در واکنش به تصمیم مجلس خامنه ای برای تعلیق همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، وزیر خارجه روسیه، از این اقدام انتقاد کرد و خواستار تداوم همکاری تهران با این نهاد مرتبط با سازمان ملل شد.
به گفته ناظران، گرچه روسیه در ماههای اخیر یکی از حامیان کلیدی تهران بوده و با رژیم ایران توافق راهبردی مهمی امضا کرده، اما حتی در جریان حملات آمریکا به تأسیسات هستهای خامنه ای حمایت قاطع و مستقیم از تهران نشان نداد.
برخی تحلیلگران، از جمله نیکیتا سماگین، کارشناس مستقل روابط ایران و روسیه، معتقدند که تأخیر و تردید مسکو در حمایت از متحدانش نشانهای از کاهش نفوذ روسیه در خاورمیانه است.
او در گفتوگو با گفت: «روسیه در حال از دست دادن جایگاه ابرقدرتی خود، دستکم در نگاه منطقه، است و متحدانش یکییکی از بازی حذف میشوند.»
جاهطلبیهای ناکام پوتین؛ اول سوریه، حالا ایران؟
وقتی سال گذشته سوریهای تبعیدی شادمانه بر بالکن سفارت باشکوه سوریه در مرکز مسکو، نه چندان دور از کرملین، پرچم سوریه جدید را برافراشتند، این گواهی دیگر بود بر اینکه روسیه مهمترین متحد خود در خاورمیانه را از دست داده است. اینکه پوتین نتوانسته بود، یا شاید هم نخواسته بود، رئیسجمهور وقت سوریه، بشار اسد را نجات دهد. در هرحال سقوط رژیم اسد ضربهای بزرگ به جاهطلبیهای مسکو در خاورمیانه بود.
آیا جمهوری اسلامی بدون اتم زنده می ماند؟
روزنامۀ فرانسوی لوموند در باره حملات اخیر اسرائیل نوشت: نظامی که طی چهار دهه با بمب نساخته به بقاء خود ادامه می داد، حالا با واقعیت غیرقابل انکار نابودی پروژهاش روبهرو شده: از داخل زخمخورده، از بیرون منزوی، و از هر سو در محاصرۀ تردید و ریزش است.
این برنامه، چه بخواهیم و چه نخواهیم، به بخشی از شناسنامۀ جمهوری اسلامی بدل شده بود؛ نه فقط بهمثابۀ پیشرفت علمی، بلکه همچون قلابی برای صید قدرت، نمادی برای ایستادن در برابر غرب، و ابزار فشار در معادلات منطقه. حالا این قلاب شکسته است، و ماهی قدرت نیز در تور کسادی گیر افتاده.
لوموند می افزاید: پنهانکاری، بازی با سایتهای مخفی همیشه بخشی از بازی رژیم ایران بود: بگذار غربیها بلرزند، و ما ژست بگیریم که «اگر بخواهیم، میتوانیم.» این ژست، مثل چفیه روی دوش رهبر یا شعارهای ضدامپریالیستی، بخشی از لباس رسمی جمهوری اسلامی شده بود. بازی با آتش، به امید آنکه آتش هرگز دامن خودی را نگیرد.
این روزنامه نوشت: رژیم اسلامی ایران امروز به یک زامبی بدل شده: مردهای که هنوز حرکت میکند؛ حکومتی که نه به نیاز جامعه پاسخ میدهد، نه به میل مردم گوش میدهد؛ سرکوب میکند، اما حفاظت نمیکند. در نهایت، اگر چیزی قرار است این نظام را به قهقرا ببرد، نه بمب دشمن خارجیست، نه توطئۀ استکبار جهانی، بلکه همین «ادعای بمب داشتن» است که حالا با خاک یکسان شده، بیآنکه حتی یک گلوله شلیک شده باشد.