را به صورت خاص پیگیری میكند. سال 81 بود كه مجلس لایحه حمایت از كودكان و نوجوانان را برای اولین بار تصویب كرد. اما پس از آن باز هم نواقصی در آن دیده شد و به این ترتیب قوه قضائیه از سال 85 تدوین لایحه جدید را در دستور كار خود قرار دارد. این بار پیش نویس لایحه با مشاركت تمامی دستگاهها و تشكلهای مرتبط نوشته و چندین بار اصلاح شد. در اسفندماه سال 87 پس از چندماه بررسی و رسیدگی لایحه در شورای عالی قضایی تصویب شد و به دولت تحویل داده شد. كمیسیون تدوین لوایح دولت بررسی كارشناسی لایحه را در دستور كار قرار داد و سرانجام در 26 آبان سال 90 لایحه حمایت از كودكان و نوجوانان به مجلس برده شد. مجلس هشتم با این استدلال كه به روزهای پایانی خود نزدیك میشد بررسی لایحه را بر عهده مجلس نهمیها گذاشت. اتفاقی كه به گفته حسن موسوی چلك تاكنون نتیجهای در بر نداشته است. او به تهران امروز میگوید: «طی یك ماه گذشته این لایحه در دستور كار كمیسیون قضایی مجلس نبوده است. با نمایندگانی كه مرتبط با این موضوع بودهاند نیز بارها تماس گرفتهام اما موفق به گفتوگو با آنها و پیگیری لایحه نشدهام.»
پس از تصویب لایحه...
به گفته حسن موسویچلك اگر كودكان را سرمایههای فردا در نظر بگیریم، روش تدوین لایحه و تبدیل شدن آن به قانون یكی از بهترین فرصتهایی است كه برای حمایت از كودكان آزاردیده و حتی آنهایی كه در معرض خطر آزار قرار گرفتهاند ایجاد میشود. او میگوید: «در تدوین این لایحه متخصصان بسیاری با صرف ساعتها وقت و هزینه فراوان شركت داشتهاند. برای این منظور قوانین و وضع كشورهای متفاوتی از جمله كشورهای اسلامی در منطقه و كشورهای پیشرفته مطالعه شده است. بنابراین این انتظار كه اقدام عاجل برای تصویب آن انجام شود انتظار زیادی نیست چرا كه بررسی سریعتر به معنای كوتاه شدن زمان برای تبدیل آن به قانون است و این یعنی كودكان در معرض آزار و آزار دیده بیشتری از سوی نهادهای اجتماعی از جمله بهزیستی میتوانند از خطر و مرگ نجات پیدا كنند.» او ادامه میدهد: «در صورت تصویب این لایحه مددكاران و سازمانهای اجتماعی نقش پررنگتری درحمایت از كودكان خواهند داشت چون میتوانند افراد را به موقع شناسایی و از آنها حمایت كنند. اگرچه نام ضابط قضایی برای مددكاران اورژانس اجتماعی در لایحه به كار نرفته اما در حقیقت مضمون اختیارات آنها در حد ضابط قضایی است و آنها میتوانند به درون خانهها رفته و كودكان نیازمند حمایت را با خود برده و از كانون خطر دور كنند.» رئیس انجمن مددكاران اجتماعی میگوید: «در صورت ابلاغ این قانون وظیفه هر دستگاهی به تفكیك درباره مواردی چون كودك آزاری مشخص است و دیگر بیمارستانها و كادر درمانی نمیتوانند از اعلام موارد كودك آزاری غفلت كنند چرا كه عدم اجرای این موضوع برای آنها تبعات قانونی در پی خواهد داشت.»
هانیه 8 ساله در بهار سال گذشته با دستهایی شکسته و بدنی داغ دیده از سیگار و سیخ داغ با همكاری همسایهها توسط اورژانس اجتماعی روانه بیمارستان شد،او به وسیله ناپدریاش با کابل و سیخ داغ و سیگار روشن شکنجه شده بود. اعتیاد ناپدری و مادرش دلیل اصلی شکستن استخوانهای دست هانیه بود، بعد از بهبودی نسبی و هنگام مرخصی از بیمارستان به بهزیستی سپرده شد. پرونده هانیه در قوه قضائیه پیگیری شد و ناپدری معتاد موظف به پرداخت دیه شده است.
باربد3 ساله را در اردیبهشت ماه سال گذشته، پدر معتادش آتش زد. خودش میگوید به خاطر تهدید و وادار کردن همسرش به ادامه زندگی مشترک؛ اما به هر حال این كودك با 70 درصد سوختگی به بیمارستان برده شد و پس از روزها جدال با مرگ سرانجام درگذشت. پدر باربد، قبل از وقوع این حادثه به منظور تهیه موادمخدر به یکی از همسایهها اعلام کرده بود که در قبال دریافت 5 هزار تومان پول حاضر است، باربد را برای بازگرداندن به مادرش به همسایه تحویل دهد.
پارسا 4 ساله در تیرماه سال گذشته در حالی كه از ضرب و جرح بیهوش شده بود به بیمارستان برده شد. روی بدن اوآثار سوختگی با سیگار، كابل، شلنگ و سیخ داغ مشاهده كردند. كلانتری 151 یافتآباد در جریان این امر قرار گرفت و با حضور ماموران كلانتری در بیمارستان، مادر كودك و مردی كه او را همراهی میكرد، دستگیر شدند. پارسا پس از 17 روز تلاش كادر درمانی جان باخت.
محمد پویا 4 ساله در تیرماه سال گذشته خانوادهاش هنگام انتقال او به بیمارستان بهرامی ادعا كردند كودك بعد از مصرف موادمخدر (كراك) بیهوش شده است. بررسیها نشان داد پیش از این نیز محمدپویا در اوایل فروردین سالجاری به دلیل مصرف مواد در این بیمارستان بستری شده است. اما با تعهد قضایی، خانوادهاش او را تحویل گرفته و به خانه برده بودند. مادر و پدر معتاد پس از دستگیری یكدیگر را در این باره مقصر دانستند. او پس از مرگ مغزی، در بیمارستان درگذشت.
2004- 2024 IranPressNews.com -