مجلس شورای اسلامی که طبق تعاریف همین حاکمیت، باید نماد قانونگذاری و نظارت در ساختار سیاسی باشد، به صحنهای برای نمایش تعارضهای درونباندی و افشای فساد نهادینه شده تبدیل شده است. این وضعیت در جریان معرفی وزیر جدید امور اقتصادی و دارایی توسط پزشکیان آشکار شد. در حالیکه هنوز تبعات برکناری همتی، وزیر پیشین اقتصاد، فروکش نکرده، اظهارات وی درباره فساد و رانت در درون مجلس، موجب جنجال و واکنش تند برخی نمایندگان شده است.
آنچه در این قبیل اظهارات اهمیت دارد، بارز شدن تزلزل درونی و گسست ساختاری در نظام ولایت فقیه است. وقتی خودیها علیه یکدیگر افشاگری میکنند، دیگر نمیتوان دم از اقتدار و وحدت زد. حتی تلاش قالیباف برای دعوت به سکوت و ارجاع موضوع به مدعیالعموم نیز نوعی التماس برای سرپوش گذاشتن بر فوران جنگ باندهای حکومتی در روزهای پایانی است.
در اینجا میتوان به نکتهای از نظریهپرداز سیاسی "ساموئل هانتینگتون" اشاره کرد که میگوید: «پایداری یک رژیم سیاسی، نه در سرکوب مخالفانش، بلکه در انسجام درونی نخبگان آن است».
آنچه اکنون در مجلس خامنهای و میان باندهای قدرت در ایران میگذرد، تبلور آشکاری از فقدان این انسجام است. ادامه این وضعیت، علاوه بر پیامدهای اقتصادی، جنگ قدرت در درون باندهای حاکمیت را عمیقتر میسازد. وقتی از درون ساختار حاکم چنین افشاگریهایی صورت میگیرد، برای تودههای مردم بیش از پیش روشن میشود که این نظام به روزهای پایانی خود نزدیک شده است.
نظامی که حتی در سطح مدیریت بودجه و معرفی وزیر اقتصاد خود، به جای همگرایی دچار گریز از مرکز شده، نمیتواند پایدار بماند. اینگونه افشاگریها نهتنها یک حادثه، بلکه یک شکاف جدی در دیوار پوسیده نظام ولایت فقیه است. بیتردید دامنه و تبعات آن رو به افزونی خواهد گذاشت.
The Islamic Consultative Assembly, intended to symbolize legislation and oversight, has become a stage for internal conflicts and corruption exposure. This was evident during the introduction of the new Minister of Economic Affairs, where former Minister Hemmati's remarks about corruption sparked controversy among representatives. Such statements reveal the internal instability and structural fractures within the Velayat-e Faqih system. The lack of cohesion among elites threatens the regime's stability, as highlighted by political theorist Samuel Huntington. The ongoing power struggles and revelations indicate that the regime is nearing its end, unable to maintain unity even in budget management.
براساس حقایق نشان میدهد درکشورهای مافیا خیزجهان اگررهبرورهبران مافیا ترورشوند ویه مرگ طبیعی سقط شوند حلقه به هم پیوسته مافیا هرگزازهم نمی پاشد وفلفورفرد تبهکاردیگری را انتخاب وجانشین انها خواهد شد واین مورد بشدت تمام با رهبران حکومت های استبدادی که هرچند قلدروولی مافیائی نبوده اند تفوت دارد نمونه اش حکومت شوروی سابق حکومت آخوندی که برپایه اسلام مافیائی وچپاولگروغارت گروجنایتگراستواربوده ومی باشد با سقط شدن خامنه ای فرونخواهد پاشید بلکه قشون های مافیائی آخوندی ورانت خواران تسلیم مردم نخواهند شد بلکه برای حفظ جان ومال وثروت شان هم شده است باهم کنارخواهند امد وآخوندی دیگری راانتخاب خواهند کرد زیراکه ازمبارزات اکثریت مردم بطورعملی خبری هم نیست ومردم غیرمسلح وبی دفاع که فقط زنده ماندنشان مطرح است عذرشان موجه است