سيد مهدي طباطبايي با اشاره به حمايت گذشته اصولگرايان از احمدي نژاد :
نه تمجيد ديروزتان اعتدال داشت و نه انتقاد امروزتان
آدم وقتي در جايگاهي قرار مي گيرد که لايق نيست، متوهم ميشود و اين شروع همه گرفتاريهاست
حجتالاسلام والمسلمين سيد مهدي طباطبايي استاد اخلاق و نماينده سابق مجلس درگفتوگو با خبرآنلاين در مورد حلقه مفقودي مديريتي کشور اظهارداشت: در درجه اول بايد بگويم نهاد خانواده در حال متزلزل شدن است. زن و شوهر نميتوانند حرف هم را قبول کنند اين مشکل هميشه در جامعه نيست وقتي مردم اشتغال و درآمد دارند، مقداري وقتشان را روي درآمد ميگذارند و يک مقدار هم براي امور ديگرصرف ميکنند، اما وقتي گرفتار شوند و فقر حاکم شود، آنها به دنبال پيدا کردن پول هستند؛ آنهايي هم که درآمد دارند، دنبال حفظ کردنش هستند نتيجه اين وضعيت اين است که دير به خانه ميآيند، وقتي ميرسند خسته هستند و بالاتر از همه اينکه درد دل هم را گوش نميدهند. حلقه مفقوده که در سوال شما بود عدم درک يکديگر به علت کم حوصلگي و بي توجهي به امور مهم يکديگر در خانواده است اما در کشور، پرداختن به کارهاي روزمره و رها کردن کارهاي زير بنايي است.
وي در مورد تفرقه در مسائل سياسي اظهارداشت: ما يک حرف داريم، يک عمل داريم و يک روش و رفتار. ما بايد بدانيم که حرف، يک زماني جواب ميدهد، هميشگي نيست عمل است که جواب ميدهد. بنابراين من اگر ميگويم بياييد يکي بشويم، بايد در رفتارها، گفتارها، مال، منال و مقام هم اين فکر ديده شود. اگر قرار باشد «تو نوکر باش و من آقا» اين روش نميتواند ادامه دار باشد. البته من در اين زمينه نميخواهم وارد شوم. چون مصلحت نيست، اما مصداق فراوان دارد. انقلاب ما ديني بود و قصدش اين بود که ناپاکيها تبديل به پاکي شود ولي بعد افرادي که در برخي از مسئوليتها قرار گرفتند، بعضا ناپاک شدند آنهايي که کار را در دست گرفتند آدم بايد به مقام برسد و بعد خود را پاک نگه دارد من به کسي جسارت نميکنم، وقتي کاراز دست کسي ساخته نيست، نبايد انجام بدهد. اگر به خاطر مقام پستي ميگيرد و نميتواند اداره کند، اين نشانه ناپاکي است.
طباطبايي اذعان داشت: همه آدمها براساس مزاج خود زندگي ميکنند و اين حرف درستي است. ولي وقتي بيمار ديديم که نبايد بگوييم بيمار نيست اين را از کجا ميفهميد؟ آقايان اگر مسائل را خوب ميفهميدند فقر بايد همين باشد؟ اگر ميخواستند خوب بفهمند بايد همين مقدار توليد باشد اگر خوب ميفهميدند، ما همين قدر بايد منزوي شويم و گوشه دنيا بيفتيم؟ بايد اشتباهات را قبول کنيم. وقتي کسي در حال مرگ است و ميگويد من نميميرم، اين خيلي بدبخت است دليل اين نفهميدنها را ميفهمم، علتش اين است که آدم وقتي در جايگاهي قرار ميگيرد که لايق نيست، متوهم ميشود و اين شروع همه گرفتاريهاست.
وي افزود: يک نمونه عرض کنم. براي دوره هفتم مجلس خيليها به همين اتاق بنده آمدند. گفتند که روحاني بايد رئيس مجلس شود. من به آنها گفتم هر قدر فکر ميکنم ميبينم نميتوانم رياست را قبول کنم چون رئيس بايد کسي باشد که اولا جرات بالايي داشته باشد و در عين حال بايد به نمايندگان بها بدهد من وقتي ميخواهم بها بدهم شما ميگوييد اصولگرايان، اما من به شما ميگويم بها دادن بنده هم اصولگراها را شامل ميشود و هم اصلاحطلبان را گفتند نميشود من هم گفتم: پس نميتوانم چون ميدانم وقتي بروم آن بالا، اين حرفها شروع ميشود خوب چرا برويم بالا و بعد بياييم پائين و دقيقا مجلس هفتم از همين دو مورد يعني جرات نداشتن و بها ندادن ضربه خورد.
