چهارشنبه، 7 شهریور ماه 1403 = 28-08 2024اعتراض پرستاران: آیا دستمزد پاسداران و طلبهها را هم اینطوری میدهند؟سالانه دستکم ۳هزار نفر پرستار از ایران مهاجرت میکنند، هزاران پرستار دیگر تغییر شغل میدهند. در این میان سالانه چند پرستار خودکشی میکنند؟ روشن نیست! هر سال چند پرستار هنگام کار سکته میکنند؟ این هم روشن نیست! جمهوری اسلامی اجازه انتشار آمار دقیق چنین رخدادهایی را عموما نمیدهد. همه ساله شماری از پرستاران در ایران از سوی بیمار یا همراهان بیمار مورد برخورد حتی برخورد فیزیکی واقع میشوند، رخدادی غمانگیز و تکاندهنده که از آنهم هیچ آماری در دسترس قرار نمیگیرد! و در چنین حال و هوایی ظاهرا اشتغال در اسنپ یا هر شغل دیگری بهتر از پرستاری است. این، تصویری کوچک از وضعیت یکی از اقشار اجتماعی میهن ماست که اکنون روزهاست «جانشان به لب رسیده» و دست به اعتصاب سراسری و تظاهرات خیابانی زدهاند. و مقامات حکومتی همچنان با وعده وعید و دروغدرمانی تلاش میکنند، این زخم کهنه را پانسمان کنند. این وضعیت اکنون به یک بحران در کوچه خیابان های شهرهای ایران تبدیل شده و خامنهای و دولت تازه از راه رسیدهاش همراه با یک فقره وزیر بهداری اصلاحاتی تلاش میکند، آتش خشم پرستاران را خاموش یا دستکم مهار کند. یکی از ایستگاههای آتشنشانی جمهوری اسلامی که مأموریت مهار این قبیل آتشها!؟ را دارد، رسانههای حکومتی هستند که با شعلهور شدن هر کانون اعتراضی در جامعه، بلافاصله با عکاس و خبرنگارهایشان از راه رسیده و تلاش میکنند، امیدی واهی به معترضان تزریق کنند. در همین راستا، روزنامه اعتماد در گزارشی از وضعیت پرستاران، گفتگوهایی هم با شماری از معترضان منتشر کرد که نگاهی به آنها، گوشهیی کوچک از وضعیت بحرانزده زندگی و کار پرستاران را نشان میدهد. آنهم در حالیکه سراسر روزنامه را که نگاه کنید، گفتگو با این مقام و آن وزیر و آن یکی وکیل حکومتی است که پشت سر هم در کنار بیان مشکلات، وعده بهبود میدهند. با این مقدمه نگاهی کنیم به یک مصاحبه این روزنامه با یکی از پرستاران معترض کرمانشاهی که خلاصه اش این است: پرداخت ۱۴۰هزار تومان بابت ۷ساعت اضافهکاری به یک پرستار؛ کمتر از پول یک ساندویچ! اما در استان کرمانشاه، پرداخت همین چندرغاز کارانه و حقالزحمه اضافه کار و تعرفه خدمات پرستاری ۱۳ماه است که به تعویق افتاده و پرداخت نشده است! بابت هر ساعت اضافهکار ۲۰ الی ۳۰هزار تومان به پرستار میدهند. در حالیکه اضافهکاری، اجباری است و نه اختیاری! یعنی پرستار بهعلت کمبود نیروی انسانی، مجبور به اضافهکاری است. بابت ۷ساعت اضافهکاری اجباری و تحمیلی به پرستار ۱۴۰هزار تومان میدهند که این پول حتی از قیمت یک ساندویچ هم کمتر است. با این حال ما مجبوریم هر ماه حدود ۸۰ تا ۱۲۰ساعت اضافهکاری داشته باشیم. آنهم در شرایطی که حقالزحمه اضافهکاری هم ۱۸ماه بعد به ما پرداخت میشود! راستی کجای دنیا چنین وضعیت شغلیای سراغ دارید؟ آیا دستمزد پاسداران را هم همینطوری میدهند؟ آیا دستمزدهای نجومی وزرا و نمایندگان مجلس خامنه ای هم همین مشکلات و بدبختیها را دارد؟ طلبههای حوزههای جهل و خرافات چطور؟ پاسداران مأمور به خدمت در دانشگاه که برای سرکوب دانشجویان به دانشگاهها گسیل شدهاند چطور؟ یا اطلاعاتیهایی که به اسم «استاد؟!» در مؤسسههای آموزش عالی و هیأت علمی دانشگاهها جاخوش کردهاند، چطور؟ حراستیهای آدمفروش چی؟ اینها و دهها پرسش مشابه دیگر البته از آن سؤالهایی هستند که مطمئنا تا روز سرنگونی این حکومت ضد مردمی پاسخ داده نخواهند شد! روزی که؛ روز سیادت مظلوم بر ظالم است.
حکومتی که مداوا وزنده ماندن بیماران ایرانی برایش ارزشی نداردواصلا" بود ونبود پرستاران برایش ارزشی نداردچه برسد به انکه حکومت ضدایرانی وخامنه ای ضدایرانی وحوش ضدایرانی اش ازگنجینه مالی شان برای پرستاران هزینه کنند اینکه میلیاردها تومان صرف مراسم اربعینی که نه به ایرانی های ونسل پارسی ایران چنین سزطان مذهبی تازی ها درایران ربطی دارد ونه جماعتی که این هزینه کلان برایشان دراین مراسم دود میشود ایرانی بوده وهستند بدرستی نشان میدهد ایرانی های ایران نباید انتظار هیچ حق وحقوقی ازجانب چنین حکومتی داشته باشند حکومت ورهبرش که به عمد ویروس کرونارابه ایران واردوشیوع دادن وواکسن ان را هم ممنوع کردن وبه عمدوغرض باعث فوت هزاران ایرانی شدند پس زنده ماندن ایرانی هاوبیماران ایرانی هاوموجودیت دارو ودرمان ومداواوپرستاری کردن ازاانها رانمی توانند تحمل کنند |