گزارشها در روز پنجشنبه ۲۵ مرداد حاکی از آن است که اعتصاب پرستاران همچنان در برخی شهرهای ایران ادامه دارد. پرستاران بهخاطر شدت بحران های شغلی خود دست به اعتصاب و اعتراض زدند و در شیراز حدود ۹۰ درصد از پرستاران اعتصاب گستردهای برپا کردند. نزدیک به ۹ بیمارستان شیراز و یکی از بیمارستان های کرج، در هفتهای که گذشت با بحران شدیدی روبهرو شدند. پرستاران آنها در اعتراض به اضافهکار اجباری، اجرا نشدن قوانین، حقوق پایین، کار سخت و فراوان، توهینها و تهدیدها، دست از کار کشیدند و در خانه نشستند. در این میان از دانشجویان رشتههای علوم پزشکی خواسته شده که به این حرکت اعتراضی بپیوندند و از پرستاران حمایت کنند.
تشکل دانشجویان پیشرو در بیانیهای با بیان اینکه پرستاران به ستوه آمده از وضعیت شغلی خود با سلاح اعتصاب به جنگ حکومت آمدهاند، تاکید کرد این اعتراضات با توجه به حساسیت مساله نظام درمانی، کیفیت تازهای به مبارزات بهحق پرستاران بخشیده است.
اعتصابکنندگان خواهان افزایش فوری دستمزدها، حذف اضافهکاری اجباری، اجرای صحیح و فوری تعرفه پرستاری، پرداخت معوقات، اصلاح شرایط شغلی مشقتبار و پایان یافتن برخوردهای امنیتی با پرستاران معترض شدند.
پرستاران حیاتبخش در گرداب زندگیسوز حکومت اسلامی
بقراط، پزشک یونانی دوره باستان در یک خطابه به دانشجویانش تأکید کرده بود، یکی از دوستان خود را مسئول مراقبت از بیماران تحتنظر خود کنید تا با خوشرویی و ملاطفت، دستورات طبی شما را انجام دهند و بهنحو درستی از بیماران نگهداری کنند... حالا بیش از دوهزاروپانصد سال از آن توصیه حکیمانه و انساندوستانه میگذرد.
اما در نظام ولایت مطلقه فقیه شاهدیم که پرستار جوان و با محبتی را بهخاطر آواز خواندن برای کودکان بیمار، مورد بازخواست قرار داده و تهدیدش کرده اند که دیگر از این کارها نکند! برخی رسانه های داخلی نوشتند: پرستاری که ویدیوهایی از آواز خواندنش برای کودکان بستری در بیمارستان وایرال شده بود، اعلام کرد برای این ویدیوها تذکر گرفته و تهدید شده است.
هر چند درد و رنج بیمار و پرستار و پزشک در جمهوری اسلامی فراتر از این خشکمغزیها و آزارهای موذیانه است ولی نمونه کوچکی از وضعیت جامعه مصیبتزده ایران است. مشکلات سالیان دور پرستاران ایران اکنون چنان بغرنج و تودرتو شده است که به مانند کلاف سردرگمی هر روز خود را با زخمی دیگر بر پیکر فرسوده شده پرستاران نشان میدهد.
طبق تعریف صحیح و علمی، پرستار فردی است که در زمینه اصول علمی و مهارتهای حرفهیی مراقبت، درمان و آموزش بیماران، تحصیل کرده و در آن مهارت داشته باشد و عضوی از تیم درمانی است.
اگر کسی برای یک بار بیمار شده و گذرش به مراکز درمانی افتاده باشد، او را میشناسد. حضور حیاتبخش او در همه جا هست. کسی است که در شبهای پردرد بیماران، برای تسکین درد آنان سر از پا نمیشناسد. لبخند او در خستهترین ساعت کار همیشه التیام بخشترین درمان برای بیماران است، اما کمتر کسان میدانند که در پشت این لبخند چه رنجی نهفته است.
پرستاری از شغلهای پرمشقت در رژیم جمهوری اسلامی است. بسیاری از پرستاران برای اینکه بتوانند زندگی روزانه خود را در زیرخط فقر بگذرانند ناچار از انجام ۲شیفت کاری پشت سر هم هستند. بسیاری از پرستاران بهخاطر شرایط کاری طاقتفرسا و نبود کمترین امکانات معشیتی و رفاهی ضروری، مهاجرت کردهاند و این اقدام بهنحو گستردهای ادامه دارد.
توجه به گوشهای از مشکلات پرستاران، عمق درد آنها را نشان میدهد: عدم اجرای صحیح قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری، اضافه کاریهای اجباری با حقوق ناچیز، فشار بیش از حد به پرستاران شاغل و استخدام نکردن نیروهای جدید، بخش کوچکی از دشواری های آنان است که منجر به مهاجرت برخی از پرستاران میگردد.
اعتراض پرستاران همانند اعتراضات سایر اقشار مردم مانند کارگران، معلمان، کشاورزان، بازنشستگان و... نمودی از خشم مردم نسبت به سیاستهای ضدمردمی رژیم خامنه ای است که بهدلیل اقدامات و رویکردهای چپاولگرانه روزبهروز بیش از گذشته مردم را به خاک سیاه مینشانند، اما در عینحال جیبهای سران و مهرههای نظام از اموال به یغما رفته همین مردم پر میشود؛ از این رو پرستاران هیچگاه از اعتراض نسبت به وضعیت موجود بازنایستادهاند و نمیایستند.
از زمانی که خمینی به دست همین مردم ایران بعلاوه چند نفر تروریست محمد رضا شاه را سرنگون کرد تا امروز کشور به صورت عقیدتی اداره میشود عقیده به این که اسرائیل باید نابود شود و آمریکا شیطان بزرگ است
به همین دلیل مردم ایران باید زیر خط فقر زندگی کنند و اگر هم پولی از بابت فروش نفت که ثروت ملی ایران است به دست آید باید خرج اهداف انقلاب شود و اهداف انقلاب اول پر کردن جیب خامنه ای و شرکاست و سپس اگر پولی باقی بماند خرج فلسطین و لبنان و یمن و عراق و سوریه و نیروهای نیابتی در آفریقا و آمریکای جنوبی شود
در این میان سالیانه هر خانوار ایرانی دستکم ۱۰۰ هزار دلار از دست میدهد در حالی این خانواده ها میبایست این پول را خرج فرزندان و خانه و پوشاک و خوراک کنند درست مانند همه کشورهای دنیا ولی مسئولین کشوری این پول را از جیب آنها می دزدند و بهتر هم نخواهد شد