اين استاد اخلاق در مورد انتقاد از دولت در برنامه پارک ملت همچنين تصريح کرد:من اين حرف را الان نميگويم از اول گفتم. من به اين حرف اعتقاد کامل دارم و براي امروز و ديروز نبود که در تلويزيون گفتم. از قديم به اين موضوع قائل بودم که بايد در اشتباهات صادقانه از مردم عذرخواهي کرد؛ ما يک مخالفت داريم، يک نقد داريم و يک ممتنع. مخالف در همه موارد مخالفت ميکند اما نگاه من اين طور نبود. روي گفتارها و برخي از حرکات نقد داشتم. يکي از آن موارد زماني بود که آقاي احمدي نژاد مخالفان را خس وخاشاک اعلام کرد. خوب من اين حرف را مشفقانه نقد کردم و راهکار هم ارائه دادم؛ در رابطه با تغيير وزرا گفتم که براي تعيين وزير با افراد خبره در مجلس مشورت کنيد! نقد سومم در رابطه با وضعيت گرانيها بود چون در مجلس هفتم حتي آقاي دکتر خوش چهره که نقش مهميدر مباحث اقتصادي –انتخاباتي آقاي احمدي نژاد داشت، خودش اقتصاددانان مجلس را دعوت کرد و حرفهايي زدند، بعد من از آقاي رئيس جمهور خواستم حداقل حرفهاي اين اقتصاد دانان را گوش کنيد.
اين نماينده سابق در پاسخ به سوالي، اينکه اين ديدگاه که وقتي رهبر انقلاب از کليت دولت حمايت ميکند، اين گونه اظهارنظر کردنها، بازي کردن در زمين دشمن است را چقدر قبول داريد؟ اظهارداشت:من به طور کلي اين تئوري که انتقاد از دولت بازي در زمين دشمن است را قبول ندارم و آن را يک تئوري ناقص ميدانم. يک وقت فضا ايجاب نميکند که من حرفي بزنم. چون حرف، بد برداشت ميشود و نابود ميشود. اما يکجا که خيلي مهم است ولي به نابودي خودم کشيده بشود، ميگويم و دنبال هم ميکنم. صرفا به حرف اکتفا نميکنم. يک زمان هم حرف خريدار دارد و بنده هم بيان ميکنم. در دولت نهم اولين بار آن قدر جوي حاکم شده بود که حتي حرفهاي منطقي را مردم بد برداشت ميکردند هميشه سعي کردم منتقد باشم به شخصيت افراد کاري ندارم، ميگويم: اين کارشما غلط است! لذا اولين باري که مخالفتها به طور رسمياز آقاي احمدي نژاد از طرف موافقين گذشته ايشان شروع شد، من گفتم: «نه تمجيد آن روزتان اعتدال داشت و نه تنقيد امروز.» حتي کار را به جايي رساندند که تشبيه به رفتار بهائيت دادند و اين از آثار توهمها و تندرويهاست.
وي افزود: من گيرم اين است که مردم منتقدين را گم کردند منتقد را مخالف تلقي ميکنند اين جور نيست. در مسائل سياسي راي ممتنع خطرناک است. يعني يکي بگويد من نميدانم من از قديم مجلس را دنبال ميکنم. يک سالي در مجلس شوراي ملي نظرات ممتنع بالا ميرود که رئيس وقت آن مجلس به اين رفتار اعتراض ميکند و به نمايندگان ميگويد مگر شما نظر نداريد؟ من همان زمان در يکي از سخنرانيهايم گفتم: شمايي که راي ممتنع داديد بگوييد جرات اظهار نظر نداريم، نه اينکه نظري نداريم. در ابتداي حضور ايشان هر گونه مخالفت و نقد آقاي احمدي نژاد مساوي با مخالفت با رهبري بود. من قائل به حفظ نظام و رهبري هستم. من معتقد به اين هستم. من عمرم را کردم که بخواهم بمانم. من جوان که بودم در زندان قزل قلعه زنداني بودم. معتقدم حرف بايد زده شود اما بجا.
