سکوت و تقیه عوارض سنگینی برای کشور در بردارد

انتقاد فرزند کروبی از سونامی سقوط ارزش پول ملی و افزایش کم نظیر قیمت ها

سایت کلمه: محمد تقی کروبی در یادداشتی با انتقاد شدید از وضعیت اقتصادی کشور می گوید: تک تک ایرانیان با علم و آگاهی از مسیر فعلی باید در این مورد تصمیم بگیرند و هر گونه تقیه و سکوت از سوی سیاستمداران و صاحبان اندیشه می تواند عوارض سنگینی بر ملت و کشور در آینده نزدیک تحمیل کند.

وی در یادداشتی که وبسایت شخصی اش منتشر شده می نویسد: درک واقعیت و یا قبول اشتباه می تواند زمینه ساز حرکت های مثبت آتی شود ولو آنکه با هر عبارتی از جمله مصلحت و یا پیروزی تزئین شود. باید اذعان کرد که این رفتار سخیف و کم سابقه کشور را در گردابی گرفتار کرد که سال های سال عقلای این سرزمین نمی توانند عوارض اش را امحا کنند. دیگری نیز در حساس ترین برهه تاریخی این کشور و در مهمترین مذاکرات با ۱+۵ می خواهد با حکم و فتوا قاعده الزام آور حقوقی در حقوق بین الملل ایجاد کند.

فرزند مهدی کروبی با انتقاد از سیاست های هسته ای که منجر به اتخاذ تصمیمات بین المللی علیه کشور شد می افزاید: اینکه عده ای می گویند اینبار ما می خواهیم ثابت کنیم در مقابل تحریم های بین المللی می شود ایستاد سخن هجو و ناحسابی است که در چند سال برابر است با جان صد ها هزار ایرانی بی گناه.

متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:

سخنان آقای احمدی نژاد در کنفرانس خبری هفته گذشته حاکی از تداوم روند اداره مملکت به روش غیر علمی داشت که از این بابت براین رئیس علم گریز حرجی نیست. ایشان در این کنفرانس در کنار علنی کردن تقابل مستقیم دولت با شخص رهبری و نهادهای ذیربط برای اولین بار به کارایی تحریم های بین المللی اشاره کرد و وضعیت آشفته فعلی را ناشی از تحریم های بین المللی و عوامل داخلی دانست. اعتراف به کارایی تحریم های بین المللی در نظام شعار محور ایران باب جدیدی است که لازم است با خوشبینی از آن در جهت بازگشت به عقل و خرد جمعی برای نجات کشور استقبال کرد. شاید به نگارنده اشکال کنید که این موضوع بدیهی و روشن را آحاد مختلف جامعه می دانستند پس چرا باید درک دیر هنگام مقامات و در زمانی که پول ملی ۷۵ درصد از ارزش خود را از دست داده و کشور در بحرانی عمیق فرو رفته را تحسین کرد. یا آنکه با توسل به اعداد، ارقام، رسوایی ها و پرونده های جاری به نهادینه شدن فساد در ارکان قدرت اشاره کنید و مدعی شوید که اعمال چند ماه تحریم نفتی و بانکی دلیل اصلی بحران امروز اقتصادی کشوری که بیش از۶۰۰ میلیارد دلار درآمد ارزی داشته نیست. اگر حوصله داشته باشید با هم به این مهم هم خواهیم رسید. درک واقعیت و یا قبول اشتباه می تواند زمینه ساز حرکت های مثبت آتی شود ولو آنکه با هر عبارتی از جمله مصلحت و یا پیروزی تزئین شود.

