ارنی ارنو، نویسنده ۸۲ساله فرانسوی پس از دریافت جایزه نوبل ادبیات امسال، مهمترین بخش سخنرانی خود را به تجلیل از زنان شجاع ایران اختصاص داد و گفت: خیزش زنان، رژیم حاکم بر ایران را به لرزه درآورده است. زنان ایرانی علیه قرونوسطایی و خشنترین حاکمیت مردسالار جهان مبارزه میکنند.
قیام شکوهمند جوانان ایران با اینکه هنوز به ۱۰۰ روزه اول خود نرسیده است اما بهدلیل جانفشانیها، پایداری ها و شجاعت بینظیر آنان در برابر حکومت وحشی خامنهای، حیرت و شگفتی جهانیان را برانگیخته است. موج محکومیتهای گسترده مردم و دولتمردان جهان بهخصوص پس از اعدام ناجوانمردانه دو معترض جوان، بار دیگر به عظمت حماسهای که برای پی ریزی یک رنسانس بسا دوران سازتر از نخستین آن شکل گرفته است، مهر تأیید و تأکید گذاشته است.
کم نبودند ایادی نظام ولایت فقیه و مهرهها و لابی های نهفته در راهروهای قدرت های بیمروت عالم که مردم ایران را از هرگونه حرکت و خیزشی برحذر میداشتند. اصلاحطلبان قلابی که در این سالها، بیفایدگی و بیحاصلی مبارزه و قیام را تئوریزه میکردند و اعتراضات مردمی را برای گذار دموکراتیک خطرناک (!) میدانستند، حالا همگی از خیزش دختران و پسران دانشآموز و جسارت و بالندگی دانشجویان جوان غرق در بهت و ناباوری هستند تا آنجا که اعتراف میکنند نمیتوانند تحلیل و ارزیابی از جنبش انقلابی کنونی داشته باشند.
از جمله محمدرضا تاجیک می گوید: با یک پدیده تحلیلناپذیر مواجه هستیم که در هیچ قالب نظریای قرار نمیگیرد و اگر بخواهیم آن را در قاب و قالب نظری قرار دهیم، تحریف میشود. هیچ نظریه جامعهشناختی یا سیاسی نمیتواند توضیحش دهد. من معتقدم حقیقت این واقعه را هیچگاه نخواهیم شناخت، چون این واقعیت نوعی آنتولوژی یا هستیشناسی در شدن دارد...
آری؛ امروز نسل مهساها و نیکاها، محسنها و مجیدرضا و خدانورها... نسل نازنینی که برای ارزشمندترین گوهر وجودی انسان، آزادی، جان برکف به کف خیابان آمدهاند. دریغ از هر قطره خون این جوانان، اما چه باک که برای نجات گوهر ربوده شده آزادی توسط قرونوسطاییترین حکومت جهان میبایست گرانقدرترین سرمایه خویش را به میدان آورد. باشد که این خون های پاک، برگ زرین دیگری در تاریخ مبارزه با قرونوسطاییترین حکومت جهان باشد.