وي در مورد هزينه انتقادها گفت: هزينه مالي داشته است گفتن ندارد توهين شده است؛ پاي منبر ما بلند شدند و داد و بيداد کردند. من تجربه مسائل را از اول انقلاب زياد داشتم. مهم اين است که ما طوري رفتارکنيم آنهايي که براثر تحريکات به اين گونه رفتارها دست ميزنند، قدرت و روح برگشت از اشتباه خود را داشته باشند. حتي يکي از هياتهاي تهران بنده را به صرف اينکه نقد ميکردم ديگر دعوت نکردند. حرفشان اين بود که حرفهاي شما در نقد دولت ايستادن جلوي رهبري است.
وي در مورد علل اين برخوردها تصريح کرد: اين خاصيت بشر است. جامعه بشري هميشه وقتي در گرفتاري بيفتد، به توهم بيفتد، وقتي متوهم شد، پذيرشش کم ميشود وقتي تملق زياد ميشود، آن موقع پذيرش پيدا ميکند مثلا بنده منتقد رفتن به سفرهاي استاني به اين شکل بودم و به خود آقاي رئيس جمهور هم در دولت نهم اين را گفتم. اصل سفر خوب است ولي شکلش قابل بحث است يک زماني هويدا -نخست وزير رژيم پهلوي- داخل ماشين پيکان سوار بوده است. خبرنگار از او ميپرسد: به کجا ميروي؟ ميگويد سفر استاني. ميگويد اينها چه کساني اند: ميگويد فلان وزير و فلان وزير. ميگويد بقيه وزرا پس چي؟! ميگويد: وزار تهران ميمانند و کارشان را انجام ميدهند. خبرنگار ميپرسد چرا با پيکان ميرويد: ميگويد به اميد اينکه هر ايراني يک پيکان داشته باشد. به خود ايشان گفتم و نامه دادم که اين شيوه سفر رفتن عوام فريبي است.
ولي کساني که از اين رويکرد آقاي احمدي نژاد حمايت ميکنند به تعبيري در سخنان حضرت امير(ع) اشاره ميکنند که امام در نهج البلاغه ميفرمايند که مردم را بر خواص ترجيح بده. چرا که در روز مبادا آنهايي که تو را همراهي ميکنند مردم هستند نه خواص، حديث چنين است وليکن نه با فريب بلکه با منطق شايسته و محاسبه شده.
طباطبايي درباره سفرهاي استاني دولت در پاسخ اين سوال که قبول نداريد سفرهاي استاني رابطه مردم و دولت را بهبود بخشيد و يک امتياز براي امنيت ملي کشور بود؟ گفت: رابطه دولت و مردم با اقتصاد بهتر ميشود نه با هياهو. اين جمله اي که ميگويم بنويسيد و نترسيد. پول دادن به مردم اين شکل گول زدن است امنيت ملي کشور در گرو اين است که از منابع مثل پارس جنوبي، ميدان گازي مشترک ايران و قطر و... بهره برداري درست شود و منافع آن به مردم برسد.وقتي ايشان سفر استاني ميرود چقدر کارها تعطيل ميشود؟ اينها حلال است؟اينها ثواب است؟ اينها اجتماع را به بازي گرفتن است.
چون مردم نقد و مخالفت را نميشناسند و گروهي اين تفکر ناصواب را به جامعه تزريق کردند هر چند اين موضوع در همه مردم ديده نميشود نقد دولت جاي خود، حمايت از رهبري جاي خود گاهي نقد دولت، همان حمايت از رهبري است.
