سه شنبه، 19 تیر ماه 1403 = 09-07 2024پول ۴ کیلو میوه تابستانی بیشتر از دستمزد ۲ روز یک کارگر ایرانیخبر ساده است: «میوهها» رکوردداران تورم خوراکیها در پایان خرداد؛ دادههای رسمی نشان میدهد تورم میوهها و به طور مشخص مرکبات در بهار امسال بیسابقه بوده است؛ قیمتهای رسمی بازار میوه و تره بار نیز گواه دیگری برای اثبات این ادعاست که میوههای تابستانی در سبد خرید دهکهای کم درآمد، جایی ندارند. به گزارش ایلنا، تورم ماهانه کالاهای خوراکی در خردادماه ۱۴۰۳ نشان میدهد میانگین قیمت کالاهای خوراکی در خرداد امسال نسبت به اردیبهشت حدود ۴.۳ درصد رشد کرده است. در این میان، قیمت میوهها و مرکبات با فاصلهی زیادی از سایر کالاهای خوراکی، در حال پیشتازیست و مرزهای نرخهای نجومی را جابجا کرده است. اما قطار تندرویِ قیمتها در پایان بهار متوقف نشده است؛ در روزهای سپری شده از تیرماه، میوهها بازهم گرانتر شدهاند به گونهای که یک سبد ساده از میوههای تابستانی قیمتی فضایی پیدا کرده است. بد نیست نگاهی به قیمت میوهها در ۱۷ تیرماه بیندازیم. دستمزد روزانه یک کارگر حداقلبگیر در سال جاری، ۲۳۸ هزار تومان است که با الحاق تمام متعلقات و مزایای مزدی در هر روز به زحمت به ۲۵۰ هزار تومان میرسد؛ بیایید فرض کنیم یک کارگر وقتی خسته و غمناک از سر کار به خانه برمیگردد، تصمیم میگیرد یک سبد کوچک از میوههای تابستانی برای فرزندانش بخرد؛ این سبد فقط یک کیلو انجیر، یک کیلو آلوزرد، یک کیلو گیلاس و در نهایت یک کیلو انگور است؛ او اگر از ارزانترین نقاط شهر خرید کند، برای یک سبد چهارکیلویی از میوههای فصل باید حداقل ۶۶۲ هزار تومان بپردازد! که این رقم ۲.۶ برابر دستمزد روزانه این کارگر است؛ در واقع کارگر حداقلبگیر باید ۲.۶ روز کار کند و هیچ چیزِ دیگر نخرد تا بتواند ۴ کیلو میوه تابستانی آنهم با ارزانترین قیمتهای موجود در بازار خریداری کند و به خانه ببرد. و این شرایط فقط مختص تهران نیست؛ کارگران در همه جای کشور در تامین نیازهای خوراکی خانوار و به طور مشخص میوههای فصل ناتوانند؛ حسن عزتی، رئیس انجمن صنفی کارگران ساختمانی بانه در استان کردستان، در این زمینه میگوید: امسال کارگران ساختمانی یا فصلی در شهرستان بانه نسبت به سال گذشته در وضعیت معیشتی تاسفبارتری به سر میبرند؛ یک کارگر ساختمانی به سختی میتواند در هفته دو روز کار پیدا کند که مجموع دستمزدِ دو روز کارش نهایت به یک میلیون و دویست یا یک میلیون و سیصد هزار تومان میرسد و تمام هفته را باید با همین پول سرکند؛ پس درنتیجه در سبد خرید فقط ضروریات میگنجد و بس.... عزتی اضافه میکند: به علت افت شدید ساخت و ساز، بسته شدنِ مرزها در شهرستان بانه و تورم هرروزه، شاهد کاهش قدرت خرید کارگران فصلی هستیم؛ یک خانواده کارگری ساختمانی به زحمت میتواند در هفته دو بار میوه بخرد، آنهم میوههایی که نه درجه یک بلکه درجه چند هستند. او اضافه میکند: از آنجاییکه تامین هزینههای مسکن و اقلام ساده خوراکی به کارگران فشار آورده، خانوادههای کارگری به ارزانخری روی آوردهاند و ارزانخری نتیجهای جز ناتوانیهای جسمی و روحی ندارد. در سالهای اخیر، قابلیتهای جسمی و روحی طبقهی کارگر افول کرده است. این شرایط بغرنج، تبعات دردناک کم ندارد؛ کاهش نرخ زاد و ولد، پایین آمدن بهرهوری و رشد حوادث مرگبار شغلی، از نتایج تلخِ همین شرایط است. از سالهای ابتدای دهه ۹۰ شمسی، به دنبالِ در پیش گرفتن شوکدرمانیهای ارزی و انقباضات بودجهای، کالاهای خوراکی در صف خروج از سبد خرید طبقه کارگر قرار گرفتند؛ اول، گوشت قرمز، آجیل و خشکبار، بعد مرغ و ماهی و حالا میوهها و سبزیجات. در طول حدود ۱۰ سال، یک سبد خرید مغذی و آکنده از کالاهای گوناگون، آنچنان کوچک شده که امروز جز نان خالی و تخم مرغ و چند کیلو سیبزمینی چیزی در آن نمیگنجد!
|