روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: دولت بعدی در صورتی که بخواهد در راستای اصلاح اقتصادی قدم بردارد، نمیتواند مساله تحریمها را فراموش کند. باید گفت گام برداشتن در راستای رفع تنشهای منطقهای، کنار گذاشتن رویکرد خصمانه در سیاست خارجی و رفع موانع تجارت خارجی اقداماتی هستند که در راستای رفع تحریمها باید در دستور کار دولت بعد قرار گیرند.
این منبع نوشت: معضل مهم دیگر در اقتصاد کشور این است که فقر تبدیل به یک پدیده عمومی و رایج در کشور شده است. آمارها حاکی از آن است که حدود یکسوم جمعیت کشور در فقر به سر میبرند و کشور در چنین شرایطی بهشدت به رشد اقتصادی در راستای رفع فقر محتاج است.
۲۷برابر شدن فقر مطلق طی ۱۸ سال
کارشناسان حوزه فقر میگویند، اصولاً فقر به سه دسته «فقر خشن یا گرسنگی»، «فقر مطلق و شدید» و «فقر نسبی» تقسیم میشود. افرادی که زیر خط فقر مطلق قرار دارند توانایی تأمین حداقل نیازهای اساسی خود را ندارند و بهطور مطلق، فقیر محسوب میشوند و حداقل ۳۰ درصد مردم فقیر مطلق به حساب میآیند. روشن بود که وعدههای عوامفریبانه، کاری برای آنها از پیش نخواهد برد. ریشهکنی فقر علاوه بر اقدامات اورژانسی، نیازمند اقدامات میانمدت و بلندمدتی است که قطعاً در دو هفته یا حتی دو ماه نیز جواب نخواهد داد. وعده آن موقع رئیسی تنها «موجی از بهت میان افکار عمومی پدید آورد، چرا که آمار رسمی در زمینه این معضل نشان میدهد که جمعیت زیادی از مردم ایران زیر خط فقر مطلق در کشور زندگی میکنند. نتایج مؤسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی نشان داد، جمعیت زیر خط فقر مطلق از سال ۹۲ تا ۹۶ به ۱۵درصد رسیده بود اما از سال ۹۶ تا ۹۸ به ۳۰درصد افزایش یافته است.
در این باره کمیته امداد امام آماری بسیار وحشتناکتر ارائه داد و اعلام کرد: «در دوره زمانی ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۸ حدود ۳۳درصد از جمعیت کشور زیر خط فقر چند بعدی قرار گرفتهاند و سرعت خط فقر مطلق بیش از ۲۷ برابر شده است. از آن ایام به امروز بنگریم که نزدیک سه سال از وعده ۲ هفته ای زدودن فقر مطلق میگذرد. آنچه محسوس و در گزارش های معتبر مشهود است، توسعه فقر و خردهفرهنگ فقر و در نهایت تهدید گسترش فقر چند بعدی و بیننسلی است.
پاسخ، ریشهکنی فقیر پروران است
یک استاد اقتصاد دانشگاه میگوید: میزان رانت و ناکارآیی در اقتصاد ایران آنقدر زیاد است که حذف همین رانتها و تبدیل آنها به یارانه نقدی همگانی، اثرات مشخصی بر رفاه خانوارها در ایران خواهد داشت. با حذف این ناکارآمدیها میتوان در سطح رفاه جامعه بهبود قابل توجهی ایجاد کرد.
نظام ولایت فقیه غرق در فساد و رانت و غارتگری است. بهقول بازنشستگان و مال باختگان، «یک اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه» حالا هم کوتاهترین راه، ریشهکنی چپاولگرانی است که جامعه را از مرز ابر بحران فقر و نابرابری به فاجعه کشاندهاند. روشن است که با حذف ولایت فقیه در ایران، ریشه فقر و فساد و تباهی برای همیشه از ایرانزمین پاک خواهد شد.
واقعا" مقاله نویس روزنامه دنیای اقتصاد راچه میشود ویاچاره ای بجزآخ وناله کردن هشدارآمیزبی فایده ندارد درکدامین دوره زمانی حکومت ضحاک اسلامی رفاهی برای مردم بوده است واصلا" موجودیت مردم درایران بابت ایرانی بودنشان دراین چهل وچندساله برای حکومتگران ضحاک تازی پشیزی ارزش داشته ودارد که فقرعمومی رابه جانشینی بسیارجلادترازرئیسی که ازعباردوشان انتخابی قصاب اعظم خامنه ای باشد گوشزد می کنید؟ فقط نگاهی به ساختمان هاوبیمارستان ها واتومبیل های گران قیمت وهمه شکل فرم رفاه فلسطینی هادرنوارغزه قبل ازجنگ غزه بی اندازیدکه هرانچه بابت قصاب اعظم خامنه ای ازاقتصادمقاومتی برای ایرانی هامی گفت که زجروفقرتحمل کنیدکه بادشمن مبارزه می کنیدوهمزمان میلیاردهادلار برای رفاه وزندگی مرفه خوردخوراک مفت وتوله پس اندازی تازی هابه سوریه ولبنان وفلسطین می فرستاد