یکشنبه، 17 تیر ماه 1403 = 07-07 2024خامنهای و تجمیع مضحک آرای تقلبی! سرخ کردن صورت سیلی خوردهخامنه پس از چند روز سکوت در زیر ضرب تحریم هشت تیر ناگزیر از اعتراف شد که «در مرحله اول مشارکت کمتر بود از آن مقداری که توقع داشتیم» و با دروغگويی افزود: «اگر کسی تصور کند این عده که رأی ندادند بهخاطر این بود که با نظام مخالف بودند، این فهم صددرصد اشتباه است». سپس به زمینهسازی آشکار برای تقلب و رقمسازی پرداخت و وعده داد که در دور دوم مشارکت بیشتر میشود! خامنه ای که بهرغم التماس و درخواست های «مکرر»، در دور دوم بازهم با تحریم روبهرو شد، شمار آرای تقلبی هر دو دوره را بهنحو مضحکی روی هم ریخت و ادعا کرد که «مردم بهمیدان آمدند... صندوق های انتخاباتی را در دو مرحله با بیش از ۵۵میلیون رأی انباشتند!... این حرکت بزرگ در رویارویی با غوغای دستساز تحریم انتخابات که دشمنان ملت ایران برای القای ناامیدی و بنبست بهراه انداخته بودند، کاری درخشان و فراموش نشدنی است». در این اظهارات، آثار ضربه پتکآسای تحریم بر گیجگاه خامنه ای بهوضوح پیداست. اما او در گیجی ناشی از این ضربه، این واقعیت را بهخوبی نشان داد که تا کجا از «غوغای تحریم» سوخته و کباب است و تا کجا از «ناامیدی و بنبست» ناشی از این تحریم که بر سراپای رژیمش مستولی شده، آشفتهحال! انصافا «کار درخشان و فراموش نشدنی»، صنعت خود اوست که کار رأیسازی و «تجمیع آرا» را که معمولا وزارت کشور با کلی خدم و حشم انجام میداد، یکتنه و با جمع زدن نتایج ضریب زده شدهٔ دو انتخابات، انجام داده است. کاری که تحقیقا در تاریخ همهٔ انتخابات تقلبی در دنیای معاصر لنگه ندارد. بهاین ترتیب خامنه ای از دو شکست که اولی را یک هفته پیش بهزبان اشهد اقرار کرده، یک پیروزی ۵۵میلیونی ساخته است. به این میگویند هنر رنگ کردن شکست و آبروریزی! با همهٔ این هنرها، خامنهای نتوانست در این پیام دو دغدغه و هراس بزرگ خود را مخفی کند. اول، او که میداند نظام درهم شکستهاش از همین امروز وارد چه مدار جدیدی از تلاطم و بحران میشود، بهسگ زردی که جانشین شغال شده «ادامهٔ راه رئیسی» را گوشزد کرد و افزود: «از ظرفیت های فراوان کشور بهویژه منابع انسانی جوان و انقلابی... بیشترین بهره را ببرد». یعنی پزشکیان نه تنها موظف است راه رئیسی را که همان راه انقباض، سرکوب و اعدام حداکثری و غارت و چپاول حداکثری است ادامه دهد، بلکه باید از «منابع انسانی جوان و انقلابی» یعنی همان دولت رئیسی که خامنهای آن را «دولت جوان و حزباللهی» و «انقلابی» مینامید استفاده کند. توصیفاتی که تنها شامل کسانی میشود که مطیع محض شخص او باشند. دوم؛ اگر چه پزشکیان صراحتاً گفته است که «ذوب در مقام ولایت» است، اما خامنهای که گرگ باران دیده است، گوشش از این حرفها پر است و میداند که تشدید جنگ گرگ ها بر سر لاشهٔ قدرت حتمی است. بنابراین بهباندهای متخاصم درون حکومت «توصیه» میکند که «رفتارهای رقابتی دوران انتخابات بههنجارهای رفاقتی تبدیل شود». اما خودش بهتر میداند آنجا که پای قدرت و غارت در میان است، این توصیهها پشیزی کارآیی ندارد و تشدید بحران و شقه و شکاف در ولایت بحرانزده قطعی است.
|