سفیر: رقم سرانهٔ مطالعه برای مردم کشور کانادا ۲۲ دقیقه، برای هلندیها ۲۵ دقیقه، برای فرانسویها ۲۶ دقیقه، برای انگلیسیها ۶۰ دقیقه و برای ژاپنیها چیزی نزدیک به ۹۰ دقیقه است. این درحالیست که به گفتهٔ بسیاری از کارشناسان این رقم در ایران نزدیک به ۲ دقیقه در شبانهروز است. پائین بودن این رقم را میتوان از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار داد و دلایل مختلفی برای آن ذکر کرد، دلایلی مثل مشکلات اقتصادی و گران بودن قیمت کتاب، پیشرفتهای تکنولوژی و تمایل مردم به سمت آثار دیداری و... سوال اینجاست که کدامیک از این دلایل تاثیر بیشتری بر پائین آمدن سرانه ی مطالعه داشته است؟
به گزارش ایلنا، مهدی غبرایی؛ مترجم، در اینباره معتقد است: در همه جای جهان، معمولآ نهادهای دولتی یا خصوصی سرمایهگزار و صاحب سرمایه وجود دارند که از اهل قلم حمایت میکنند که آثار خوبی ارائه دهند. متاسفانه در ایران این مساله برعکس است و نه تنها کمکی وجود ندارد، بلکه اشکالتراشیهای مختلفی هم پیش روی این کار قرار میگیرد.
او از مشکلات اقتصادی به عنوان یکی از دلایل مهم کاهش علاقهٔ مردم به خرید و مطالعهٔ کتاب یاد میکند و میافزاید: مسائل اقتصادی صنعت نشر، مثل گرانی کاغذ که بحث روز است، باعث شده کتابی ۲۰۰ صفحهای که تا چندی پیش ۵ یا ۶ هزار تومان قیمت داشت، امروز به ۱۰ تا ۱۲ هزار تومان برسد.
این مترجم ادامه میدهد: مردمی که این روزها گرفتار گرانی و تورم هستند، ابتدا به نیازهای ضروری زندگی خود میپردازند و با این وضعیت دیگر پولی برای خرید کتاب باقی نمیماند.
او به ریشههای تاریخی فرهنگ زندگی ایرانیها اشاره میکند و میگوید: فرهنگ غالب مردم ما بیشتر فرهنگ شفاهی است و مقولههای کتبی و نوشتاری جای زیادی در فرهنگ عادی و روزمره ی مردم ندارند.
نقش وزارت آموزش و پرورش در ترویج فرهنگ کتابخوانی بین کودکان مسالهٔ دیگری است غبرایی با تاکید بر آن میگوید: در بسیاری از کشورهای دنیا، نهادهای آموزشی، از سنین پائین به کودکان آموزش میدهند و مثلآ برای سنین پائین کتابهای مصور بدون عکس و به تدریج به کتابهای با نوشتار و کلمات کوتاه برسند و به همین ترتیب، همزمان با رشد کودکان، ردهٔ مطالعاتی آنها افزایش یابد.
این مترجم در خصوص پیشرفت تکنولوژی و در دسترس بودن ابزارهای ارتباطی مثل اینترنت میگوید: بیشتر مخاطبان اینترنت را در کشور ما نسل جوان تشکیل میدهند. البته اینترنت هم در این زمینه بیتاثیر نبوده است، اما بدون شک کمتر جوانی است که کتاب چند صد صفحهای را از روی اینترنت مطالعه کند و به همین دلیل نمیتوان نقش آن را پررنگ دانست.
او به گرفتاریهای زندگی شهری مدرن اشاره میکند و میگوید: با وجود این مشکلات، همچنان نیاز به داستان و داستانگویی وجود دارد، اما برای سهولت، شیوههایی مثل استفاده از رسانههای تصویری جای مطالعه را گرفته است. مطالعه یک کتاب ۵۰۰ صفحهای، حداقل نزدیک به ۱ ماه طول میکشد، اما موضوع یک رمان را میتوان در مدت ۲ ساعت درقالب یک فیلم تلویزیونی دید. البته این موضوع یک روند و سیر جهانی است و فرصتهای کمی برای بروز خلاقیتهای فردی و رویاسازی وجود دارد، در نتیجه ویسلهٔ تصویری به دلیل سهل الوصول بودن، روز به روز بیشتر میشود.
غبرایی میافزاید: به هر حال با ادامهٔ این روندها، شاید روزی برسد که کتاب به شکل امروزی آن حذف شود و فقط در شکل کتابهای مرجع به این صورت وجود داشته باشد. ما از الان نباید برای آن روز غصه بخوریم و نگران باشیم.