در مورد شخص آقاي احمدي نژاد يک جمله لازم است بگويم بنده سه بار بعد از نمايندگي با ايشان ملاقات کردم؛ هنوز ايشان تنفيذ نشده بود که کار را به دست بگيرد، يک بار روحانيون مجلس، يک بار کميسيونهاي مجلس با ايشان و يک بار به عنوان فراکسيون حزبالله مجلس و يک بار هم به عنوان کل مجلس با ايشان ملاقات کردم. من در اين نشستها نيروي دفاعي ايشان را قوي ولي توان کار را کم ديدم هميشه دفاعش در نقد ديگران است از اين جهت گفتم چون ايشان حمله ميکند. من اين حرف را آن روز زدم که چون ايشان چنين روحيه اي دارد، بايد خيلي مراقب بود مساله اين است که با حملهوري نميشود کشور را اداره کرد. اين شيوه يک زماني جواب ميداد ولي الان جواب نميدهدعرض من به ايشان و دوستان دولت اين است که اگر مخالفين را نميشناسي، اين ضعف است. اگر ميشناسي و نميتواني دور کني، اين هم ضعف است اگر ميشناسي و نميخواهي رفعش کني، اين هم ضعف است.
اين اسمش قدرت نيست به شما بگويم که غرايز را روي آدمها نميشود تشخيص داد چون انسان عقل و هوش و حيا دارد و غرايزش را مخفي ميکندما غرايز انسانها را روي حيوانات بايد بسنجيم. هر موجودي که حالت دفاعي پيدا ميکند، مشکل ساز ميشود. حتي يک زن در خانواده يا يک مرد. اينکه کسي عصباني ميشود و بي محلي ميکند کناربرود، بد است. اصلا قهر کردن بد است. جايي که منطق هست، قهر دفاع غلطي است.
طباطبايي در پاسخ به اين سوال که فکر ميکنيد آقاي احمدي نژاد دچار تغيير شده است. چون خود ايشان هم نسبت به ابتداي دوره رياست جمهورياش در اظهار نظرهاي خارجي بيشتر دقت ميکند، گفت: تغيير؟! فکر ميکنم ناتواني ايشان رو شده است؛ من اين را ناتواني ميدانم. کسي که ناتوان است مدام ديگران را مقصر ميداند. اصلا ما در اسلام نداريم در جايي که تو مقصري! مردي در زمان امام صادق(ع) آمد و گفت: «مالم خورده شده است» امام فرمود:«نه! تو خودت مقصر هستي. چون خائن را امين فرض کردي. خائن شناس نبودي.»
وي در مورد تنهايي احمدي نژاد و همکاري با قوا چنين گفت: اين تصور غلطي است ايشان که از اول تنها نبود، چرا اين افرادي را که کنارش بودند، نگه نداشت؟ اين ضعف است. راي گرفتن از مردم يک مساله است، همراهي يک مساله ديگر است به قول شما ايشان را کمک نميکنند. خوب! سوال من اين است که همه اين افراد بي دين شدند يا شما تغيير کردي؟ من به طور اختصار به يک جمله اشاره ميکنم و خيلي بازش نميکنم. ايشان رفتار و منشي را در پيش گرفته است که نشات گرفته از تفکرات دکتر شريعتي است؛ من دلايل خودم را دارم. فکر ميکنم يک دسته از حرفهاي دکتر شريعتي درست است منتها آقاي احمدي نژاد آنها را بد فهميده است.
طباطبايي در مورد تشکيل دولت وحدت ملي، بازگشت ناطق نوري به عرصه و کاهش التهابات موجود اذعان کرد: معتقدم هر اظهار نظري در اين برهه سياسي، خلاف دور انديشي سياسي است. اما در پاسخ به شما اين را ميتوانم بگويم که خدا به داد کسي برسد که بعد از اين روي کار بيايد. چون جمع کردن اين فضا سخت است. مگر اينکه عاقل و با گذشت باشد. اصلا ويژگي مهم سياست مدار سعه صدرش است. در بحث انتخابات هم ما دنبال آدم خوب هستيم. چون دوستان ميگويند فلاني خوب است. من عرض ميکنم: «خوب هست ولي براي کارهاي ديگرخوب است.» درباره انتخابات هم نميتوانم پيش بيني کنم ولي اگر کسي ميخواهد برد داشته باشد، بايد به دنبال وحدت ملي و دولت ائتلافي باشد. وحدت ملي يا دولت ائتلافي پروژههايي است که خيليها معتقدند در جامعه ايران امکان وقوع ندارد به اين دليل که دولت شرکت سهامينيست که از هر گروه سهميرا براي آنها قائل باشيم بنده بر عکس همه ميگويم قابل محقق شدن است ولي ميگويم بايد جوري صحبت کرد که با آن اظهارنظرها مردم جدا نشوند.
