سیل مشهد نتیجه بیتوجهی به اعتراض سه سال پیش فعالان محیط زیستی است
«این آخرین سیلاب نیست!» عنوان یادداشت روزنامه اعتماد به قلم مژگان جمشیدی است که در آن آمده: سه سال پیش در این روز گروهی از فعالان محیط زیست و کوهنوردان مشهدی، در انتهای بلوار دلاوران در مجاورت ارتفاعات جنوبی مشهد تجمع کردند. آنها مقابل بیل مکانیکیها و کامیونهای حامل سنگ، ایستادند و برای دقایقی مانع از تردد ماشینآلات شدند تا شاید صدای اعتراضشان به گوش مسوولان شهری و استانی برسد. گرچه تا آن زمان، نزدیک به 56 آبراهه و مسیل در محدوده 5 کوه در بخش جنوبی مشهد با حمایت مسوولان شهری و استانی بهطور گستردهای تخریب شده و اعتراضات نیز بیپاسخ مانده بود اما محیط زیستیها مسیری را که از ابتدای دهه نود برای روشنگری نسبت به پیامدهای تخریب کوههای مشهد آغاز کرده بودند همچنان ادامه میدادند. حالا اما همان منطقهای که در یک دهه اخیر، مورد هجوم بیامان معدنکاوان و راهسازان و بسازبفروشها و بعضا نهادهای خاص! قرار گرفته بود با یک بارش 38 میلیمتری در کمتر از 40 دقیقه با چنان سیلاب مرگباری مواجه شد که پیامدش منجر به مرگ شهروندان شده و خسارات زیادی به راهها و خودروها و منازل مسکونی نیز وارد شد.
آنچه در مشهد در روز چهارشنبه هفته گذشته به وقوع پیوست دقیقا مشابه سیلاب امامزاده داوود تهران، فیروزکوه، قم و شیراز در سالهای اخیر بود که منجر به کشته و مجروح شدن شمار قابل توجهی از مردم شد و علت تشدید خسارات این سیلابها مشخصا دستکاری در رودخانهها و مسیلها و کوههای بالادست بوده است.
قطعا این آخرین سیلاب نیست و سیلهای دیگر، نه فقط در مشهد که حتی در تهران و اصفهان و شیراز و دیگر شهرهای کشورمان به دلیل تخریب گسترده کوهستانها و روددرهها در راه است و اگر فکری نشود با این حجم از تغییراتی که در نیم قرن اخیر به دلیل سوء مدیریت در طبیعت ایجاد کرده و رژیم رودخانهها را تغییر دادیم و خاک بالادست نیز بهشدت سست و مستعد رانش و زمینلغزش شده و برخی نقاط را هم از پوشش گیاهی خالی کردیم، سیلهای بعدی ویرانگرتر خواهد بود.
حکیم فردوسی نیز نزدیک به یکهزار سال قبل گفته بود: « به جویی که یکبار بگذشت آب / نسازد خردمند در آن جای خواب ». همین یک بیت شعر از این شاعر حماسهسرای ایرانی کافی است تا دریابیم دستکم وقوع سیل در سرزمین ایران امری رایج بوده اما اینکه چرا با وجود این همه شواهد تاریخی و علمی، همچنان قطار توسعه ناپایدار با سرعت هر چه تمامتر و به قیمت نابودی طبیعت پیش میرود شاید به این دلیل باشد که منافع کوتاهمدت فردی بر منافع بلندمدت ملی ارجحیت پیدا کرده است.