هفته گذشته روزهاي مهمي براي بازار ارز كشور بود. نوسان شديدي در بازار ارز حاكم شد و بسياري سوار بر موج اين نوسان و قيمتهاي كاذب سعي كردند بيشترين سود را ببرند اما چرا بازار ارز هر ازچندگاهي به هم ميريزد و دوباره روند نزولي به خود ميگيرد. بازار و اقتصاد ايران طي سالهاي گذشته و به ويژه چند سال اخير بيشتر از اينكه به پارامتر و فاكتورهاي اقتصادي واكنش نشان دهد، به شايعات و شنيدهها عكسالعمل نشان داده است.
اقتصاد كشور را ميتوان يكي از نمونههاي جالب در بين اقتصادها دانست كه به بيماري شايعه دچار شده و همين شايعات موجب سردرگمي و عجله مسئولان در رفع موج ايجاد شده است. محاسبه هزينههاي صورت گرفته براي خاموش يا فروكش كردن اقتصاد شايعهاي كشور قابلمحاسبه نيست. اين موضوع يعني جوزدگي و شايعه در اقتصاد تنها به ارز منتهي نمي شود و طيف وسيعي از محصولات اقتصادي را در بر ميگيرد.
به عنوان مثال خبر بسته شدن سفارت كانادا به گفته دلالان ارزي بر قيمت ارزتأثير داشته است ! يا گراني دلار به بالا رفتن قيمت محصولاتي منجر شده كه اصلا هيچ ربطي به دلار ندارند.
هنوز هم كارشناس يا مفسري براي توجيه اين معضل اقتصاد كشور (جوزدگي و تأثير شايعات) دليل قاطعي پيدا نكرده است. اينكه چرا اقتصاد و توليد كشور بيشتر از اينكه به سخنان رسمي و تصميمات اقتصادي واكنش نشان دهد به شايعات توجه دارد، سوالي است كه بايد مسئولان به آن پاسخ دهند.
اما يك نكته را نبايد فراموش كرد كه در ايجاد جو رواني و شايعات خود مسئولان نيز بي تأثير نيستند. متأسفانه خلف وعده و وعدههاي بي سرانجام در دامن زدن به اين فضا كمك شاياني ميكند. چنان كه رئيس كل بانك مركزي يك روز از تغيير قيمت نرخ مرجع دلار سخن ميگويد و روز ديگر سخنان خود را تكذيب ميكند.
اين موارد باعث شده سطح اعتماد اقتصاد و فعالان بازار به سخنان رسمي و موضعگيري افراد مسئول كاهش يابد.
چرا بايد در بازار ارز هر فرد مسئول يا غيرمسئولي اظهار نظر و بازار را ملتهب كند؟به اين مثال توجه كنيد. يك روز قبل از بروز نوسان شديد و ركوردشكني دلار (رسيدن به مرز ۲۶۰۰ تومان) رئيس يك كميسيون مجلس مدعي ميشود كه از سه هفته قبل بانك مركزي دستور گرفته كه ارز به بازار تزريق نكند. همين اظهارنظر آتشي ميشود بر شعله بازار و همگان به شايعه نبود دلار در بازار متوسل ميشوند و تقاضا براي خريد دلار به شدت بالا ميرود.
سؤال اين است كه آيا امكان نداشت رئيس محترم كميسيون سخنان خود در بازار ارز حتي اگر درست هم باشد را به گونه اي ديگر مطرح ميكرد يا اصلاً مطرح نمي كرد؟چه ميزان بايد ارز در بازار تزريق شود تا موج ايجاد شده بر اين سخنان فروكش كند؟
در اين باره مثالهاي بسياري وجود دارد. اما اگر بخواهيم كمي منطقيتر باشيم و نگاه واقعاً اقتصادي به اقتصاد كه علم رياضي و ارقام است داشته باشيم بايد بپذيريم كه جايگاه هر مسئول در هر موضوع خاص مشخص است و از اظهارنظرهاي غيركارشناسي و التهابآور جلوگيري كنيم. چراكه همين موارد باعث بسط شايعه در اقتصاد و ايجاد يا حذف تقاضا در بازار ميشود. چه خوب است كه به عنوان مثال در حوزه ارز و بازار پولي و مالي مسئولان ارشد به ويژه بانك مركزي موضعگيريهاي خود را پشت پرده اعلام و نتايج مثبت آن را رسانهاي كنند. همانطور كه روساي بانكهاي مركزي دنيا سالي دو تا سه بار تنها سخنراني عمومي دارند. دليل اين موضوع اهميت جايگاه اين افراد و سخنانشان است. با اين كار جلوي شايعات گرفته و تمركز مسئولان نيز بيشتر به عملگرايي معطوف ميشود.
شنبه، 25 شهریور ماه 1391 برابر با 2012-09-15 ساعت 10:092004- 2024 IranPressNews.com -