دیپلماسی هستهای در لبه تیغ؛ بازی پیچیده اروپا و آمریکا با کارت قطعنامه علیه رژیم ایران
در آستانه نشست شورای حکام آژانس، اروپا در تدارک صدور قطعنامهای علیه رژیم ایران است و آمریکا نیز پیشنهادی غافلگیرکننده به تهران داده؛ همزمان، روسیه نیز به عرصه دیپلماسی بازگشته است. هدف قطعنامه، افزایش فشار بر جمهوری اسلامی است. از سوی دیگر عراقچی هشدار داده اروپا در حال تکرار اشتباه سال ۲۰۰۵ است که به آغاز غنیسازی در ایران انجامید. اکنون همه منتظر واکنش ترامپ هستند.
به گزارش دنیای اقتصاد، در آستانه نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، صفحه شطرنج هستهای ایران بار دیگر با آرایشی متشنج و پیچیده روبرو شده است. در حالی که سه کشور اروپایی (آلمان، فرانسه و بریتانیا) با جدیت، پیشنویس قطعنامهای جدید علیه تهران را روی میز گذاشتهاند، تمام نگاهها به بازیگر اصلی یعنی ایالات متحده و همچنین نقشآفرینی مجدد روسیه دوخته شده است. این وضعیت، ایران را در برابر یک انتخاب دشوار قرار داده است؛ آیا به فشار فزاینده غرب با یک اقدام تلافیجویانه پاسخ خواهد داد یا مسیر دیگری را برمیگزیند؟ واکنش تهران به این آرایش جدید، میتواند مسیر تحولات آتی این پرونده را برای ماههای آینده مشخص کند.
شمشیر داموکلس قطعنامه بر سر تهران
بر اساس گزارشهای منتشر شده از سوی منابع غربی، تروئیکای اروپایی مصمم هستند تا در نشست این هفته شورای حکام، قطعنامهای را به تصویب برسانند که ایران را به «عدم پایبندی به تعهدات پادمانی» متهم میکند. این اتهام، به سوالات آژانس درباره برخی فعالیتهای هستهای اعلامنشده در گذشته اشاره دارد که تهران آنها را مختومه و مبتنی بر اسناد جعلی میداند. هرچند دیپلماتها تأکید کردهاند که این قطعنامه فعلاً با هدف ارجاع پرونده به شورای امنیت سازمان ملل طراحی نشده، اما در واقع یک اهرم فشار سیاسی است تا تهران را وادار به همکاری بیشتر با بازرسان آژانس کند. این اقدام اروپا، یک هشدار رسمی و یک خط و نشان دیپلماتیک جدی در آستانه دور جدیدی از تقابلهاست.
واکنش ایران: تکرار یک «اشتباه راهبردی»؟
در تهران، این تحرکات با بدبینی و هشدارهای جدی روبرو شده است. عباس عراقچی، دیپلمات کهنهکار و از معماران اصلی برجام، با یادآوری یک تجربه تاریخی مهم، به اروپاییها هشدار داد که در حال تکرار یک «اشتباه راهبردی» هستند. او در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «در سال ۲۰۰۵ نیز اقدامی مشابه، موجب آغاز واقعی غنیسازی در ایران شد. آیا اروپا هیچگاه از تجربههای خود درس نمیگیرد؟» این پیام، یک تهدید ضمنی اما کاملاً روشن است: ایران به فشار، با فشار و تشدید فعالیتهای هستهای خود پاسخ خواهد داد، نه با عقبنشینی. این منطق، ستون فقرات دکترین هستهای ایران در دو دهه گذشته بوده است و نشان میدهد که تصویب قطعنامه میتواند به جای حل مسئله، به پیچیدهتر شدن آن منجر شود.
نقش آمریکا و روسیه: بازیگران پشت پرده
در این میان، موضع ایالات متحده از اهمیتی کلیدی برخوردار است. هرچند اروپا پیشقراول این قطعنامه است، اما بدون چراغ سبز و حمایت واشنگتن، تصویب آن دشوار خواهد بود. سکوت نسبی آمریکا در این باره، میتواند به عنوان یک "پیشنهاد غیرمستقیم" به تهران تعبیر شود: یا با آژانس همکاری کرده و از این تنش عبور کنید، یا با حمایت ما از قطعنامه اروپا روبرو خواهید شد. در سوی دیگر میدان، روسیه به عنوان یک بازیگر قدیمی و حامی ایران در شورای حکام، احتمالاً با این قطعنامه مخالفت کرده و آن را اقدامی غیرسازنده و مخرب برای دیپلماسی خواهد خواند. این تقابل میان قدرتهای جهانی، فضای شورای حکام را به صحنه یک نبرد دیپلماتیک تمامعیار تبدیل کرده که نتیجه آن، تأثیری مستقیم بر امنیت و ثبات منطقه خواهد داشت. تهران اکنون باید با محاسبه دقیق تمام این متغیرها، تصمیم بگیرد که به این بازی پیچیده چگونه پاسخ دهد.
In the lead-up to the IAEA Board of Governors meeting, Europe is preparing to issue a resolution against Iran, while the U.S. has made a surprising proposal to Tehran. Russia has also re-entered the diplomatic arena. The resolution aims to increase pressure on Iran, with warnings that Europe may be repeating a strategic mistake from 2005 that led to Iran resuming enrichment. Iran's response could shape future developments. The U.S. position is crucial, as its support is needed for the resolution's passage, while Russia is likely to oppose it, complicating the diplomatic landscape.