آدرس پست الکترونيک [email protected]









پنجشنبه، 21 تیر ماه 1403 = 11-07 2024

کمبود برق و تعطیلی ۱۵ استان ایران؛ چنگیز مغول هم این چنین نکرد

رسانه‌های حکومتی گزارش داده‌اند که با افزایش دمای هوا و رکوردشکنی مصرف برق، روز پنج‌شنبه در ۱۵ استان به عنوان روز تعطیل اعلام شده است.

ایسنا با اشاره به خاموشی‌های پراکنده ناشی از کمبود برق طی روزهای سه‌شنبه و چهارشنبه نوشته است که «به‌منظور جلوگیری از خاموشی سراسری و قطع برنامه‌ریزی شده برق در ۱۵ استان روز پنج‌شنبه به عنوان روز تعطیل اعلام شده است تا از طریق کاهش مصرف برق ادارات بتوان شبکه را مدیریت کرد و خاموشی‌ها را دور زد».

رادیو فردا هم گفت: ایران به دلیل تاخیرهای پیاپی در توسعه نیروگاه‌های برقی و هدررفت گسترده برق در شبکه فرسوده، در فصول گرم سال با کسری ۱۴ هزار مگاوات برق مواجه می‌شود و هر ساله به دامنهٔ کسری برق کشور افزوده می‌شود.

تاراج انرژی در جمهوری اسلامی

سرزمینی که یک درصد جمعیت جهان را در خود جای داده، دارای مهم‌ترین منابع طبیعی نظیر نفت و گاز (۱۷ درصد ذخایر گاز و ۱۳ درصد از ذخایر نفت جهان) و انواع فلزات است. هم‌چنین آب و خاک مساعد برای کشاورزی دارد و در مجموع ۷ درصد از ذخایر معدنی کره زمین را در اختیار دارد.

اما خامنه ای و پاسداران غارتگرش چنان بلایی بر سر ایران آورده‌اند که تجاوز مغولان، رقیب بی‌مقداری جلوه می‌کند. شاهد آن هم ناترازی های حیرت‌آور آب و برق و نفت و گاز و بنزین و سایر انرژی‌هایی است که دیگر قابل کتمان نیست.

روزنامه هم میهن از قول کارشناسان نوشته است: یک سوءبرداشت در حوزه سیاست‌گذاری منجر شده که تاراج انرژی رخ دهد و کشور در بخش‌های آب، برق، گاز و نفت دچار کمبود شود. همه می‌دانند جهان دیگر وابسته به نفت و فرآورده‌های نفتی نیست. اقتصاد جهان به سمت راه‌کارهای فناورانه‌محورتر پیش رفته و دیگر دنیا از نفت اشباع‌شده است. عصر، عصر متاورس و واقعیت‌های مجازی است نه نفرین منابع و بیماری هلندی، اما زمین بازی کاندیداها (در نمایش انتخابات)، هم‌چنان برنامه‌های «دولت در سایه» است.

تعجب ندارد که حتی قالیباف اعتراف می‌کند سالانه بالغ بر صد میلیارد دلار انرژی در کشور هدر می‌رود. اما عدد نزدیک‌تر به واقعیت ۱۸۰ میلیارد دلار است. خبرگزاری مهر نوشته: آمار و ارقام مصرف انرژی در کشور غیرقابل باور است. ما روزانه معادل ۵ میلیون بشکه نفت، گاز طبیعی و ۱.۸ میلیون بشکه نیز نفت مصرف می‌کنیم که مجموعاً می‌شود ۶.۸ میلیون بشکه نفت. ارزش این انرژی مصرفی حدود ۱۸۰ میلیارد دلار در سال است.

بگذریم از این‌که این میزان اتلاف منابع چه فاجعه‌ای در محیط‌زیست ایجاد می‌کند. حسن تاش رئیس اسبق مؤسسه مطالعات بین‌المللی انرژی می‌گوید: آلاینده‌های فرآورده‌های ایران بسیار بالاتر از حد استاندارد جهانی و حدود ده برابر است. متأسفانه در حال حاضر کشور در همه بخش‌های دولت، در حال تجربه یک نوع حکمرانی بد و ضعیف است.

