وقتی رفاه مردم یک تهدید برای دیکتاتوری خامنهای میشود و فقر ابزار سلطه و بقا برای حکومت او میگردد. در افشاگری تکاندهنده رئیس سابق سازمان برنامه و بودجه پرده از سیاستی هولناک در قلب حکومت دیکتاتوری ولایت فقیه برداشته شد. سیاستی که ریشه در باورهای خامنهای، ولی فقیه این حکومت فاسد دارد. این مقام سابق حکومتی فاش کرد که خامنهای در دیدار با رفسنجانی با صراحت اعلام کرده بود که رفاه مردم، آنها را بیدین خواهد کرد.
این جمله، نه یک لغزش کلامی، بلکه کلید فهم استراتژی هدفمند حکومتی است که فقر و فلاکت را بهعنوان ابزاری برای کنترل و سرکوب جامعه بهکار گرفته است. این افشاگری سندی روشن از نقض سیستماتیک حق حیات، سلامت و کرامت انسانی میلیونها ایرانی است. وقتی بالاترین مقام یک حکومت، که طبق قانون اساسی آن، اختیار تدوین سیاستهای کلان را در دست دارد، بهصراحت با بهبود معیشت مردم مخالفت میکند، دیگر نمیتوان بحران اقتصادی ایران را صرفاً به سوءمدیریت یا تحریمهای خارجی تقلیل داد.
دوگانگی جنایتبار، رفاه برای بیت خامنهای، رنج برای ملت
تناقض این سیاست وقتی آشکارتر میشود که به زندگی اشرافی خامنهای و نزدیکانش نگاه کنیم. در حالی که زنان در استان محروم سیستان و بلوچستان بهدلیل نبود امکانات پزشکی هنگام زایمان جان میسپارند، همسران فرزندان خامنهای برای وضع حمل به کشورهای پیشرفتهای چون انگلیس سفر میکنند. این شکاف عمیق میان حاکمان و مردم، نهتنها مصداق بارز تبعیض ساختاری است، بلکه نشاندهنده عمق فساد و بیعدالتیای است که تحت لوای «دینداری» توجیه میشود. آیا این همان دینی است که خامنهای از آن دم میزند؟ دینی که گرسنگی را به مردم تحمیل میکند و زندگی را برایشان به جهنمی مداوم بدل میسازد؟
پزشکیان امروز پنج شنبه در نشستی با اشاره به وضعیت گرانی در کشور و عوامل مختلف موثر در آن گفته که اگر دادهها را به درستی مدیریت میکردیم این بلا سر ما نمیآمد که الان نمیدانیم برای این گرانیها باید یقه چه کسی را بگیریم!
همه می دانند که باید یقه چه کسی را بگیرد، ولی جرات گفتن آن را ندارد. پزشکیان بهتر از همه می داند که در خیابانهای تهران و دیگر شهرهای ایران، هر روز هزاران نفر قربانی سرقتهایی میشوند که ریشه در یک واقعیت تلخ دارد: فقر.
فقر در ایرانِ تحت حاکمیت خامنه ای در اشکال گوناگون آن اکنون خانوادههای محروم را به سوی سرقت اقلام خوراکی سوق داده است. آمارهای رسمی و غیررسمی که حتی رسانههای حکومتی نیز ناچار به انتشار آن شدهاند، تصویری هولناک از جامعهای در حال فروپاشی را نشان میدهد. اما این اعداد و ارقام تنها بخشی از حقیقت را بازگو میکنند؛ حقیقتی که نتیجه دههها سوءمدیریت، فساد و اولویت دادن به جنگافروزی، تروریسم و سرکوب بر معیشت مردم است.
سرقت مواد خوراکی برای بقا
این وضعیت نه یک پدیده اجتماعی ساده، بلکه نتیجه مستقیم سیاستهای اقتصادی و سیاسی شکستخوردهای است که توسط حاکمیت خامنه ای اعمال شده است.
گزارشهای میدانی، مانند آنچه روزنامه «جهان صنعت» از سوپرمارکتهای تهران منتشر کرده، نشان میدهد که سرقتهای خرد دیگر یک استثنا نیستند، بلکه به بخشی از زندگی روزمره تبدیل شدهاند.
مهدی، صاحب سوپر در محله فردوس، میگوید:
«متأسفانه سرقت تن ماهی، ماکارانی و ساندویچ آماده بسیار زیاد است. به نظرم در آن لحظه فرد تنها به سیری شکم خود فکر میکند... یکبار پیرمردی را شناسایی کردیم که تخممرغ دزدیده بود. بعد متوجه شدیم که مسئولیت ۳فرزند را برعهده دارد و همسرش را از دست داده است»
محمد، مغازهدار محله جیحون، نیز میگوید:
«میوههای درجه دو، سه را که جدا میگذاریم و آخر شب رایگان توزیع میکنیم، هر روز خواستار بیشتری پیدا میکنند. گاهی پیش آمده که فرد را سه، چهار بار بابت دزدی گرفتهایم اما باز هم برای سرقت به بازار میآید. متأسفانه این روزها قیمت میوهها به قدری زیاد شده است که کمتر کسی توان تهیه یک کیلو پرتغال یا حتی کیوی را دارد»
این مشاهدات نشان میدهد که سرقت دیگر انتخاب نیست، بلکه گریزگاهی برای بقاست.
