در آوریل ۲۰۲۳ ولادیمیر کارا-مورزا، فعال حقوق بشر و سیاستمدار مخالف حکومت روسیه، به جرم مخالفت با جنگ اوکراین به ۲۵ سال زندان محکوم شد. او بهعلت تأسیس یک «سازمان نامطلوب»، «پخش دروغهایی دربارهی ارتش روسیه» و خیانت بزرگ ــ احتمالاً در ارتباط با مشارکت در قانون مگنیتسکی (Magnitsky Act) که کنگرهی آمریکا در سال ۲۰۱۲ تصویب کرد ــ گناهکار شناخته شد. کارا-مورزا آشنای نزدیک بوریس نمتسف (Boris Nemtsov)، سیاستمدار مخالف کرملین، بود که به قتل رسید و خودِ او نیز دو بار در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۷ هدف حمله بهقصد مسمومیت بوده است.
درست پیش از محکومیتِ کارا-مورزا، دو روزنامهنگار به نامهای آناستازیا اشتاینرت و الکس استرلنیکف پرسشهایی را ازطریق نظام پستیِ زندان در روسیه به او فرستادند. در ماه مه آنها پاسخی بهصورت دستنوشته دریافت کردند که در آن کارا-مورزا دربارهی آیندهی روسیه، حکم شدید بیسابقهاش و جنگ در اوکراین به تأمل پرداخته است. یوروزین ترجمهای انگلیسی از این نامه را فراهم کرده است. بخشی از ترجمه فارسی این نامه در زیر آمده است. خبرنامه آسو/افسانه دادگر
اکنون چهچیز تکیهگاه شماست و به شما امید به آینده میدهد؟
آموزش تاریخ بهطرزی باورنکردنی کمککننده است ــ شاید این کار هرگز بهاندازهی امروز برای من مفید نبوده است. مهمتر از همه اینکه هرچیزی که اکنون در حال وقوع است پیش از این در تاریخ ما روی داده و همواره خاتمه یافته است. و علیالقاعده ناگهان خاتمه یافته است. این هم به پایان خواهد رسید و به اعتقاد من بسیار زودتر از آنچه برخی انتظار دارند.
«تاریکترین لحظات شب درست پیش از سپیدهی صبح است.» شما از نخستین کسانی بودید که این گزینگویه را در روسیهی پوتین دوباره بر سر زبانها انداختید. سپیده کی برخواهد دمید و چگونه خواهد بود؟
این عبارت یکی از عبارات موردعلاقهی مخالفان شوروی بود. برخی به آنان میخندیدند و آنان را رومانتیکهای سادهلوح میشمردند، مخصوصاً شاید در اوایل دههی ۱۹۸۰، هنگامیکه به نظر میرسید اوضاع نمیتواند تاریکتر از این بشود: جنگ افغانستان، بوئینگی که به زمین خورد [هواپیمای مسافربری کرهی جنوبی که در حریم هوایی روسیه در سال ۱۹۸۳ سرنگون شد]، ساخاروف در تبعید، موج جدید دستگیریهای سیاسی، مواجههی سهمگین با غرب. چهکسی فکر میکرد که سپیده درست در همین نزدیکی است؟ زمان حاضر، با نشانههای بسیار، مرا به یاد سالهای اوایل دههی ۱۹۸۰ و اوایل دههی ۱۹۵۰ میاندازد، همان «شب تاریک پیش از طلوع سپیده». و من ایمان دارم که سپیده بسیار نزدیکتر از آن چیزی است که ممکن است به نظر رسد.
دیکتاتورها اغلب داعیهی وطنپرستی حقیقی دارند. و غالباً جنگها در اوج وطنپرستی آغاز میشوند. پس آیا مشکل وطندوستی است؟
«وطندوستیِ» ادعاشده توسط دیکتاتورها را باید در گیومه گذاشت. وطندوستی حقیقی این نیست که بر سینهی خود بکوبیم و فریاد برآوریم که از هر کشور دیگری بهتریم. وطندوستیِ حقیقی عبارت است از شناخت و تشخیص کمبودهای سرزمین خود، صادقانهسخنگفتن دربارهی آنها و تلاش برای اصلاح آنها. وطندوستیِ حقیقی عبارت است از عشق حقیقی به سرزمین مادریِ خود ــ تلاش برای بهترکردن آن و نه عرضاندامکردن به خرج دیگران. پالودن مفهوم وطندوستی از آلودگیِ شووینیستی (میهنپرستی افراطی) و امپریالیستی که تحت سلطهی رژیم کنونی به آن مبتلا شده لازم و واجب است...
به نظر شما جنگ در اوکراین چگونه خاتمه مییابد؟
کشور ما تاریخی طولانی از «جنگهای پیروزمندانهی کوتاهی» دارد که بهنحوی کاملاً متفاوت با آنچه آغازگران آن جنگها در نظر داشتند خاتمه یافت و به تغییرات سیاسی چشمگیری انجامید. این دربارهی جنگ کریمه هم مصداق داشت، شکستی که اصلاحات بزرگ الکساندر دوم تا حد زیادی نتیجهی آن بود. این دربارهی جنگ خفتبار روسیه و ژاپن نیز مصداق داشت، جنگی که به نخستین قانون اساسی روسیه، پارلمان و آزادی مطبوعات ختم شد. و این دربارهی قمار شوروی در افغانستان هم مصداق داشت، قماری که عاملی اصلی در فروپاشیِ رژیم کمونیستی شد.
جنگ در اوکراین به همین نحو خاتمه خواهد یافت. رژیم پوتین این جنگ را پیشاپیش باخته است، حتی اگر فقط به این علت باشد که پس از یک سال جنگیدن دولت اوکراین مقاومت کرده، از استقلالش دفاع کرده و همبستگی بینالمللیِ بسیار زیادی کسب کرده است. نقشههای کرملین در فوریهی ۲۰۲۲ آشکارا چیز دیگری بود... تغییرات سیاسی ژرف در کشور ما فقط دیروزود دارد، سوختوسوز ندارد و البته زیاد دیر نخواهد بود.