یک نمونه امروزین سعادتمندی مردم گردن‌فراز ایران، پشت کردن و تحریم نمایش مبتذل انتخابات خامنه‌ای برای جبران شکست های کمرشکن حکومت او است. آوردن مهره‌های دست چندم فرومایگان استمرار‌طلب در کنار سایه‌نشینان پشت خیمه ولایت و بازی دادن عروسک‌های نمایش، برای مردمی که چندین دهه است شاهد این نمایشات روحوضی هستند، تنها بی‌اعتنایی به این بازی ها نبود، بلکه نشان دادن قهر و جدایی و پیکار با حاکمان تبهکار نیز از پیآمد اقدامات تاریخ‌سازشان بود تا جهان بداند که اکثریت ملت ایران (حتی با آمارسازی های مضحک رژیم متقلبان) از نظام مطلقه ولایت فقیه بیزارند و تا نابودی کاخ ظلم آنان از پای نمی‌نشینند.

جهانیان می بینند که در برابر همای سعادت، حیوانی کریه و با پنجه‌های خون‌آلود به نام کرکس سیاه، سایه شوم خود را بر زندگی و معیشت و سرمایه و ثمره ساکنان فلات ایران گسترانده است و درد و رنج و فقر و فلاکت را نسل اندر نسل به جان و روان آدمیان تحمیل کرده است. مردم رنجدیده ایران اگر چه با رویارویی هر روزه با دژخیمان شقاوت‌پیشه غرور و افتخار می‌آفرینند و همای سعادت را همراه دارند، ولی تلخی و زهر و سیاهی روزگار را نیز با همه وجود خویش احساس می‌کنند.

چرا نیامدند؟!

روزنامه داخلی هم میهن دیروز در گزارشی نوشت: انتخابات چهاردهم ریاست‌جمهوری در حالی دور اول و دوم خود را پشت سر گذاشت که درصد مشارکت پایین مردم در این انتخابات، نقطه عطفی در تمام انتخابات‌های برگزارشده بعد از انقلاب بود. مردمی که اعتراض‌شان را به وضعیت عمومی کشور نشان دادند.

ترس خامنه ای از سرنگونی است

علی اکبر امیدمهر، دیپلمات سابق ایران: خامنه ای باز هم با انتخاب یک رئیس جمهور ذوب شده درخود نشان داد.که غم معاش مردم در بین نیست، ترس وی از سرنگونی است.

جمهوری اسلامی از بی کفایت ترین رژیم های تاریخ بشریت، از ابتدای تاریخ ،در بین همه ملل و همه زمان هاست. چون آنچنان هرج و مرجی در اداره امور مملکت، از جمله در همه نیازهای طبیعی - بشری مردم ایران، ناشی ازین بی کفایتی و در نتیجه توسل به شمشیر و زور ایجاد کرده، که حتی توان و عرضه تامین نان و آب و برق و دارو و درمان و مسکن مردم را نیز ندارد.

بدیهی است.بعد از سقوط این بساط، تحلیل ها،گزارشات و کتابهای زیادی درین مورد نوشته شده و بحث و بررسی علمی، توام با علت یابی تحقق این فاجعه، بعمل خواهد آمد تا در تاریخ بشریت و در آینده دیگر و هرگز چنین فاجعه ای علیه بشریت تکرار نشود. درست همان افشاگری ها و مخالفت هایی که به عنوان درس عبرت در مورد فاشیسم و نازیسم و.. به عمل آمده است.

رهبر رژیم، بعد از سی و پنج سال حاکمیت خون و جنون و ظلم و جنایت اش علیه ملت ایران و کل بشریت باز هم یک کارگزار کاملا ذوب شده در خود یعنی پزشکیان را که رفتار و پندارش کاملا شبیه وی بوده و سوابق دیرین و طولانی در دشمنی و سرکوب و کشتار فردی و جمعی ملت ایران را داشته، بر سر کار آورد تا به کمک جلیلی و دولت در سایه اش متفقا دمار از ملتی که به وی و رژیم اش نه گفته در آورده و روزگار ملت را ازین هم که هست سیاه تر و غیر قابل تحمل تر نماید.

در حالیکه در اکثر کشورهای جهان اعضای راس هرم قدرت، از میان شایسته و لایق ترین، با سواد و مردمی و وطن دوست ترین، با وجدان و پاکترین، تحصیل کرده و متخصص ترین افراد جامعه، انتخاب می شوند، رهبر رژیم با تعطیلی کامل پروسه انتخابات و تبدیل آن به انتصابات، برعکس همه بدترترین ها را در راس امور گذاشته تا کسی جرات نکند ذره ای برتری و شهامت از خود، بروز داده و بقول پاسدار قاآنی سرکرده نیروی قدس، گوش به فرمان و مطیع حلقه بگوش و در مسیر ولایت خامنه ای باشد.

این اقدام خامنه ای توهینی بزرگ و بی سابقه به ملت ایران و جامعه بین المللی است و به آسانی از این تحقیر و توهین نخواهند گذشت. دنیا بر خلاف تصور خامنه ای آنچنان هم بی در و پیکر و بی حساب و کتاب نیست و تحمل این قبیل فرافکنی ها هم حدی دارد. اکنون وقت آن رسیده که یک بار و برای همیشه این انتصابات شخصی و بنا بر اراده یک فرد مستبد دینی به ایجاد نوعی اتحاد سرتاسری و همبستگی ملی در داخل و خارج از کشور منجر شود و همچون جنبش مهسا تداوم قیام ملی علیه این بساط قرون وسطائی را فراهم سازد. این جنبش با توجه به آتش بیاری رژیم در غزه و اوکراین، پشتیبانی جامعه جهانی را با خود خواهد داشت. بنظر می رسد این دو قمار بزرگ خامنه ای سرانجام تبدیل به باخت-باخت نهایی وی و رژیم اش گردد.