وحید شقاقی استاد اقتصاد هم گفته: سالی ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیارد دلار برای جبران کسری ناترازی نیاز است. کدام بودجه‌یی می‌تواند آن را تأمین کند؟ اما ضرورتش تردید بردار نیست آن هم وقتی که سرعت فرونشست تنها در تهران ۱۰۰ برابر میانگین جهانی است!

دردناک‌تر آن که این کارشناس اقتصاد می‌گوید: معتقدم هنوز از عمق فاجعه خبر نداریم و تا زمانی که عمق فاجعه را نفهمیم نمی‌توانیم موضوع را درمان کنیم.

خطری که این استاد دانشگاه یادآوری می‌کند همزمانی نابودی معیشت مردم و سرزمین ایران است. او می گوید: اگر نتوانیم این ناترازی را پوشش دهیم ایران وارد مسیر ابرتورم می‌شود و باید توجه داشت ابرتورم نه معنای رشد تورم ۴٠ درصدی در سال بلکه به‌معنای رشد ۵٠ درصدی تورم در هر ماه است و در این حالت، شرایط عجیب‌وغریب برای ایران پیش می‌آید.

حسن درگاهی، اقتصاددان اما بر این باور است که بدون اصلاحات سیاسی نمی‌توان حال اقتصاد را خوب کرد!

باید گفت پس از چهل سال غارت سرمایه‌های کشور به دست حاکمان جمهوری اسلامی تازه به یاد اصلاحات سیاسی افتاده‌اند! این توصیه‌های اصلاح‌طلبان قلابی، دچار سندرم زمان پریشی است.

در واقع تراز را این‌گونه تعریف می‌کنند که ابزاری است برای تعیین افقی بودن یا عمودی بودن سطح مورد نظر. هیچ ساختمانی برپا نمی‌شود الا این‌که دیوارهایش تراز باشد. نظام ولایت فقیه اما از این قاعده مستثنی است! دیوارها که جای خود دارد حتی حاکمانش نیز تراز این دوران و زمانه مدرن تاریخ بشر نیستند. ناترازی و بی‌قوارگی جمهوری اسلامی تا ثریا کشیده شده است. تأسف آنجاست که این فاجعه بر روی شانه‌های تکیده مردم زیر بار سهمگین غارت و ستم و بیداد حاکمان زر و زور و تزویر قرار گرفته است.

این حکومت با مردم آن کرد که مغولان نکردند

نوشته هايی هست به یادگار مانده از یک دوره تلخ و سیاه تاریخ. سرزمینی بنام ایران که مورد هجوم قوم مغول قرار گرفت. نابکارانی که بقول یک جان بدر برده بخارائی، در مورد حمله مغول گفت: آمدند و کندند و سوختند و کشتند و بردند و رفتند.

اما دریغ و درد که باردیگر همان تاریخ در سیمای بسیار تلخ تراز آن در سیمای خامنه ای و حمله پاسداران او به این سرزمین تکرار می گردد. تلخ تر! چرا که آنچه خمینی و جانشین او با مردمان این سرزمین، با تاریخ، تمدن، بنیان های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی این جامعه آن کردند! که مغول نکرد.



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید:
  1744 بازدید |






© copyright 2004 - 2024 IranPressNews.com All Rights Reserved
Cookies on IranPressNews website
We use cookies to ensure that we give you the best experience on our website. This includes cookies from Google and third party social media websites if you visit a page which contains embedded content from social media. Such third party cookies may track your use of our website. We and our partners also use cookies to ensure we show you advertising that is relevant to you. If you continue without changing your settings, we'll assume that you are happy to receive all cookies on our website. However, you can change your cookie settings at any time.