این مترجم در پایان می گوید: جمیع این مسائل دست به دست هم میدهند و باعث میشوند آمار کتاب خوانی پائین بیاید تا از طرف دیگرۀ نویسنده بودن هم مزیتی نداشته باشد و کمتر کسی به آن سمت جذب شود.
اسدالله امرایی؛ نویسنده و مترجم نقش مشکلات اقتصادی را به صورت مستقیم، در پائین آمدن سرانهٔ مطالعه، چندان دخیل نمیداند و میگوید: به هر حال باید قبول کنیم که بخشی از جامعه به طور کلی با کتاب بیگانه هستند و هیچ وقت کتاب نمیخوانند و کتابی در خانههای آنها وجود ندارد. بخش دیگر شامل طبقه متوسط و دانشجویان و کارمندان و... میشود که مخاطبان کتابها محسوب میشوند. اگر این بخش به دلیل مشکلات اقتصادی نمیتوانند کتاب بخرند، اما میتوانند به کتابخانه بروند و مطالعه انجام دهند، اما ما در کشور خود شاهد بیرونقی کتابخانهها در بین این بخش از مردم هستیم.
او ادامه میدهد: دلیل علاقهٔ کم مردم به کتاب خانهها را باید در عدم جذابیت آنها جستجو کرد. در کشور ما هیچ کار خاص و هیچ خلاقیتی و ابتکاری برای جذب مردم به سمت کتاب خانهها و کتاب خوانی انجام نشده است. البته تنوع در عناوین کتابهای کتاب خانهها هم پائین است و البته همین عناوین، معمولآ در خارج از کتاب خانهها هم پیدا نمیشوند.
او به عنوان یک مثال بسیار ساده برای این ابتکارها، از استفادهٔ نهادهای دولتی و خصوصی از باجههای تلفن عمومی به جایی برای ارائهٔ کتاب یاد میکند و میگوید: با توجه به پیشرفت تکنولوژی، چند سالی است که باجههای تلفن عمومی تقریبآ از دور خارج شدهاند. در خیلی از کشورها، این باجهها با یک تغییر کاربری کوچک، به کتابخانه تبدیل شدهاند و افراد زیادی به صورت داوطلبانه، پس از مطالعه یک کتاب، آن را در این باجهها میگذارند تا بقیه از آن استفاده کنند و در کنار این، بسیاری از ناشران هم برای تبلیغ کتابهای خود را در این باجهها قرار میدهند.
عدم وجود فراقت و خیال آسوده برای مردم، مسالهای است که امرایی با تاکید بر آن میگوید: وقتی که مردم از صبح تا شب برای گذران زندگی روزمرهٔ خود میدوند، دیگر برای آنها نه فرصتی برای مطالعه باقی میماند و نه انرژی و انگیزهای.
گسترش فرهنگ پر کردن اوقات فراقت با سریالهای خانوادگی ماهوارهای و ویدئویی در بین مردم و تاثیر آن بر کتاب خوانی، مسالهای است که این مترجم در موردش میگوید: مخاطبان جدی ادبیات توجه چندانی به این گونه سریالها ندارند. کسی که الان شبکهٔ فارسی-۱ تماشا میکند، قبلآ هم سریالهای آبکی دیگر را تماشا میکرده و هیچ وقت مخاطب جدی کتاب نبود است. قطعآ این قبیل سریالها و فیلمها، سلیقهٔ کتاب خوانها نیست.
او همچنین در مورد پیشرفتهای تکنولوژی و فراگیر شدن پدیدهای مثل اینترنت میافزاید: به هر حال کسی که در اینترنت مطلبی میخواند، مطالعه انجام داده است. نباید نگاه ما به مطالعه، فقط مطالعهٔ آثار مکتوب باشد. همانطوری که میشود از اینترنت برای وقت گذرانی و بطالت استفاده کرد، میتوان به بهترین شکل هم در راستای مطالعه و افزایش مطالعه استفاده کرد.
امرایی ادامه میدهد: زمانی بود که ما برای تهیه یک کتاب از خارج از کشور، باید حداقل ۳ ماه منتظر میماندیم و با مشکلات زیادی آن را تهیه میکردیم. الان در مدت شاید یک دقیقه میتوان کتابی را که در ایران وجود ندارد یا دیگر در دسترس نیست، از طریق اینترنت تهیه کرد.
پنجشنبه، 25 آبان ماه 1391 برابر با 2012-11-15 ساعت 02:112004- 2024 IranPressNews.com -