نزاع درونی در رأس رژیم جمهوری اسلامی، بهویژه بر سر موضوع مذاکرات احتمالی با آمریکا، بار دیگر شکافهای جدی و غیرقابل پوششی را در ساختار قدرت نمایان کرده است. در کانون این کشمکش، جدال لفظی میان پزشکیان، و باند جنگافروز با میدانداری حسین شریعتمداری قرار دارد. این نزاع نهتنها بازتاب بحران های سیاست خارجی حکومت، بلکه نمودی از تزلزل عمیق درونی و فرسایش انسجام ایدئولوژیک در نظام ولایت فقیه است.
ماجرا از مصاحبه پزشکیان با تاکر کارلسون آغاز شد؛ جایی که او تلاش کرد چهرهای میانهرو، دیپلماتیک و بهظاهر صلحطلب از نظام ارائه دهد. در این گفتوگو، پزشکیان در خصوص فتوای مراجع حکومتی درباره ترور ترامپ و نتانیاهو گفت: «فتوایی که منتشر شده مشخصاً مربوط به رئیسجمهور آمریکا یا اشخاص دیگر نیست و هرگز معنای قتل یا تهدید ندارد».
این اظهارات بلافاصله با واکنش تند حسین شریعتمداری، گماشته خامنهای در کیهان حکومتی، مواجه شد؛ او نوشت: «اطلاع جنابعالی مخدوش و غیرواقعی است. افرادی نظیر ترامپ و نتانیاهو مشمول این فتوا هستند و مجازات آنها اعدام است».
این واکنش، آشکارا حامل پیام روشن و هشداردهندهای برای دیگر باندهای حاکمیت بود: عقبنشینی از جنگافروزی و تروریسم دولتی، حتی در حد بازی های لفظی، غیرقابلتحمل است و تبعات ویرانگری برای نظام فرتوت خامنهای دارد.
اما تناقضات پزشکیان تنها به موضوع فتوا محدود نماند. او در همان مصاحبه با اشاره به مذاکرات پیشین با آمریکا گفت: «در جلسه ششم مذاکرات، آمریکا در حالی که ما پای میز گفتگو بودیم، عملاً روی میز بمب انداخت و دیپلماسی را نابود کرد».
سپس افزود: «بدون تردید آمادهایم مجدداً وارد گفتگو شویم».
این اظهارات نیز بلافاصله با واکنش گزنده شریعتمداری مواجه شد: «وقتی بمب بر میز مذاکره انداختهاند دیگر سخن از گفتگو چه معنایی دارد؟»
این دوگانگی، بیش از آن که یک ناهماهنگی تاکتیکی باشد، نشانهای از تضاد راهبردی در رأس نظام است: شکاف میان جناحی که پایفشردن بر تروریسم و جنگافروزی را شرط بقای حاکمیت میداند، و جناحی که در پی دادن تنفس مصنوعی به کالبد از رمق افتاده نظام در قالب مذاکره و «نرمش قهرمانانه» است.
در همین حال، این تضادهای سیاسی با موجی از بحران های داخلی همزمان شده است. خاموشی گسترده برق، بیآبی، کمبود دارو، و فشارهای اقتصادی سببساز شکلگیری یک کارزار مجازی شده که با هشتگ «#استیضاح_پزشکیان» در شبکههای اجتماعی گسترش یافته است.
در این کمپین، کاربران به وضعیت اسفبار معیشتی اشاره کرده و دولت را مسئول مستقیم آن معرفی میکنند. برخی از مطالب پرمخاطب این هشتگ عباراتی چون «برق نیست، آب نیست، دارو نیست» را برجسته کردهاند.
رسانههای وابسته به جناحهای مختلف حکومت، در واکنش به این موج، انگشت اتهام را بهسوی یکدیگر نشانه رفتهاند. روزنامه سازندگی، وابسته به جناح موسوم به اصلاحطلب نوشت: «جریانی کارزاری برای استیضاح پزشکیان بهراه انداخته است. اقدامی که نهتنها در تضاد با شرایط حساس کشور است بلکه میتواند وحدت شکننده جامعه را در این مقطع بحرانی دچار آسیب جدی کند».
از سوی دیگر، سایت تابناک، متعلق به پاسدار محسن رضایی، حمله شدیدتری کرد: «از آن خائنانهتر، در شرایط جنگی باز هم این گروه خائن هشتگ استیضاح میزنند و پروژه بیدولتی را پیش میبرند».
همین رسانه از «زمزمه دولت ناتمام» سخن گفت و آن را پروژهای دانست که از فردای تحلیف پزشکیان کلید خورده است.
فلاحتپیشه، رئیس سابق کمیسیون امنیت مجلس نیز گفت: «پروژه فشار بر رئیسجمهور، برنامهای از پیش طراحیشده است که حالا با ابزارهایی مانند پیامک، شبکههای اجتماعی و برخی رسانهها پیگیری میشود».
شاید یکی از علائم این بنبست سیاسی، سخنان خود پزشکیان در جلسه شورای اداری استان گیلان باشد. او گفت: «تمام اختیارات را به استانداران تفویض کردیم... تا اگر ما هم کشته شدیم، کار مردم معطل نماند».
این جمله، اگر چه در ظاهر یک توصیه اجرایی است، اما بهروشنی حکایت از احساسی عمیق از ناامنی، بیثباتی و فروپاشی محتمل در رأس قدرت دارد.
در نهایت، آنچه این منازعهها را از سایر دعواهای درونحاکمیتی در گذشته متمایز میکند، شدت، دامنه و آشکار بودن آنهاست. این نزاعها بیشازپیش مؤید این واقعیت است که جمهوری اسلامی دیگر توان حفظ انسجام درونی خود را ندارد. همه شواهد نشان میدهد که جنگ باندها، از نزاع کلامی و رسانهای به مرحله حذف سیاسی و حتی امنیتی وارد شده است.
در این میان اکثریت قاطع مردم ایران بر این نکته تأکید دارند که نه جنگ و نه مماشات و زدوبند، بلکه سرنگونی این حکومت بحران ساز و بحران زیست، تنها راهحل واقعی و پایدار برای ایران است.
The internal conflict within the Iranian regime, particularly regarding potential negotiations with the U.S., has exposed significant and irreparable rifts in its power structure. Central to this struggle is a verbal clash between politician Mohsen Pezeshkian and the warmongering faction led by Hossein Shariatmadari. Pezeshkian attempted to present a moderate image during an interview, downplaying a fatwa regarding the assassination of Trump and Netanyahu, which provoked a fierce backlash from Shariatmadari. This discord reflects deeper ideological fractures within the regime, coinciding with domestic crises like power outages and shortages, leading to a social media campaign against Pezeshkian. The ongoing power struggle indicates the regime's inability to maintain internal cohesion, with many Iranians advocating for the regime's overthrow as the only viable solution.