فروپاشی ساختار فکری جمهوری اسلامی؛ تمام آن آرمانهایی که حکومت ایران طی چهل سال گذشته دنبالش بود مثل دفاع از فلسطین یا ایدئولوژی خصومت آمیز با اسرائیل حالا در یک شب از بین رفته است. در حال حاضر اکثر مقامات حکومتی و فرماندهان سپاه هدف شان جان سالم بدر بردن از بحران جاری و بحرانهای سخت تر پیش رو است و می دانند که این با وجود نظام ولایت فقیه دیگر ممکن نیست. به همین خاطر در ماههای پیش رو تصفیههای خونینی در درون سپاه پاسداران رخ خواهد داد.
یک تحلیلگر سیاسی به رادیو فرانسه گفته: در جریان خیزش "زن، زندگی، آزادی" حکومت اسلامی فقط با اتکاء به قدرت سرکوب سپاه و بسیج توانست دوام بیاورد و اکنون این تکیهگاه دچار شکافهای درونی سنگینی شده است. به بیان دیگر با فروپاشی سپاه، پایههای نظام ولایت فقیه فروپاشیده است. بسیاری از فرماندهان سپاه خانوادههایشان را از ایران خارج کردهاند که به نظر نمی رسد به ایران بازگردند. اینکه اشخاصی نظیر محمدباقر قالیباف در جنگ اخیر با اسرائیل کشته نشدند اصلاً تصادفی نیست. وظیفۀ آنان هدایت فرآیند واگذاری تدریجی قدرت با کمترین خونریزی و هزینه برای سپاه است.
در همین حال رئیس جمهور آمریکا روز چهارشنبه در کنفرانسی خبری در هلند با اشاره به جنگ میان رژیم ایران و اسرائیل گفت که درگیری این دو که اکنون در آتشبس به سر میبرند میتواند دوباره آغاز شود، حتی بهزودی.
ترامپ که در یک هفته گذشته بارها با موضعگیریهای خود جهان را شگفتزده کرده در گفتگو با خبرنگاران افزود: من با هر دو طرف سروکار داشتهام و هر دو خسته و فرسوده هستند اما آیا ممکن است دوباره شروع شود؟ فکر میکنم بله، شاید روزی دوباره آغاز شود. حتی ممکن است بهزودی شروع شود.
از سوی دیگر شیرین عبادی در مصاحبه با خبرگزاری رویترز گفت که جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل ضعف رهبری حکومت ایران را برملا کرده است.
خامنهای رهبر ۸۶ ساله جمهوری اسلامی از زمان آغاز حملات اسرائیل در روز ۲۳ خرداد که با هدف گرفتن چندین مقام رده بالای سپاه پاسداران آغاز شد در اختفا به سر میبرد، و در دو روزی که از زمان برقراری آتشبس میگذرد، هنوز چهره خود را نشان نداده است.
شیرین عبادی تأکید کرده است: مردم به رهبری که در زمان جنگ مخفی میشود اعتماد نمیکنند و پیشبینی کرده است که حال که از ضعف شدید رهبری پرده برداشته شده، خامنهای طی انقلابی بدون خونریزی و خشونت سرنگون خواهد شد.
ناگهان آرش کمانگیر و ملیگرا!
در روزهایی که تب جنگ بالا گرفته و از طرفی تعادلقوای اجتماعی بهشدت علیه حاکمیت خامنه ای سنگینی میکند، ناگهان شاهد چرخشی عجیب در ادبیات رسمی حکومت هستیم. رژیمی که بیش از ۴دهه هویت خود را بر نفی ملیت، پرچم و تاریخ ایران بنا کرده بود و با چماق «امت»، «ملیگرایی» را تکفیر میکرد، اکنون به شکل بیسابقهای پرچم ملیگرایی را برافراشته و ایران باستان را سپر کرده است. چرا و بهدلیل کدام اضطرار؟
صدا و سیمای خامنه ای و شهرداری تهران هماهنگ با این چرخش عمل میکنند. تصویرهایی از سربازان باستانی ایران منتشر میشود که پرچم خرچنگنشان ملاها را در دست دارند! همین حکومت که هر سال مانع از تجمع مردم در پاسارگاد برای بزرگداشت روز کوروش میشد، حالا چهرهٔ ایراندوستی به خود گرفته است. حتی نام «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» بهتدریج با عنوان «نیروهای مسلح ایران» جایگزین میشود تا مخاطب تصور کند این نیروها حافظان ملتاند، نه ابزار سرکوب آن.