در چند سال گذشته بارها شاهد سخنانی از مقامات نظام بودیم که در تعارض مستقیم با مسئولیت دولت ها در حقوق بین الملل محسوب می گردد. بطور مثال یکی با بکار گیری ادبیات سخیف و کوچه بازاری به تهاجم بی محابا به سازمان های بین المللی رو آورد و بجای توبیخ، سوال و استیضاح برای حرف های ناحساب اش از سوی تمامی مراکز قدرت مورد لطف و محبت خود قرار گرفت. نادیده گرفتن نزاکت بین المللی انقلابی گری تعریف شد و انذار از عواقب آن خودباختگی. در این میان صاحب سخن بدون توجه به پیامد های حقوقی سخنان اش، جسورانه تر تعهدات بین المللی را بی ارزش خواند و نهادهای بین المللی را به سخره گرفت. هنگامیکه پرونده کشور به شورای امنیت سازمان ملل متحد فرستاده شد، به جای تلاش در جهت حل معضل به تقابل با ساختار های حقوقی بین المللی مبادرت کرد و زمانیکه قطعنامه های الزام آور شورای امنیت مطابق فصل هفتم منشور ملل متحد یکی پس از دیگری تصویب شد با تمسخر آن ها را ورق پاره ای بیش نخواند و به شورای امنیت توصیه کرد آنقدر قطعنامه صادر کند تا قطعنامه دانش پاره شود. سخنان جنجال برانگیز دیوار بی اعتمادی را بلندتر کرد و اجماع کم نظیر بین المللی علیه کشورمان را مستحکم تر. باید اذعان کرد که این رفتار سخیف و کم سابقه کشور را در گردابی گرفتار کرد که سال های سال عقلای این سرزمین نمی توانند عوارض اش را امحا کنند. دیگری نیز در حساس ترین برهه تاریخی این کشور و در مهمترین مذاکرات با ۱+۵ می خواهد با حکم و فتوا قاعده الزام آور حقوقی در حقوق بین الملل ایجاد کند.

در این میان امید دستیابی به حقوق مسلم کشور در انرژی هسته ای به شفاعت و یا معجزه روسی واگذار شده و حقوق کشور از خزر تا خلیج فارس عملا به همسایگان شمال و جنوب تقدیم تا بدون دغدغه به برداشت حداکثری خود از ذخایر بستر و زیر بستر بپردازند. کشور را دربست در تمامی حوزه های اقتصادی مستعمره مدرن روس ها و چینی ها کردیم اما دریغ از روشن شدن یک لامپ و سوخت گذاری موثر در یک نیروگاه. آنقدر بر طبل غنی سازی کوفته ایم که به تابویی مبدل شده که دیر بجنبیم این تابو به تابوتی برای همه مان مبدل می گردد.

همانطور که میدانیم قطعنامه های مصوب شورای امنیت ملل متحد برای اولین بار در تاریخ ایران با این سازمان طبق فصل هفتم منشور حاوی تحریم هایی اساسی علیه کشورمان شد. در کنار قطعنامه های شورای امنیت و در جهت فشار مضاعف، ایالات متحده، اتحادیه اروپا، کانادا، استرالیا، ژاپن و کره جنوبی اقدام به وضع تحریم های یکجانبه ایی فراتر از قطعنامه های شورای امنیت نمودند بطوریکه نظام بانکی، بیمه ای و درآمد های ارزی کشور را فلج کنند. تحریم‌از جمله ابزار و اقداماتی است که از بدو تشکیل شورای امنیت بعنوان ضمانت اجرا در موارد تهدید یا نقض صلح و امنیت بین‌المللی و برای وادار کردن دولت مورد نظر به انجام تعهدات و یا تغییر رفتار خود به کار گرفته شده‌اند. ماده ۴۱ منشور ملل متحد در این راستا تدوین گردیده است و اگر تحریم اقتصادی موجب تمکین نگردد آنگاه مطابق ماده ۴۲ مسیر برای استفاده از قوای قهریه باز می گردد. مقامات سیاسی و نظامی کشور بدون توجه به عوارض سخنان شان بارها از اعمال تحریم ها استقبال کردند و آن را فرصتی تاریخی برای کشور دانستند. شاید بارها این عبارات را از مسئولین مختلف حکومتی شنیده باشید:

تحریم فرصتی تاریخی برای جهش ملت ماست، باید ان را غنیمت بشماریم؛

از برقراری تحریم ها باید روزانه خدا را شکر کنیم؛

تحریم فرصتی است برای شکوفایی.

برخی از نظامیان و ائمه جمعه نظیر آقایان جنتی، خاتمی و علم الهدی هم در ابن باب اظهار فضل کردند که بدلیل آنکه این نوشتار فکاهی نیست از آن صرف نظر می کنم. آنقدر این جملات را در کنار دکترین اقتصاد مقاومتی تکرار کردند که کمتر کارشناسی تصور می کرد به این سرعت ورشکستگی سیستم اقتصادی آشکار شود. درآمد های نجومی ۷ سال گذشته این تصور را بوجود آورده بود که در صورت اعمال تحریم ها شدید بین المللی کشور حداقل چند سال می تواند به مسیر اقتصادی خود ادامه دهد. غافل از آنکه تحمیل اراده جمعی کوچک به ملتی نتیجه ای جز این نداشته و نخواهد داشت. آن روز که سازمان مدیریت و برنامه ریزی یک شبه منحل شد، با ساتور نظارت استصوابی مجلس یکدست و فرمایشی شد، دستگاه قضا از اساس بی خاصیت گردید، انتخابات ریاست جمهوری مهندسی شد، برای ابقای دولتی نامشروع ندای مسالمت آمیز مردم در گلو خفه شد، بزرگان کشور در حبس قرار گرفتند، نیروهای اصیل انقلاب خانه نشین شدند، زندان ها مملو از اندیشمندان شد و از همه مهمتر نظامیان کنتوراتی سیاست،اقتصاد، ورزش، دانشگاه، حوزه و درمان را در اختیار گرفتند باید پیش بینی می شد چه بر سر این کشور و انقلاب آورده شد. بگذریم که در ابن باب سخن بسیار است.

در حالیکه تنها سه ماه از اجرایی شدن تحریم های نفتی و بانکی از سوی اتحادیه اروپا و دیگر متحدان می گذرد شاهد سونامی سقوط ارزش پول ملی به میزان ۷۵ درصد و رشد کم نظیر قیمت ها بودیم. به قول یکی از نمایندگان همین مجلس فلاکت اقتصادی. این در حالی است که اروپا و آمریکا خود را برای دور تازه ای از تحریم ها آماده می کنند که در آن صورت باید منتظر شوک بعدی باشیم. کمتر کسی است که شرایط فعلی بر او اثر نکرده باشد مگر عده ای که به تعبیر پدر بزرگوار دربندم نان شان در تحریم و دعوی است. آری آنان با ایده دور زدن تحریم ها این روزها شرکت ها ی صوری در دبی و جزایر بی نام و نشان تاسیس کردند و در این مدت کوتاه با رانت ارز دولتی و یا عنوان حق العمل کاری ثروت نامشروع بی حسابی رقم زدند که محمد رضا پهلوی و پدرش در پنجاه سال حکومت نتوانستند در رویای شان ببینند.

اگر به این واقعیت توجه کنیم که مقامات کشور ما در دهه چهارم حکومت شان هنوز هم از درک بدیهی ترین مباحث حقوق بین الملل گریزان هستند، آنگاه ارزش اعتراف دیر هنگام رییس دولت مستقر را بهتر درک می کنیم. اعترافی که می تواند زمینه ساز توافق های آتی گردد. فقدان قدرت دولت و حکومت در کنترل بازار آشفته ارز، کشور را در آستانه ورشکستگی قرار داده است و کیست که نداند عمیق تر شدن بحران موجود میان ایران با جامعه بین المللی و تداوم تحریم ها و افزایش دامنه آن نه تنها حوزه اقتصاد بلکه تمامیت ارضی و استقلال سیاسی کشور در معرض خطر جدی قرار خواهد گرفت.امیدوارم مقامات سیاسی کشور با درس گرفتن از بحران اخیر و نگاه به عاقبت کشورهای تحت تحریم در چند دهه گذشته به این امر رسیده باشند که حقوق بین الملل، مجموعه قواعد الزام آور بین المللی در روابط دول و اشخاص بین المللی است که بر پایه معاهدات،عرف، اصول عمومی حقوق، رویه قضائی و سایر منابع فرعی این حقوق قرار دارد. با توسعه و تکامل حقوق بین الملل، فعالیت دولت ها در عرصه های بین المللی در مسائلی از قبیل حقوق بشر، بهداشت، فرهنگ و اقتصاد رو به فزونی بوده و دامنه اختیارات آنان در چارچوب مرزهای ملی چه بخواهند و یا نخواهند روز به روز محدود تر می گردد. شناخت دقیق از حقوق بین الملل این امکان را به دولت ها می دهد تا با مشارکت فعال در عرصه های بین المللی از ظرفیت آن برای منافع ملی بهره گیرند، اما انکار آن موجب محرومیت از حقوق و الزام در انجام تکالیف و تعهدات خواهد شد.

پرونده هسته ای کشور در پرتو اشتباه و بی تدبیری مستقیم مسئولان اجرایی از آژانس بین المللی به شورای امنیت ارسال شد و نهیب جدی حقوق دانان مستقل و فهیم کشور که عوارض زیان بار حقوقی آن را با توجه به قضایای قبلی هشدار میدانند به سادگی نادیده گرفته شد. اگر بدنبال استیفای حقوق مسلم این ملت در موضوع مورد مناقشه اخیر هستیم باید بدانیم که مسیر انتخابی نه تنها ره به جایی نمی برد بلکه ملک و مملکت را در فلاکتی جانکاه گرفتار می کند. احقاق حقوق کشور در حوزه های مختلف از جمله دستیابی به انرژی هسته ای را باید از راهکارهای حقوقی و با اعتماد سازی بین المللی دنبال کرد. باید به این واقعیت توجه کرد که قطعنامه های مصوب شورای امنیت علیه کشورمان حتی اگر برخلاف عدالت و انصاف و بواسطه اعمال نفوذ دول قدرتمند تنظیم و تصویب شده باشد، لیکن آثار حقوقی آن مطابق تعهد کشورها در منشور ملل متحد ساری و جاری است. تلاش در جهت رفع نگرانی های بین المللی نه با فتوا حاصل می شود و نه با سخنان تهدید آمیز. از گرفتار کردن کشور در تله تحریم درس گرفته و پیش از آنکه کشور در انزوای بیشتر قرار گیرد و حلقه محاصره تنگ تر شود در نشست آتی به حل و فصل موضوع در چارچوب پادمان و آژانس بین المللی اقدام نمائیم. هر کس بر مسیر اشتباه فعلی که برابر است با تداوم و گسترش تحریم های بین المللی اصرار ورزد باید همزمان هزینه های مادی و معنوی آن که اعم است از مرگ، ویرانی و آوارگی میلیون ها ایرانی را پذیرا باشد. هزینه انسانی تحریم اگر از جنگ بیشتر نباشد کمتر نیست. تجربه تلخ عراق در خلال سال های ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۳ که منجر به کشته شدن نزدیک به یک میلیون کودک بر اثر فقدان دارو و غذا گردید، گواهی است بر این ادعا. ارمغان تحریم های جامع نظیر آنچه در قبال رژیم آپارتاید، رودزیای جنوبی، لیبی، لیبریا، آنگولا و عراق اعمال شد جز فقر، فلاکت، ویرانی و سقوط چیز دیگری نبوده است که اینبار کشور ما بخواهد تجربه کند. رژیم های تحت تحریم علاوه بر هزینه های بسیار سنگین انسانی بر ملت خود، در نهایت بواسطه جنگ و یا شورش های داخلی یکی پس از دیگری فرو ریختند. اینکه عده ای می گویند اینبار ما می خواهیم ثابت کنیم در مقابل تحریم های بین المللی می شود ایستاد سخن هجو و ناحسابی است که در چند سال برابر است با جان صد ها هزار ایرانی بی گناه. بر این باورم که تک تک ایرانیان با علم و آگاهی از مسیر فعلی باید در این مورد تصمیم بگیرند و هر گونه تقیه و سکوت از سوی سیاستمداران و صاحبان اندیشه می تواند عوارض سنگینی بر ملت و کشور در آینده نزدیک تحمیل کند.

دوشنبه، 17 مهر ماه 1391 برابر با 2012-10-08 ساعت 12:10
خبر بعدی : گام بعدی؛ تبديل پرداخت نقدی يارانه‌ها به غيرنقدی است
خبر قبلی : ريال در بازار دوبی ارزش خود را از دست داد


برگ نخست
سرویس تازه: فيلم برای موبایل

2004- 2024 IranPressNews.com -