ناصر مستشار
روایت دردناک از همسر فرشاد اسدی، آبدارچی دادگستری که قضات دادگستری را به هلاکت رساند
یکماه قبل فرشاد اسدی آبدارچی دادگستري بیمار میشود و اگر سر کار نرود حقوقش را بدون مرخصی قطع میکردند که بعلت کرایه نشینی و وضع مالی بد خانمش بجای شوهرش در آبدارخانه مشغول کار میشود و چون قبلا پیش شوهرش در سر کار میرفت او را می شناختند.
خانم فرشاد اسدی در روز دوم کارش ، وقتی چای و بیسکویت برای قضات مقیسه و رازینی میبرد میبیند هر دو کنار هم در حال خوش و بش بودند میگویند شما و خانم میگوید همسر آبدارچی اسدی هستم چون بیمار است بجای او آمده ام .
یک ساعت بعد قاضی رازینی چایی خواستند و خانم اسدی وارد اتاقش میشود و چایی را در اتاقش میگذارد که قاضی رازینی به خانم اسدی میگوید بشین و بعد از احوالپرسی میگوید حاضری صیغه ات کنم که خانم اسدی با حال پریشان میگوید من شوهر دارم و اینکار حرام است که قاضی رازینی میگوید نگران نباش و یک روز است و چیزی نمیشود ، هر موقع شوهرت سر کار آمد کلید ویلا را میدهم برو آنجا تا من هم بیایم.
خانم اسدی با گریه و سراسیمه به خانه میرود و شوهرش که جویای احوال او میشود میگوید حالم خوب نیست و دیگر نمیتوانم به جایت به سر کار بروم.
فردا آقای اسدی با حال ناخوش و بیمار به سر کار میرود که قاضی رازینی میگوید برو خانه استراحت و خانمت را بفرس ، او بجای تو اینجا کار میکند تا وقتی حالت مساعد شود ، آقای اسدی وقتی به خانه برمیگردد به خانمش میگوید جریان چیست ، که خانمش با حال نگران جریان را به شوهرش آقای اسدی میگوید و شوهرش با مشت به دیوار خانه اش میکوبد و به خانمش میگوید ، بمیرم برای نجابتت که سر مرا بلند نگه داشتی.
یه هفته از ماجرا میگذرد که شب قبل از ماجرا آقای اسدی به همسرش میگوید این مقدار پول در حسابم دارم برای مخارج زندگیتان و اگر فردا نیامدم حلالم کنید.
فردای روز سوءقصد آقای اسدی وارد دادگستری میشود و هنگام خروج به یکی از بادیگاردها حمله میکند و اسلحه اش را فورا می دزدد و «رازینی» را هدف میگیرد و «مقیسه» فرار میکند... در هنگام فرار مقیسه را نیز هدف میگیرد و او را نیز میکشد...
پس از مقیسه آقای اسدی به سمت نیری میرود اما در هنگام بیرون رفتن یکی از محافظان با او درگیر میشود که در این درگیری آقای اسدی نیز کشته میشود و بگفته شاهدان ماجرا یک تیر به خود میزند و او نیز کشته میشود.
فرشاد اسدی نه منافق بود و نه جزء هیچ گروه خاصی بلکه او قهرمان ناموسش بود و یاد و نامش جاودان.
این است ماهیت آخوندهای جنایتکار و متجاوز ٫ مگر نه که رئیس این جنایتکاران ٫ قاتلی است که در کنار جنایات دیگر ٫ معشوقه خود را به آتش کشید و کشت
هموطنان به این باز مانده فرشاد اسدی ٫ این بانوی و همسر قهرمان ایران کمک کنید