این دوگانگی فریبکارانه اما چهرهٔ واقعی این نظام پلید را نزد مردم ایران پنهان نمیکند. مردمی که هر روز شاهدند حاکمیت خامنه ای از یکسو تبلیغ ملیگرایی میکند و از سوی دیگر، بسیجیها را به خیابانها میفرستد تا ارعاب و سرکوب را علیه مردم ناراضی تشدید کند. این یعنی همانطور که همیشه بوده، اولویت حکومت نه «ایران» است و نه «مردم ایران»، بلکه فقط بقای خود نظام است.
در واقع، این نظام ضد ایرانی امروز با خطر واقعی سرنگونی مواجه است. اعتراضات گستردهٔ سالهای اخیر، شکاف عمیق میان حاکمیت و جامعه، و ازهمگسیختگی اقتصادی، فرهنگی و اخلاقی، مردم را به مرحلهای رسانده که از کل نظام عبور کردهاند. اتاق فکر حکومت بهخوبی این تهدید را درک کرده و میکوشد با بزک ملیگرایانه، بخشی از جامعه را فریب دهد تا روند فروپاشی را به تأخیر بیندازد.
اما این ترفند نخنما دیگر کارآیی ندارد و بیشتر مایهٔ تفریح خاطر مردم در شبکههای اجتماعی و حتی زخم زبان خودیهای نظام در برخی رسانهها شده است. مردم ایران نهتنها شعارهای حکومت را به پشیزی نمیگیرند، بلکه حتی تمامیت آن را طرد کردهاند. این رژیم چه در صلح و چه در جنگ، مشروعیت خود را از دست داده است. دیگر هیچ شعار «ایران، ایران»ی نمیتواند گذشتهٔ ضدایرانی، سیاستهای سرکوبگر و فساد گستردهٔ آن را جبران کند.
این رفتارها و گفتارها و تزیینهای خیابانی، بیشتر به دلقکبازی شبیه است؛ آن هم از نوع مبتذل آخوندی. اتاق فکر نظام خوب میداند که جامعه از کل آن عبور کرده است. ترس اصلی حاکمیت، نه اسراییل است، نه آمریکا، بلکه خیابانهای ایران و مردمِ معترضیاند که دیگر فریب ترفندهای آنها را نمیخورند. چرا که هیچ بزک ملیگرایانهای نمیتواند چهرهٔ سرکوبگر و ضدایرانی این نظام را پنهان کند.
اکنون مردم فقط یک خواست روشن دارند: پایان تمامیت نظام ولایت فقیه. چه با جنگ، چه بیجنگ. این حکومت در نگاه اکثریت مردم، پایانیافته است.
The article discusses the collapse of the ideological structure of the Islamic Republic of Iran, highlighting that long-held goals, such as supporting Palestine and opposing Israel, have disintegrated. Current officials and military leaders are focused on survival amid internal crises, leading to anticipated purges within the Revolutionary Guard. Analysts note that the regime's reliance on repression is faltering, with many commanders fleeing the country. The article also points out a sudden shift in the regime's rhetoric towards nationalism, despite its history of denying Iranian identity. This duality is seen as a desperate attempt to maintain power, but the public increasingly rejects the regime, demanding an end to the system of Velayat-e Faqih.