دیروز ظهر ساعتی از تحویل چک ۳میلیون تومانی به رابط بیمار سرطانی که در خیریه همت فراخوان داده شده بود نگذشته بود که گوشی موبایلم زنگ خورد.

دوستمون با صدای لرزان و ناراحت گفت:‌ کیفم را دزیدن! چک خیریه هم توش بود!

با دستپاچگی و ناراحتی به بانک زدم و چک را مسدود کردم. قرار شد اون دوستمون هم بره کلانتری و بعد هم دادسرا تا سرقت چک را اعلام کنیم.

صبح امروز بود که دوست رابطمون با خوشحالی پیامک زد و بعد هم زنگ که بله….

ماجرا اینه که سارق محترم وقتی کیف را باز میکنه و چک خیریه را می بینه وجدانش درد میگیره و به دوست ما که صاحب کیف بوده زنگ میزنه و میگه: من بخدا گرفتارم و مجبور شدم و ..بخدا نمیخوام پول خیریه را بدزدم. دوست ما بهش میگه : اقا این پول برای یک بیمار سرطانیه.

خلاصه اون بنده خدا هم میگه من کیف را میارم میذارم فلان نقطه نزدیک همون محل که دیروز دزدیدم. شما بیا بردار و برو.

نتیجه اخلاقی:

۱-خدا جای حق نشسته

۲-پول حلال برمیگرده سیر جای خودش