وي در مورد ديدار با خاتميو جوانفکر خاطرنشان کرد: در هر صورت خيليهاي ديگر هم بودند اولا بنده آدميهستم که پايبند به اين چهار اصلي هستم که برايتان ميگويم. اول حفظ نظام که برايم مهم است، دوم حفظ جايگاه ولايت فقيه و رهبري است، سوم دستاوردهاي انقلاب مثل فداکاري، همراهي، عدالت، چهارم هم حفظ حرمتها و حريمها. حتي يک زن و شوهر در خانه حق ندارند به هم توهين کنند، چون بچهها اذيت ميشوند من معتقدم در اين چند وقت حرمت آقاي خاتميشکسته شد. شخصيت هيچ کس نبايد خرد شود. در جريان حوادث سال 88 آقاي خاتميفراجناحي بود. شکستن حرمت ايشان غلط بود با سيد محمد خاتميملاقات کردم حرفهايش را با گوش خودم شنديم از نظر من ايشان به چهار اصلي که عرض کردم، پايبند است و در جلسه اي که با ايشان داشتيم، بحثها همينها بود. ايشان بدون تعارف در انتخابات شرکت کرد من از اين حرکتش کيف کردم حتي سکوتش به نفع نظام بود چون اگر ميخواست مخالفتي بکند، تحريکات بيشتر ميشد و بهترين روش اين بود که سکوت کند اين را هم به شما بگويم که سياستمدار در لحظه کارش فهميده نميشود بعدها فهميده ميشود.
طباطبايي در مورد ارتباط با آقاي خاتميگفت: بنده با همه ارتباط دارم. اگر ميخواهيم انتخابات سال بعد آبرومند باشد، بايد همه را دعوت کنيم و الا اگر گفتيم فلاني و فلاني نه، انتخابات ذلت باري خواهد شد. بايد کاري کنيم که مردم بيايند. با اين برخورد مردم نميآيند. اگر دوره قبل آقاي موسوي نميآمد، اين ميزان مشارکت در انتخابات بود؟ اصلاح طلبان بايد باشند اصولگراها که چند فرقه شدند، بايد باشند، حتي کساني که نااميد هم بودند بايد حضور داشته باشند، اينها قشر سوميهستند آنها هم بايد اميد داشته باشند بايد به اين فکر کنند بالاخره کسي هست که مملکت را درست کند من فکر ميکنم بايد به ممتنعين ميدان داد که اينها مخالفت يا موافقتشان را نشان دهند. مخالفين توهين نکنند، موافقين ديگر اشتباهشان را قبول کنند و با هم کنار بيايند همه بايد سعي کنند حرمتها حفظ شود. بي حياييها غلط است هر کس ميخواهد رئيس جمهور شود، درباره خودش صحبت کند کوبيدن ديگران خلاف شرع است اين نکته را از من داشته باشيد که ما نبايد کاري بکنيم که مردم نااميد شوند.
وي درپايان گفت: ما اگر نخبگان را راه بيندازيم، آنها ميتوانند ديگران را راه بيندازند. اين را از قول من بنويسيد:«والله بنده تا لحظه آخر عمرم از نظام دفاع ميکنم.» من اگر سکوت ميکنم دليل اين نيست که نميخواهم. ميبينم نميپذيرند. شرط عقل اين است که وقتي چيزي نميشود، زور نبايد زد. بايد به وقت و سنجيده و در زمان موثر گفت. من خيلي دوست دارم اين جمله را به شما بگويم. مردم بايد خودشان به فکر اقتصاد کشور باشند. نگويند دولت کار کرد يا نه. خود مردم کارخانه را راه بيندازند. نگويند نميشود. جوانها را داماد کنند. چرا اين کارها را نميکنيد؟! مردم ياور هم باشند. مساله دوميکه عرض ميکنم اين است که ما نبايد مدد خدا را انکار کنيم. کمک خداوند اين است که به ذهن ما مياندازد چه کنيم. اينکه در ذهنم ميآيد، مدد خداست. اما اين چه زماني اتفاق ميافتد؟ وقتي نيت من پاک باشد.
2004- 2024 IranPressNews.com -