چشمانداز فقر ۱۰۰درصد
حکومتی که با شعار عدالت اسلامی بر سر کار آمد، حالا میلیونها نفر را به فقر مطلق کشانده و آنها را مجبور به سرقت برای سیر کردن شکم فرزندانشان کرده است. این وضعیت نه تنها تصادفی نیست، بلکه نتیجه عمدی سیاستهایی است که ثروت کشور را به جیب نورچشمیها و هزینههای نظامی و سرکوب سرازیر کرده و مردم را بهحال خود رها کرده است.
اگر این روند ادامه یابد، سال آینده فقر بر حسب ارزیابی کارشناسان به ۱۰۰درصد نزدیک خواهد شد و سرقتهای خرد به یک اپیدمی تبدیل میشود. نظام ولایت فقیه با بیکفایتی و فساد ساختاری، جامعه ایران به ورطه گرسنگی و ناامیدی کشانده است.
«دلخوش به این مقدار نباشید»!
به یاد بیاوریم حرفهای خمینی ملعون در ۱۰ اسفند ۱۳۵۷ را تا ببینیم در زیر نعلین عمامهداران چه بر سر ایرانِ ما رفته است:
«ما عمل میکنیم، حرف نمیزنیم. تمام کمیتههایی که در تمام اطراف ایران هست موظفند که آنچه به دست آمد از مخازن ایران، هر چه که اینها بردند و مخفی کردند و اتباع آنها بردند و مخفی کردند، آنها را که به دست آمده است به بانکی که شمارهاش را بعد تعیین میکنند تحویل بدهند که برای کارگرها، برای مستضعفان، برای بینوایان، هم خانه بسازند هم زندگی آنها را مرفه کنند. ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشود، زندگی معنوی شما را هم میخواهیم مرفه باشد. شما به معنویات احتیاج دارید. معنویات ما را بردند اینها. دلخوش نباشید که مسکن فقط میسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند، اتوبوس را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند، دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدهیم؛ شما را به مقام انسانیت میرسانیم»!
«فقر و سرقت» بخشی از آن «انسانیت» و «معنویات»ی است که بنیانگذار جمهوری اسلامی وعده آن را به مردم ایران داده بود.
به آخوند گفت در ایران میلیونها گرسنه داریم * با یک کلمه پاسخ داد و گفت * بمیرند *
این را هم بدانید اگر خودشان میگویند ۳۰% شما یقین بدانید که باید ضرب در (۲) دو کنید یعنی از جمعیت نود میلیونی ایران دست کم شصت میلیون یا فقیر هستند و یا زیر خط فقر هستند یعنی از هیچ هم یک چیزی کمتر* سیستم جمهوری اسلامی دست به دستی است نه اقتصادی * یعنی یک پولی را خودشان بین مردم پخش کردند و این پول دست به دست میگردد و مردم با آن یک روز بخور و یک روز نخور؛ بقولی روز را شب و شب را روز میکنند * به معنی اقتصاد در جمهوری اسلامی وجود ندارد * تنها جایی که سرمایه وجود دارد بین خود آخوندها و آقازادههای آنها در سپاه و این تشکیلات است حالا یک روز اینها برای همه روشن خواهد شد امیدواریم * بهش بگو بیدار شو هم میهن لا لا بس است زمان جنگ است *
یک کارگر در ایران اگر از ۵ صبح تا ۱۲ شب هم کار کند باز نمیتواند شکم زن و دوتا بچه را سیر کند چه برسد به مدرسه و پوشاکشان
در ایران تنها یک نفر است که همه کاره است و آن هم علی خامنه ای است که هیچ راهی برای گلایه کردن مردم از خودش باز نگذاشته و تنها یکطرفه از بالا با مردم سخن میگوید و اگر هم کسی از او ایراد بگیرد او میگوید من هم از شما ایراد دارم مثلا فلان چیزتان درست نیست
رفتار علی خامنه ای که خودش را شخص اول کشور میداند طوری زننده شده که دیگر کسی از او شکایتی نمیکند چون هم زندان دارد و هم شلاق و کشت و کشتار
کارگران و قشر کم درآمد و بازنشستگان کشور هم مجبورند به مسئولین درجه سه و چهار گلایه کنند که آنها هم فقط برای خوردن و خوابیدن و رانتخواری استخدام شده اند نه برای جواب به مردم
در این میان سیستان بلوچستان و مرزنشینان مالباختگان اصلی اند
خوب کرده!
بلکه این امت اسلام قدر ملت بودن را درک کنند
فقط دلم برای آنهایی که در رای گیری جمهوری اسلامی آری یا خیر به خیر رای دادند میسوزد که باید به آتش حماقت اکثریت بسوزند