آدرس پست الکترونيک [email protected]









دوشنبه، 6 دی ماه 1400 = 27-12 2021

دلایل مخالفت چین با مذاکره مستقیم آمریکا و رژیم ایران

از زمان روی کار آمدن بایدن، دولت او بر یک سیاست دو وجهی در قبال چین متکی بوده، که گرایش اول مقابله با نفوذ روز افزون چین و سیاست دوم، همکاری با آن در زمینه‌های مشترک و کاستن از میزان تنش‌ها با این کشور است.

خبرگزاری رویترز در این باره نوشت: در ماه سپتامبر، طی سفر یک مقام آمریکايی به پکن، موضوع خرید نفت ایران توسط چین مورد بررسی قرار گرفته و طرف امریکایی خواهان توقف دور زدن تحریم‌های آمریکا علیه تهران شده است، چرا که این اقدام چین موجب مقاومت اقتصاد ایران در برابر محاصر می‌شود.

دراین باره پاتریک کلاوسون، مدیر پژوهش‌های اندیشکده واشنگتن معتقد است: که تمایل ایالات متحده برای همکاری با چین در زمینه مقابله با ایران، گزینه‌ای نیست که امکان تکیه بر آن وجود داشته باشد، چرا که واقعیت آن است که باقی ماندن شکل فعلی رابطه بین تهران و واشنگتن، منافع زیادی برای پکن دارد، از جمله آنکه:

–رفع تحریم‌ها منجر به افزایش قیمت‌های نفت ایران شده و در این صورت چین که نفت ارزان از ایران خریداری می‌کند، متضرر می‌شود.

موافقت ایران با شروط امریکا می‌تواند سیطره آمریکا بر جهان را افزایش دهد و این امر به نفع چین نیست.

– قبول مذاکره با ایالات متحده از سوی ایران، طبیعتا به معنای تاثیر منفی روی منافع چین و محدود شدن این منافع در منطقه است، بویژه اگر به توافق همکاری استراتژیک بین ایران و چین اشاره کنیم.

– منفعت چین اقتضا می‌کند که اختلافات بین ایران و ایالات متحده باقی بماند، تا واشنگتن سرگرم مشکلات خود با تهران بوده و از مقابله با رشد سریع چین غافل بماند.

در هر صورت، هرگونه همکاری چین با ایالات متحده در راستای کنترل ایران و مواضع آن در مذاکرات هسته ای، قطعا با شروط زیادی از سوی چین همراه خواهد بود و پیش از هرگونه اقدام حمایتی، چین از آمریکا می‌خواهد مالیات‌ها و عوارضی که بر کالا‌های چینی اعمال شده به کلی لغو شود، ایالات متحده دست از حمایت از تایوان بردارد و ضمانت‌های واقعی برای حمایت از منافع چین در منطقه بدهد.

براین اساس، می‌توان گفت واشنگتن در موضع سختی در مورد مذاکرات هسته‌ای قرار دارد، چرا که اگر با ارائه امتیاز به تهران موافقت کند، دشمن سرسختی را علیه خود تقویت کرده و اگر با پکن همکاری کند، بر قدرت رقیب اول خود در سطح جهان، افزوده است.

بنابراین، ایالات متحده اینطور که به نظر می‌رسد به دنبال تحقق هدف خود در مورد توقف صادرات نفت ایران به چین یا کاستن از کمیت این صادرات به صورت غیر مستقیم خواهد بود، تا همزمان با ایران مقابله کرده و نقش جهانی چین را مهار کند.

اگر واشنگتن قصد استفاده از شیوه ترساندن و تهدید را داشته باشد می‌تواند این اقدامات را اتخاذ کند:

– اعمال تحریم‌های بیشتر بر شرکت‌های چینی وارد کننده نفت ایران.

– تقویت تحریم‌ها علیه بانک مرکزی ایران به شکلی که عملیات تحویل پول به ایران با دشواری‌های بیشتری مواجه شود.

– هدف گرفتن نفت کش‌های ایران در راه چین.

– اجرای حملات تروریستی در مورد شرکت‌های نفتی و گازی در داخل ایران.

– تقویت فشار‌ها بر چین در مورد موضوع کشتار جمعی مسلمانان ایگور و حمایت از مخالفان در شانگ‌های و ایستادن در کنار تایوان.

اما اقدام ترغیبی یا تشویقی آمریکا می‌تواند دربردارنده این موارد باشد:

– ارائه پیشنهاد‌هایی به چین در مورد توقف حمایت از شانگ‌های و خودداری از انتقادات در مورد پرونده‌های حقوق بشر در چین بویژه در مورد ایغورها.

لازم به ذکر است که ایالات متحده نمی‌تواند در مورد جزیره تایوان با چین مذاکره کند، چرا که به گزارش منابع آگاه، باز پس گیری تایوان توسط چین، به معنای پایان امپراطوری آمریکاست، همانطور که ملی شدن کانال سوئز برای مصر، به معنای پایان امپراطوری بریتانیا بود.




Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: