من در این سی و چهار سال همواره از بازاریهای دلال ایران بیزار بودهام. زیرا به نظر من هیچ نقش مثبتی در توسعه اقتصادی ایران در این سالها نداشتهاند و جز آنکه ضمن شراکت و همدستی با اوباش و ملاهای حاکم، ثروت ملی ایرانیان را چاپیده و ملایان را حمایت کردهاند تا ملت ایران را در اسارت حکومت استبداد دینی نگاه دارند متأسفانه هنر دیگری از خود بروز ندادهاند. بازارسنتی و دلال ایران نه فرهنگ دارد نه به توسعهء علمی و فرهنگی و اقتصادی و صنعتی کشور اعتقادی داشته و نه در این راه هرگز قدمی برداشته است. همه خونهایی که در این سی و چهار سال ریخته شده، همه اسیدهایی که به صورت زنان ریختهاند و چماقهایی که بر سر آنان کوفتهاند و توسریهایی که بر دختران ایران وارد آوردهاند اگر نگوییم با همدستی آنان بوده قاطعانه میشود گفت که با سکوت و رضایت بازاریان دلال سنتی در ایران همراه بوده است. من هرگز آنان را جزء نیروهای ترقی خواه و آزادیخواه ایران ندانستهام چون همواره، دین وسیله غارت آنها بوده (با باجی که تحت عنوان خمس و زکات به ملایان میدادهاند همواره در بساط جهل پروری و کیسه بُری آخوندها شریک بودهاند و از آنان جواز دزدی و چپاول و گریز از مالیات دریافت می کرده اند و به ویران کردن فرهنگ شهروندی مدرن اشتغال داشته اند ) و در واقع مثل آخوندها، دین همواره ابزار کسب و کار آنها محسوب میشده و حکومت بیداد خمینیستی و ملاهای فاسد و نادان و قسی القلب که با همدستی اوباش میدان بار سرنوشت ایران تصاحب کردند، برای بازاریان خرافاتی و نادان و دلال ایران همچون مائدهای آسمانی و همچون نعمت خدا محسوب شده است و از قبل حکومت دینی تا آنجا که توانستهاند ثروت ملی ایرانیان (که غالبا حاصل نفت و گاز بوده) در چنگ آنان به سرمایه دلالی برای واردات و توزیع اجناس بنجل این کشور و آن کشور بدل شده بوده است و ازین طریق سودهای کلان ، افسانه ای ، بدون حساب و کتاب و بدون مالیات عاید آنان میکرده است.
اگر این روزها بازاریهای دلال ابراز نارضایتی میکنند برای آن است که آن بخش از پولهایی را که تا کنون به دلار و یورو و ین و روبل یا پول چینی و روسی ، بدل نکرده بودهاند بدل شده به پِهِن اسب و خر و گاو میبینند و از اینکه مثل همیشه دیگر دلار های باد آورده به صندوقهاشان نمیریزد احساس نارضایتی دارند.
بازاری که برای آزادی مبارزه نکند همدست ارتجاع است و چنین بوده است نقش بازار سنتی ایران در این سی و چهار سال
اینها مانع رشد بورژوازی مدرن و ملی در ایران بودهاند. حکومت آخوندی به لحاظ فرهنگی متکی به بازار و خلقیات مندرس و کهنه و قرون وسطایی بازاریهای دلال است و اگر سیاستهای فرهنگی (در واقع فرهنگ زدایی و ضدفرهنگی) ملایان با این خلقیات همآهنگ نمیبود ملایان قادر به تحمیل استبداد فقاهتی در ایران نمیشدند. همواره دو بال حکومت استبداد دینی در ایران ، بازار سنتی ودسته های اوباش وابسته به آنان بودهاند. اینها مانع رشد فکری و فرهنگی و سیاسی در جامعه ما بوده و هستند.
مقصود من انتقاد به همه تظاهرکنندگانی که دیروز در خیابان بودند نیست. بسیاری از آنها ،کسبه خرده پا و طبقه متوسطند و بخشی از مردم ایرانند که از فقر و فشار ناشی از حکومت ملاهای ناچیز و نادان به جان آمدهاند و به هرحال بخشی از نیروهای مردمی هستند که به حکومت جهل و بیداد ملایان معترضند.
من در اینجا روی سخنم با آنها نیست. منظور من همان بازاریهای بیفرهنگ دلالند که در این سالها گرد این سفره خون آلود چپاول ملاها پروار شدهاند، و به طور مستقیم و غیر مستقیم در حکومت شرکت دارند و حتی نیرو های سرکوبگر کمیته ها و پاسداران و شبکه های پلید امنیتی پلیسی نظام خمینیستی از آنها تغذیه می شده است .
بازاریان سنتی اگر هم وارد اعتراضی بشوند به قصد خاموش کردن و مصادرهء آن خواهد بود که میباید هشیار بود.
بازار دلال همواره در طول تاریخ بازوی تباهی در ایران بوده است و بدبختی های عدیدهء کشور ما و فلاکتی که ملت ما به آن دچار است ریشه در قدرت اقتصادی کنترل ناشده ، غیر تولیدی ، هرز و خوارمایه ناشی از فرهنگ شرخری و دلالی و نزول خواری آنان و نیز ریشه در شرکت سی و چهار سالهء و همدستی آنان با قدرت سیاسی در حاکمیت ملایان و اوباش دارد.
به بازاریان امیدی نیست. ـ
این عبارات موزون زیر هم متأثر از چنین احساسی سر هم شدند.
به هرحال اگر بازاریان دلال، میخواهند جبران مافات کنند سی سال دیر آمدهاند اما به هر حال خوش آمدند به شرطی که به آزادی ایران و به عدالت اجتماعی و به برچیده شدن استبداد دینی فکر کنند نه به صندوقهای دلار و به آپارتمانهایی که در دوبی خریدهاند و پولهایی که به چین و ماچین و کانادا و کشورهای آمریکای لاتین میفرستادهاند یا قصرهایی که در ایران یا در امارات یا در نمیدانم کدام جهنم درّهء دیگر میساختهاند.
اگر تاجرند و تاجر ملی هستند اول به ایران فکر کنند و به فردای این کشور و به آزادی نسلهایی فکر کنند که در راهند و خود آنان و حکومت استبداد دینی (که مورد حمایت آنان بوده است) آیندهءشان را ویران کرده است.
آقایان بازاریها اگر قصد جبران خباثت ها و اقدامات ضد میهنی و ضد ایرانی خود رادارید بسم الله.
لابد شما هم اهل این وطنید و گردن کلفت و شکمهای برآمدهء شما بدهکار سرنوشت این کشور است. سرنوشتی که اگر اکنون به چنین روز خفت باری دچار شده، شما نیز همچون ملاها در آن بینقش نبودهاید.
بفرمایید نادانیها و بیفکریها و همدستی سی و چهار سالهء خود را با استبداد پلید
ملایان جیران کنید :
بازار بیمُخ
بازار دلال
با عقل معیوب
با کّلهء کال
دیوانهء پول
زنجیری مال
این صنف بیذوق
این صنف حمال
همدوش جن گیر
هم بزم رمال
عاری ز فرهنگ
عاشق بر اموال
ایران فروشی
با بخت و اقبال
غافل زکشور
فارغ ز احوال
صد سکه در جیب
صد سکه در شال
در جهل خروار
در فکر مثقال
یک روز قاری
یک روز قوال
همدست آخوند
همراه دجال
سی سال بردند
چون دزد محتال
از مخزن نفت
بیقیل و بیقال
با مستبدان
درطی سی سال
بودند همدست
بودند هم بال
غرق خرافات
چون آب گودال
کشور به دندان
ایران به چنگال
بردند و خوردند
آن ثروت و مال
نیمی به پارو
نیمی به غربال
نیمی به قم رفت
نیمی به خلخال
بازاری پوچ
بازاری کال
ایران نداند
جیم است یا دال
میهن فروشی
داند به هر حال
اکنون که ملا
افتاد از حال
شد اقتصادش
بیبخت و اقبال
خر نیز برخورد
کارش به اشکال
پولش هباشد
نقدش نمد مال
نفتش کم آمد
چون دشن بقال
ارز و ریالش
چُس شد به مثقال
فکر امامش
از نقل نقال
آمد ته جیب
آمد پرشال
اکنون برآورد
هم قیل و هم قال
شد انقلابی
چون رستم زال
بازار بیفکر
بازار دلال
خیلی خوش آمد
بسیار باحال
2004- 2024 IranPressNews.com -